استقامت
سراج الدين سكاكى يكى از دانشمندان بزرگ اسلام است كه در عصر خوارزمشاهيان مى
زيسته و خود نيز از مردم (خوارزم ) بوده است .
چرا عاقل كند كارى كه باز آرد پشيمانى ؟!
كمال الدين ابن ميثم بحرينى از علماى نامى و فيلسوفان بزرگ شيعه است . وى همعصر
حكيم مشهور خواجه نصيرالدين طوسى ، و فقيه عاليقدر محقق حلى مؤ لف كتاب معروف
(شرايع ) بود، و در نزد (عطاملك جوينى ) حكمران بغداد و مورخ دانشمند عصر
مغول ، با احترام زياد مى زيست .
در جامع بعلبك وقتى كلمه اى همى گفتم به طريق وعظ به جماعتى افسرده
دل مرده ، ره از عالم صورت به عالم معنى نبرده . ديدم كه نفسم در نمى گيرد، و آتشم در
هيزم تر اثر نمى كند. دريغم آمد تربيت ستوران ، و آينه دارى در محلت كوران . وليكن در
معنى باز بود و سلسله سخن دار، در معنى اين آيت كه (ونحن اقرب اليه من
حبل الوريد) سخن به جائى رسانيده كه گفتم :
خواجه شمس الدين محمد صاحب ديوان جوينى ، پس از حمله
مغول به ايران توسط هلاكو نوه چنگيز، وزير با كفايت و دانشمند و شاعر عارف دانش
پرور قلمرو ايلخان مغول و امپراطورى او بود.
محيط نامساعد در دگرگون ساختن آدمى زاد تاءثير به سزائى دارد. چه بسا افرادى كه
در محيط سالم خانه و خانواده اى ريشه دار و
اصيل به سر مى برند، ولى بر اثر تماس با افراد
نااهل و دخول در اجتماع فاسد، روحيه خود را از دست داده و همرنگ جماعت مى شوند!
سالى نزاعى در پيادگان حجيج (34) افتاده بود و داعى در آن سفر هم پياده ، انصاف
در سر و روى هم فتاديم ، و داد فسوق (35) و
جدال بداديم .
حمله چنگيز خان مغول در سال 618 هجرى به شرق ايران و
قتل عامها و نابودى هائى كه به بار آورد، يكى از بزرگترين حوادث شوم تاريخ بشر
و مصيبت بارترين سانحه اى است كه ايران به خود ديده است .
سلطان محمد خدابنده معروف به (اولجايتو) نواده چنگيز در سلطانيه قزوين ، بر
سراسر ايران و عراق و ديار بكر و ساير نقاط همجوار آن روز ايران ، سلطنت مى كرد.
|