next page

fehrest page

مقدمه
اكـنـون كـه بـه بـركـت انـقلاب شكوهمند اسلامى ، دست دشمنان را از كشور خود كوتاه نموده ايم مى بايست براى قطع كامل وابستگى ، وضع اقتصاد خود را سر و سامان داده با تـوسـعـه كشاورزى و صنايع به مرحله (خود كفائى ) برسيم بديهى است كه براى نـيـل بـه اين هدف بايد از رشد جسمى و روانى برخوردار باشيم و هنگامى اين رشد ميسر مـى گـردد كـه اصـول بـهـداشـتـى را رعـايـت كـرده و بـا آگـاهـى از مسائل غذاشناسى مواد لازم جهت سلامت جسم و نتيجا سلامت روح را تاءمين و از مواد زياد بخش پرهيز نمائيم . و در عين حال صرفه جوئى و ميانه روى در امر خوراك را كه خود يكى از عـوامـل تـنـدرسـتـى و ضـمـنـا يـكى از راههاى مبارزه با وابستگى است از نظر دور نداشته باشيم .
چگونه ؟
مرورى بر سر گذشت جوامع دربند كشيده نشان مى دهد كه روزى كه استعمار براى اولين بـار بـه سراغ آنان رفت از بازوان نيرومند آنها سيلى خورد پس به فكر چاره افتاد تا بـا شـيـوه هـاى گوناگون تندرستى را از آنان بگيرد اين بود كه با غذاهاى مصنوعى و ظـاهـر فـريـب در لبـاس دروغـين بهداشت - و از ياد بردن غذاهاى پر انرژى و مغذى سالم سـنـتـى سـلامـت جـسم و فكر را از مردم زايل و با سست نمودن ايمان مردم روحشان را بيمار كرد.
عقل سالم در بدن سالم است
شـكـى نـيـسـت كـه اگـر جـسـمـهـا بـه عـلت سـوء تـغـذيـه رنـجـور شـود قـدرت تـفـكر و تعقل از انسان سلم مى گردد اراده اش ضعيف مى شود. سوء تغذيه چهره هاى شاداب را زرد و جـسـمـهـاى نـيـرومـنـد را نـاتوان مى كند. مردمى كه جسم ، فكر و روحشان بيمار شد آماده پذيرش ‍ هر گونه تسلط بيگانگان و چياولگران از خدا بى خبر مى شوند.
امـروز ديـگـر مطالعه مواد غذايى منحصر به كتاب هاى كلاسيك پزشكى نيست و كتاب هاى فراوانى در اين زمينه به چاپ رسيده و مطالعات ارزنده اى درباره مواد غذايى شده است ، زيـرا مـطـالعـه ايـن مـطـالب ، براى دانستن اين كه (چه بخوريم و چگونه بخوريم تا شادابتر و سالمتر باشيم )براى هر فردى ضرورى است .
خـوشـبـختانه اخيرا توجه مردم به اين موضوع جلب شده و تا حدودى با اهميت تلقى شده است . اميد است با فراهم آمدن امكانات و بكار بستن دستورهاى بهداشتى و در نظر گرفتن خواص خوردنيها و آشاميدنيها، همه بدنى سالم و روانى سرشار از نشاط داشته باشند.
اين كتاب
در كـتـاب حاضر، مختصرى از مطالب بى شمار در زمينه خوراكيها و آشاميدنيها جمع آورى شده و اينك به خواست خدا، در دسترس ‍ خوانندگان عزيز قرار مى گيرد. البته به اندك مـطـالعـه اى مـتـوجـه خـواهـيـد شـد كـه ايـن كـتاب بر ساير كتابهايى كه در اين موضوع نـگـاشـتـه شده ، امتياز دارد، و آن امتياز اين است كه نخست درباره هر خوراكى ، سخنانى از پـيـامـبـر اكـرم صـلى الله عـليـه و آله ، و ائمه اطهار ذكر شده و بعد آخرين تحقيقات علم غذاشناسى به زبانى ساده در پيرامون آن خوراك ، نوشته شده است .
چرا؟
مـمـكـن اسـت ايـن سـؤ ال پـيـش بـيـايـد كـه چرا پيامبر اسلام و ائمه گرامى ما كه وظيفه و مـاءمـوريـت آنـان رسـانـيـده احكام خدا به مردم است ، گاهى به مناسبت ، خواص خوراكيها را بيان فرموده اند؟
جـواب ايـن سـؤ ال ايـن است كه دين مقدس اسلام براى تاءمين سعادت مردم ، از جانب خداوند مـتـعـال آمـده اسـت و هـمـيـشه دنيا و آخرت را منظور داشته و امور مادى و معنوى را به موازات يكديگر مورد توجه قرار داده است .
اين كيش آسمانى ، دنيا را مقدمه و ماديات را وسيله رسيدن به معنويات مى داند.
خوب دقت كنيد كه پيامبر بزرگوار ما درباره نان چه مى فرمايد:
اللهم بارك لنا فى الخبز و لا تفرق بيننا و بينه فلولا الخبز ما صمنا و لا صلينا و لا ادينا فرائض ربنا (1)
(خـدايـا بـراى مـا در نـان بـركت قرار ده و ميان ما و آن جدائى ميانداز چه اگر نان نبود، نيروى نماز خواندن ، روزه گرفتن و ادارى واجبات پروردگارمان را نداشتيم ).
پـيـشـوايـان ديـنـى ما، از يك طرف مردم را به عبادات و مراسم مذهبى و از سوى ديگر به بهره بردارى و از لذايذ حلال و مشروع ، بهداشت ، نظافت ، موجبات تندرستى و آفات آن ، آشنا كرده اند.
روشن بودن و روشن كردند
پـيـشـوايـان مـذهـبـى ما در زمان زندگى مى كرده اند كه علم پزشكى هيچگونه توسعه و تـرقى نداشته ، و اطلاعات طبى بسيار محدود و جزئى بوده است . در آن روزگار، صحبت از عـلمـى بـه نـام غـذاشـنـاسـى در مـيـان نبوده است . با اين همه ، پيشوايان ما با بينايى كـامـل ، خـواص غـذاها و داروها را بيان كرده و مردم را در اين زمينه ، روشن كرده اند. هنگامى كـه سـخـنـان آنـان را بـا تـحـقـيـقـات روز مـقـايـسـه كـنـيـم ، خـواهـيـم ديـد كـه تـطـابـق كـامـل بـيـن آنـهـا مـوجـود اسـت و تـضـادى مـيـان آنـهـا نـيـسـت . روى هـمـيـن اصـل اسـت كـه عـقـيـده داريـم پيشوايان مذهبى ما عالم به همه علوم و آگاه از تمام فنون و رموز بوده اند.
مورد اطمينان
سـخـنـان پـيـغـمـبـر اكـرم و ائمـه مـا، در كـتـاب هـاى مـخـتـلف بـطـور پـراكـنـده نـقـل شـده اسـت كـه هـمـه مـعـتـبـرتـر هـمـان كـتاب اربعه (كتابهاى چهار گانه ): تهذيب ، استبصار، من لايحضره الفقيه و كافى است .
مـرحوم ملا محسن فيض كاشانى كه از علماى بزرگ و مشهور شيعه است ، اين چهار كتاب را در كـتـابـى بـه نـام وافـى گرد آورده است . كتاب وافى در پانزده جزء تنظيم يافته و جزء يازدهم آن درباره (المطاعم و المشارب ) يعنى خوراكيها و آشاميدنيهاست .
نـويـسـنده ، كتاب وافى را مستند خود قرار داده و سخنان پيشوايان دينى را از جزء يازدهم آن انتخاب و ترجمه كرده است . همچنين براى اين كه درباره خوراكيها كلمات جالب ديگرى در مـعـرض مـطـالعـه خـوانـنـدگـان مـحـتـرم قـرار گيرد، از كتاب سفينة البحار و بحار و بحارالانوار نيز استفاده شده است .
سخن پيشوايان
سخن پيشوايان دينى و يا با اصطلاح علمى (اخبار و احاديث )بردو گونه اند:
1- اخبار و احاديثى كه امام در آنها مشخص باشد مانند:
عن ابى عبدالله ، قال لو يعلم الناس ما فى التفاح ماداووا مرضاهم الابه (2)
امام صادق عليه السلام فرمود: اگر مردم فوايد سيب را بدانند، بيماران خود را جز با آن معالجه نمى كنند.
2- اخبار و احاديثى كه از پيامبر يا امام رسيده ولى گوينده آن معين نشده است و مانند:
و روى شرب الماء على الدسم يهيج الداء. (3)
و روايت شده است كه نوشيدن آب بعد از غذاى چرب ، بيمارى مى آورد.
بـنـابـر ايـن ، سـخـنـانـى كه از پيشوايان ، راجع به خوراكيها و آشاميدنيها در اين كتاب مـشـاهـده مـى نـمـايـيـد، هـر كـدام گـويـنـده آن مـشـخـص بـاشـد، در ذيـل آن حـديـث قـيـد شـده ، و هـر كـدام كـه گـويـنـده آن مـعـلوم نـبـاشـد، در ذيل آن اسمى برده نشده است .
همكارى
بـراى هـر يـك از خـوراكيها و آشاميدنيها در اين كتاب ، پس از آن كه سخنان پيشوايان دين آورده شـده اسـت ، مـطـالبـى پـيـرامون فرايد و احيانا زيانهاى آن خوراكى و آشاميدنى از نـظـر عـلم پـزشـكـى روز ذكر شده و تحقيقات اخيرى كه به وسيله دانشمندان و محققان غذا شـنـاس بـعـمـل آمـده توضيح داده شده است . اين مطالب و تحقيقات به قلم نويسنده ارجمند آقـاى دكـتـر احـمـد رهـنـمـا چـيـت سـاز اسـت كـه جـوانـى اهـل قـلم و مـطـالعـه ، پـژوهـشـهـاى وى در زمـيـنـه هـاى مـخـتـلف قابل استفاده است .
اميد
اميد است خوانندگان گرامى دو جهت از اين كتاب استفاده كنند:
1- ايـمـان آنـان بـه پـيـشوايان دينى زيادتر شود و بدانند كه آن بزرگواران ، مردمى عادى نبوده اند و اطلاعات ايشان مختصر و منحصر به رشته هاى مخصوصى نبوده است . از كـسـى استفاده نكرده اند. مكتب نرفته اند و معلم نديده اند، بلكه آنان افرادى فوق العاده بـوده انـد كـه خـداونـد دلهـاى آنـان را روشـن كـرده و بـه آنـان عـلم و فـضـل ، عـنـايـت فـرمـوده است . از اين موضوع تعجب نكنيد، زيرا خدايى كه به بشر قوه بـيـنـايـى ، شـنـوائى ، بـويـائى و سـايـر قـوا را مـرحـمـت فـرمـوده ، بـه افراد منتخب و مـخـصـوصـى ، بدون واسطه نيز نيروى علم و دانش داده است تا آنان راهبر مورد گردند و اجتماع از پرتو فضيلت آنان بهره مند شود.
2- دسـتـورهـاى پـيـشـوايـان را مـورد خوراكيها بكار بندند و متوجه شوند كه هر خوراكى خـاصـيـتـى دارد، هـر غـذائى بـراى بـعـضـى سـودمـنـد و براى برخى زيان آور است . يك خوردنى يا آشاميدنى كه بطور كلى مفيد و پر خاصيت است ، امكان دارد براى شخصى كه دستگاه هاضمه او دچار اختلال و ناتوانى است ، ضرر داشته باشد و او را ناراحت كند. به هـر جـهـت خـوانـنـدگـان محترم بايد وضع خود را در نظر بگيرند، از اين نعمتهاى بيشمار خوراكى بهره مند شوند و سپاس خدا را بجاى آورند.
مسلمان بر سر سفره
هنگامى كه مشغول نوشتن قسمتهاى مختلف پيشگفتار اين كتاب بودم ، به دستورهائى كه از پـيـشـوايـان مـا راجـع بـه كـيـفـيـت غـذا خـوردن و سـر سفره نشستن در كتاب وافى آمده است برخوردم و متوجه شدم كه پاره اى از آنها جنبه بهداشتى دارد و پيغمبر يا امام كه آنها را فرموده اند، مسلما منظور آنان رعايت آن جنبه بوده است و برخى از آنها جنبه معنوى دارد كه بـه مـنـظـور تـقـويـت روح ايـمـان و خـداشـنـاسـى در افـراد، بـيـان شـده اسـت . بـه هـر حـال خـوش نـداشـتم كه از آنها چشم پوشى كنم و آنها را ناگفته بگذارم و بگذارم . اينك فـهـرسـت وار بـه آنـهـا اشـاره مـى كـنـم و تـوفـيـق هـمـگـان را در عمل كردن به آنها از خداوند متعال مسئلت مى نمايم :
1- پيش از غذا خوردن دستها را بشوييد.
2- پس از غذا خوردن دستها را بشوييد.
3- هنگامى شروع به غذا نام خدا را ببريد و (بسم الله )بگوييد.
4- مـوقـعـى كـه بـر سر سفره نشستيد، دعا كنيد كه خداوند نعمتهايش را بر شما و ساير مسلمانان بيشتر و پايدار گرداند.
5- در پايان غذا خوردن ، خدا را بر نعمتهايش سپاس گوييد.
6- ميوه ها را پيش از خوردن بشوئيد.
7- ميوه را با پوست بخوريد.
8- بر سر سفره شما سبزى خوردن باشد.
9- غذاى داغ مخوريد و بگذاريد تا خنك شود.
10- هنگامى كه سير هستيد و اشتها به غذا نداريد، غذا مخوريد.
11- هنوز اشتها به غذا داريد، از غذا خوردن دست بكشيد.
12- پرخورى مكنيد.
13- شب حتما غذاى سبكى بخوريد.
14- در حال راه رفتن غذا مخوريد.
15- بعد از غذا خوردن با خلال لاى دندانهاى خود را تميز كنيد.
16- بعد از غذا خوردن دهانتان را بشوييد.
ياد خدا و نعمتهاى او
انـسـان مـؤ مـن و خـدا پرست حقيقى ، در قبال مواهب بى شمار پروردگار، از آن جمله غذاهاى گـونـاگـون و خـوراكى هاى لذيذ، وظيفه دارد هميشه خدا و نعمتهاى او را ياد كند و الطاف پروردگار را فراموش ننمايد. تفكر كند كه حقيقتا مقصود از آفرينش جهان هستى چيست ، و اين همه نعمت ها كه خداوند آفريده و در اختيار انسان قرار داده است براى چيست ؟
در قرآن خداوند متعال مى فرمايد:
يا ايها الناس اذكروا نعمة الله عليكم هل من خالق غير الله يرزقكم من السماء و الارض . (4)
اى مردم ! نعمت هايى كه خدا به شما مرحمت فرموده به ياد آوريد، آيا آفريدگارى غير از خداوند هست كه شما را از آسمان و زمين روزى دهد؟
و نيز خداوند مى فرمايد:
فـليـنظر الانسان الى طعامه . انا صببنا الماء صبا. ثم شققناالارض شقا. فانبتنا فيها حـبـا. و عـنـبا و قضبا و زيتونا و نخلا و حدائق غلبا. و فاكهة و ابا. متاعا لكم و لانعامكم . (5)
بـايد انسان به غذاى خود بينديشد. ما باران را فرو ريختيم پس از آن زمين را شكافتيم ، و حـبـوبـات ، انـگـور، سـبـزى ، درخـت هـاى زيـتون و خرما، باغ هاى پر از درخت بزرگ و تنومند، ساير ميوه ها و گياه زار را رويانيديم تا شما از آن ها استفاده كنيد و چهار پايان شما بهره مند شوند.
ولى افـسوس كه هميشه مؤ منان و مردان خدا كم بوده اند و در هر دوره و زمانه كوشيده اند كه مردم را از ياد خدا غافل كنند. و هنگامى كه توجه به خدا كم شد و خدا فراموش گرديد معنويت رو به زوال مى رود.
شكر خدا
انسان غرق در نعمت هاى الهى است . موجوديت او نعمت است . استفاده او از مواهب الهى نعمت است . رزقـى كـه خداوند به او عنايت مى فرمايد نعمت است . خلاصه به هر سو كه رو آورد و بـه هـر چـه بـنـگـرد، نـعـمـت مـى بـيـنـد. از ايـن جـهـت خـداونـد متعال در قرآن كريم فرموده است .
وان تعدوا نعمة الله لا تحصوها. (6)
اگر بخواهيد نعمتهاى خدا را بشماريد، نخواهيد توانست .
شـخـص بـاايـمـان و حـق شـنـاس بـا توجه به اين مسائل ، بايد شكر پروردگار را بجا بـيـاورد. بـه ايـن تـرتـيـب كـه هر نعمتى را در جايى كه خداوند فرموده بكار ببرد و در موردى كه آن را نهى فرموده است صرف ننمايد.
در قرآن كريم آمده است :
فكلوا مما رزقكم الله حلالا طيبا واشكروا نعمة الله ان كنتم اياه (7) تعبدون .
آنـچـه را كـه خـداونـد بـه شـمـا روزى داده و بـراى شـمـا حـلال و پـاكـيـزه گـردانـيـده اسـت بـخـوريد و شكر نعمت خدا را بجا بياوريد، اگر او را پرستش مى كنيد.
و در جاى ديگر قرآن آمده است :
كلوا من رزق ربكم و اشكروا له (8)
روزى پروردگارتان بخوريد و شكر او را بجا بياوريد.
حلال
شـخـص مـسـلمان بايد كسب حلال داشته باشد، و در آمدى كه از راه كار و پيشه خود بدست مى آورد مشروع باشد تا خوراك و پوشاك و ساير لوازم و احتياجاتى كه از در آمد خويش تهيه مى كند حلال ، و استفاده از آنها براى او روا باشد.
خداوند متعال در قرآن مجيد مى فرمايد.
و كلوا مما رزقكم الله حلالا طيبا (9)
از آنچه خداوند به شما روزى داد و حلال و پاكيزه است ، بخوريد. پيامبر اكرم فرمود:
من اكل من الحال القوت صفا قلبه و رق و دمعت عيناه ولم يكن لدعوته حجاب (10)
كسى كه خوراكش حلال باشد، قلبش با صفا و نازك مى شود.
چشمهاى او از خوف خدا اشكبار مى گردد و دعاى او به اجابت مى رسد.
اسراف
انـسـان بـايـد در زنـدگـى و مـخـارج خـويش حد اعتدال را رعايت كند، و پا از دايره اقتصاد بيرون ننهد. اشخاصى كه ميانه رو باشند، هيچگاه مشكلات مالى براى آنان پيش نمى آيد و بـر عـكـس كسانى كه زياده روى كنند، خود را در زحمت مى اندازند و سرانجام به فقر و نادارى دچار خواهند شد.
امام صادق عليه السلام فرمود:
ضمن لمن اقتصد ان لا يفتقر (11)
مـن ضـامـن مى شوم كه اگر كسى ميانه روى كند، فقير نشود. در امر خوردن و آشاميدن نيز انسان بايد حد وسط را نگاه دارد و و زياده روى ننمايد.
خداوند متعال در قرآن مجيد مى فرمايد:
كلوا و اشرابوا و لاتسرفوا انه لا يحب المسرفين . (12) بخوريد و بيا شاميد و زياده روى مكنيد، زيرا خداوند افرادى را كه زياده روى مى كنند دوست ندارد.
انفاق
انـسـان طـبـعـا مـايـل است : 1- مال و دارايى داشته باشد تا به وسيله آن به آرزوهاى خود بـرسـد. 2- وسـايل زندگى او كامل باشد. 3- غذاهاى لذيذ و متنوع براى او فراهم شود. 4- زندگى راحت و خاطرى آسوده داشته باشد.
ولى شـخـص مـسلمان نبايد اينها را فقط براى خود و خانواده اش بخواهد، بلكه بايد به فـكـر برادران دينى خود نيز باشد و بينديشد كه ديگران نيز مانند او مزاياى نامبرده را خواهانند و اگر آنها را نداشته باشند ناراحت هستند.
بنابر اين اگر مى تواند و قدرت مالى دارد بايد به نيازمندان كمك كند تا از اين رهگذر شكر نعمتهاى الهى را بجا آورده باشد.
خداوند متعال در قرآن مجيد مى فرمايد:
يا ايها الذين آمنوا انفقوا مما رزقناكم (13)
اى كسانى كه ايمان آورده ايد، از آنچه به شما روزى داده ايم انفاق كنيد.
و نيز خداوند در جاى ديگر مى فرمايد:
الذيـن يـنـفـقـون امـوالهـم فى سبيل الله ثم لايتبعون ما انفقوا منا و لا اذى لهم اجرهم عند ربهم . (14)
كـسـانـى كـه امـوال خـود را در راه خـدا مـى بـخـشـنـد و بـه دنـبـال بـخـشـش خـود، مـنـتـى نـمـى گـذارنـد و آزارى نـمـى رسـانـنـد، پاداش آنان در نزد پروردگارشان خواهد بود.
جـالب ايـن جـا اسـت كـه خـداونـد وعـده فـرمـوده است : اگر انسان چيزى در راه خدا بخشيد، پروردگار عوض آن را به او گرامت فرمايد. اين آيه را ملاحظه بفرمائيد:
و ما انفقتم من شى ء فهو يخلقه و هو خير الرازقين . (15)
و هـر چـه انفاق كرديد او ( خداوند) عوض آن را خواهد داد، و او(خدا) بهترين روزى دهندگان است .
اطعام
يكى از راههاى شكر نعمت خداوند، اطعام ، يعنى غذا دادن به مؤ منان و مستمندان است . خداوند متعال در قرآن مجيد در ستايش ‍ حضرت على و فاطمه و امام حسن و امام حسين عليهم السلام و فضه خدمتكار آنان ، هنگامى كه براى شفاى امام حسن و امام حسين سه روز روزه گرفتند، و مـوقـع غروب و افطار، نانى كه تهيه كرده بودند در آن سه روز به ترتيب به مستمند يتيم و اسير دادند (16) چنين مى فرمايد:
و يـطـعـمـون الطعام على حبه مسكينا و يتيما و اسيرا انما نطعمكم لوجه الله لانريد منكم جزاء و لاشكورا. (17)
غـذاى را بـا آنـكـه دوسـت دارنـد، بـه مـسـتـمـنـد و يـتـيـم و اسـيـر مـى دهـنـد و بـه زبـان حـال مى گويند. ما به خاطر خدا شما را طعام كرديم . نه از شما پاداشى مى خواهيم و نه انتظار سپاسگزارى داريم . پيغمبر اكرم (صلى الله عليه وآله ) فرمود:
ما من مسلم اطعم مسلما على جوع الا اطعمه الله من ثمارالجنة (18)
هـر مـسـلمـانـى كـه مـسـلمان گرسنه اى را طعام و سير كند، خداوند از ميوه هاى بهشت به او بخوراند.
امام صادق عليه السلام فرمود:
من اطعم مؤ منا حتى يشبعه لم يدر احد من خلق الله ماله من الا جرفى الاخرة لامللك مقرب و لا نبى مرسل الاالله رب العالمين (19)
كسى كه مؤ منى را طعام كند تا سير نمايد، هيچيك از مخلوقات خدا، نه فرشته مقرب و نه پـيـامـبـر مـرسـلى ، اجـر اخـروى آن را نمى داند و تنها خدا پروردگار جهانيان است كه از پاداشت آن آگاه است .
نتيجه
در پـايـان پـيـشـگـفـتـار يـاد آورى مـى شـود كـه مـطـالب گـرد آمـده در پـيـشـگـفـتـار و اصل اين كتاب ، تنها گوشه بسيار كوچكى از دستورهاى حيات بخش اسلام و خاصيت آنها ايـجـاد زنـدگـى سـعادتمندانه براى انسان است . انسانى كه ايمان داشته باشد، گوش فرا دهد، آنها را خوب درك كند و بكار بندد.
چـنـانـچـه اجـتـمـاعى در برابر اين دستورهاى سازنده تسليم شود و آنها را ملاك كار خود قرار دهد، ديرى نپايد كه بى عدالتى ها و نابرابرى ها از ميان آن اجتماع رخت بربندد و مواساتى كه اسلام بدان سفارش و تاءكيد كرده است در آن حكمفرما شود.
از خداوند بزرگ ، توفيق همگان را در راه عمل به تعاليم خوشبختى - آفرين اسلام آرزو دارد.
سيد محمد تقى حكيم
خوردنى ها و آشاميدنى ها

آب
آب جوشيده سودمند است و ضررى ندارد
امام موسى كاظم (ع )
آب بـاران (كـه مـسـتقيما از آسمان گرفته شود) بدن را پاك و بيمارى ها را برطرف مى كند
حضرت رضا (ع )
از آشاميدن آب زياد بپرهيزيد. زيرا ريشه هر بيمارى است
امام صادق (ع )
نوشيدن آب ، بعد از غذاى چرب ، بيمارى مى آورد.
پـيـغـمـبـر اكرم (ص ) هر وقت غذاى چربى مى خورد، كمتر آب مى نوشيد، و مى فرمود: در چنين حالى ، غذا گواراتر است (و بهتر جذب مى شود).
آب كـه از دو عنصر اكسيژن و هيدرژن تشكيل شده است ، يكى از ضرورى ترين مواد براى بدن است . انسان مدت چند روز مى تواند بدون غذا بسر برد، و از چربيهاى ذخيره شده در بدن استفاده كند، ولى آب موجود در بدن فقط براى مدت 24 ساعت كافى است .
در اسـهـالهـاى شـديـد كـه اغـلب در تابستان رخ مى دهد آب بدن به سرعت كم مى شود و شـخـص زود نـحـيـف و لاغر مى گردد، به طورى كه هر گونه حركتى برايش غير ممكن مى شـود. در ايـن مـورد بايد به بيمار از طريق مختلف آب رسانيد كه اگر كوتاهى شود در معرض ‍ خطر مرگ قرار مى گيرد. براى اهميت آب همين بس كه در قديم يكى از چهار عنصر اصلى محسوب مى شود.

آلو
يـكـى از اصـحـاب مـى گـويـد: خدمت امام موسى كاظم (ع ) رسيدم ، ديدم ظرف آبى جلو حـضـرت اسـت و در آن آلوى سـيـاه است كه فصلش هم رسيده بود. حضرت فرمود: گرميم كرده است .
آلوى تازه ، حرارت را فرو مى نشاند و صفرا را تسكين مى دهد.
آلوى خشك ، خون را طبيعى مى كند و درد مهلك را از بين مى برد.
آلوى خشك بخوريد؛ زيرا ضرر آن از بين رفته و فايده آن باقى مانده است .
هنگامى كه مى خواهيد آلو بخوريد پوست آن را بكنيد. آلو براى هر نوع صفرا و حرارتى سودمند است .
آلوى تازه در تمام مواردى كه پرهيز از موارد پروتئينى در كار باشد، مانند مبتلايان به رومـاتـيـسم ، نقرس و تصلب شرائين ، مى تواند بسيار مفيد باشد، به ويژه كه انرژى زيادى نيز از آن حاصل مى شود. بعلاوه ميوه اى است ادرار آور. مصرف آلو هنگام صبح به نـاشـتـا، در رفع يبوستها و تقويت اعمال كليه ها بسيار مؤ ثر است ، و لى اشخاصى از مـعـده اى ضعيف دارند نبايد از آن زياد مصرف كنند. آلوى پخته با سهولت بيشترى هضم مى شود و عوارض آلوى تازه را نيز ندارد.
دكـتر لو كلر (Lecierc.H) آلوى خشك را غذايى مناسب و ملين ذكر كرده است و آن را براى مـبتلايان به بواسير و يبوست توصيه مى كند. مصرف آلوى خشك برخلاف ساير ملينها مـوجـب مـى شـود كـه ضـمـن ايجاد لينت ، عمل دفع بدون آنكه ضررى داشته باشد، وضع منظمى پيدا كند.
عـده اى از پـزشـكـان مـانـنـد دكـتر كارتن (Carton.P) معتقدند كه اگر قند آلوى تازه را بـوسـيله چندين مرتبه جوشانيدن با آب نيم گرم كاهش دهند، لينت و دفع صفرا به نحو بهترى انجام خواهد گرفت در 100 گرم آلوى تازه مواد زير يافت مى شود:
پروتيد 1 گرم
گلوسيد 5/17 گرم
ليپيد 5/0 گرم
و مقدارى ويتامينهاى A . B . C
100 گرم آلوى تازه توليد 76 كالرى حرارت مى كند.
و 100 گرم آلوى خشك 302 كالرى حرارت دارد.

انار
انار بخوريد، زيرا انار براى آدم گرسنه غذايى كافى و براى آدم سير ميوه اى است گوارا.
امام صادق (ع )
يـكـصـد و بـيـست نوع (اشاره به گوناگونى و زياد بودن انواع ) ميوه هست كه سرور و بهترين آن ها انار است .
امام صادق (ع )
ميوه اى در روى زمين محبوبتر از انار نزد پيغمبر (ص ) نبود.
امام باقر و امام صادق (ع )
هـر كـس در حـال گـرسـنـگـى (و نـاشـتـا) انـار بـخـورد تـا چهل روز قلب او روشن مى ماند
امام صادق (ع )
انار را با پيه آن (پوست نازكى كه ميان دانه ها قرار دارد) بخوريد زيرا معده را دباغى و ذهن را زياد مى كند.
امام صادق (ع )
انار ملس (ترش و شيرين ) براى معده بهتر است .
امام صادق (ع )
خوردن انار شيرين ، آب (نطفه ) مرد را زياد و فرزند را نيكو مى سازد.
حضرت رضا (ع )
دود ساقه درخت انار، حشرات را از بين مى برد.
امام موسى كاظم (ع )
از گـرددانه انار براى بند آمدن خون قاعدگى استفاده مى شود، التيام دهنده زخمهاى نيز هـست . آب انار بسيار مفرح و مدر است . در بيمارى هاى مجارى ادرار، و در موارد عدم ترشح كافى مجارى صفراوى بسيار مفيد است . پوست ريشه آن نيز به واسطه داشتن ماده اى به نـام پـل له تـيـريـن peiietierine يـك ضـد كـرم بـسيار قوى است . پس از مصرف پوست ريـشـه انـار، كـرم كـدو و انـگـلهـاى ديـگـر بـى حـس و بـى حـركـت شـده بـا مـصـرف مـسـهـل بـه سـهولت دفع مى شوند. براى استفاده از پوست ريشه انار مى توان از روش زير استفاده كرد:
حـدود 80 گـرم پـوسـت خشك شده انار را مدت 24 ساعت در مقدار دو ليوان آب بخيسانيد و سـپـس آن را حـرارت بـدهـيـد تـا حـجـم آن بـه ليـوان كـاهـش يـابـد. مـايـع حـاصـل بـايـد در دو تا سه نوبت مصرف شود. در بعضى موارد بعد از مصرف جوشانده ريـشـه انـار، عـوارضـى نـظـيـر تـهـوع ، سـرگـيـجـه ، اسهال و دل پيچه ديه شده است .
در انار مقدار زيادى ويتامين هاى C.B.B.B PP موجود است .

انجير
ابـاذر مـى گـويـد طـبـق انـجيرى براى پيامبر اكرم (ص ) هديه آوردند. آن حضرت به اصـحـاب خـود فـرمـود: بـخـوريـد. اگـر بـگـويـم مـيـوه اى از بـهـشـت نـازل شـده هـمـين انجير است . زيرا انجير ميوه اى است كه هسته ندارد. بواسير را قطع مى كند و براى نقرس مفيد است .
انـجير تر و خشك را بخوريد. چه انجير قواى جنسى را زياد مى كند و رطوبت و سردى را كه موجب ضعف قواى آميزش است برطرف مى نمايد.
پيامبر اكرم (ص )
انـجـيـر سـده هـا را نرم مى كند و براى باد قولنج مفيد است . در روز از آن زياد بخوريد ولى در شب كم بخوريد.
على (ع )
بر كبد (حزقيل )پيامبر زخمى ظاهر شد كه او را آزار مى داد خداوند به او وحى كرد كه شير انجير را بگير و بر سينه خود بمال اين كار را كرد و بهبودى يافت .
امام محمد باقر (ع )
انجيرى بوى دهان را از بين مى برد، استخوان را محكم مى سازد، مو را مى روياند و درد را بر طرف مى كند. و با بودن انجير ديگر احتياج به دارو نيست .
حضرت رضا (ع )
انجيره ميوه اى است بسيار مغذى و سهل الهضم كه مصرف آن براى بچه ها واشخاصى كه از بـسـتر بيمارى برخاسته اند و دوره نقاهت را طى مى كنند، بسيار مفيد است . انجير يكى از مـيـوه هـاى خـيـلى معروف براى نرم كردن سينه و روده هاست كه براى زكامهاى شديد و تـورم حـنجره و برونشيت مزمن نيز مفيد است . به علاوه به علت داشتن دانه هاى ريز باعث تقويت معده و روده مى شود.
انجير براى بدن مقوى است و محرك قواى جنسى نيز مى باشد. در رفع بواسير و صرع و جنون وسواس اثرات بسيار نيكويى دارد. انجير براى كبدهاى ضعيف زيان آور است .
در 100 گرم انجير خشك مواد زير يافته مى شود.
پروتيد 3/4 گرم
گلوسيد 70 گرم
ليپيد 8/1 گرم
سلولز 7 گرم
مواد معدنى 5/5 گرم
و نيز ويتامين هاى B. C
اين مقدار انجير خشك ، توليد 276 كالرى حرارت مى كند.

انگور
بهار امت (پيروان ) من انگور و خربزه است .
پيامبر اكرم (ص )
چهار ميوه از ميوه هاى بهشتى هستند: انگور، رطب (خرماى تازه ) انار و سيب .
امام محمد باقر (ع )
پس از طوفان نوح كه آب زمين را شست و حضرت نوح در قبرستان ها استخوان مردگان را ديـد، بـى تـابـى شـديـدى را آغـاز نـمـود و بـسـيـار انـدوهـنـاك گـشـت . خـداونـد متعال به او وحى كرد كه : ( انگور سياه بخور تا غم تو از بين برود).
امام صادق (ع )
يـكـى از اصـحـاب مـى گـويـد: ديـدم : امـيـرالمـؤ مـنـيـن (ع ) نـان بـا انـگـور ميل مى فرمود.
هشام مى گويد: امام سجاد (ع ) از انگور خوششان مى آمد.
يكى از اصحاب خدمت حضرت امام محمد باقر (ع ) رسيد، ديد براى آن حضرت انگور آورده انـد. حـضـرت بـه او فرمود: پيرمرد مسن و كودك ، دانه دانه انگور را مى خورند، و كسى كـه گمان مى كند سير نمى شود، سه تا سه تا و چهار تا چهارتا؛ و من دو دانه دو دانه مى خورم ، زيرا مستحب است .
دو ميوه است كه با دست خورده مى شود: انگور و انار.
امام صادق (ع )
بـرگ مـو مـقـوى ، قـابـض و مدر است . در اسهالهاى خونى ، خونريزيها، عدم دفع ادرار، نـقـرس ، اسـتفراغ ، اختلالات گردش خون در موقع بلوغ و يائسگى و واريس ، مصرف مى شـود. در خـونـريـزى از بـيـنـى مـى تـوان گـرد بـرگـهـاى مـو را بـه داخل حفرات بينى كشيد تا خونريزى قطع شود.
آب انگور ملين و مقوى است ، و غذاى خوبى براى مبتلايان به بيمارى اوره خون و اسيدوز است . مصرف آن براى مبتلايان به ورم كليه كه از نمك پرهيز داده مى شوند، بسيار مفيد اسـت . از نـظـر تـوليـد حـرارت ، هـر كـيـلو انـگـور معادل 2 كيلو گوشت است .
چـنـيـن مشهور است كه ره كس زياد چاق است ، علاجش خوردن انگور است ، و هر كس زياد لاغر است ، درمانش خوردن انگور است .
بايد در نظر داشت كه كه مصرف زياد آب انگور ايجاد سنگ كليه و رسوبات در دستگاه دفع ادرار مى كند. از نظر استعمال خارجى آب انگور پوست بدن را نرم مى كند و افزودن آن به ماسكهاى زيبايى فوايد بسيارى دارد.

بادنجان
بادنجان بخوريد. زيرا بادنجان مرض را از بين مى برد و مرضى در آن نيست .
امام صادق (ع )
يـكى از اصحاب مى گويد امام على نقى (ع )، به يكى از پيشكاران خود فرمود: براى ما بادنجان تهيه كن ؛ زيرا بادنجان در وقت احتياج بدن به مواد گرمى ، گرم ، و در موقع نـيـاز بدن به مواد سردى ، سرد (20) است ، و بطور كلى در همه اوقات و در هر حالى معتدل است .
هنگامى كه رطب رسيد و انگور پخته شد، بادنجان ضررى ندارد.
امام صادق (ع )
بادنجان براى سودا مفيد است و ضررى براى صفرا ندارد.
امام صادق (ع )
بادنجان بخوريد، زيرا بادنجان از مرض برص (پيسى ) بدن را ايمن مى كند.
امام صادق (ع )
هـنـگـامـى كـه مـيـوه درخت خرما رسيد، بادنجان بخوريد؛ زيرا بادنجان در آن موقع ، نور صورت را زياد و رگها را ظاهر و آب پشت (نطفه ) را بسيار مى كند.
امام صادق (ع )
مشهور است كه اصل بادنجان از هند است . خاصيت غذايى بادنجان كم ، ولى ملين و مدر است و مـصـرف آن بـراى بـيـمـاران مبتلا به خنازير و زخم معده توصيه شده است . ميوه نارس بـادنـجـان بـه عـلت داشـتـن ماده اى به نام (سولانين ) سمى است و نبايد آن را مصرف كـرد. بـه بـادنجان خام خاصيت كرم كشى نسبت داده مى شود. تخم بادنجان براى نزله و تنگى نفس بسيار مفيد است .

باقلا
تـا هنگامى كه حضرت عيسى به آسمان برده شد (و از انتظار پنهان گرديد) خوراكش باقلا بود، و چيزى كه آتش آن را تغيير داده باشد، نخورد.
پيامبر اكرم (ص )
باقلا ساق را محكم مى كند و مولد خون در بدن است . قوه دماغى را نيز افزايش مى دهد.
امام صادق (ع )
خوردن باقلا ساقها را محكم مى نمايد و خون تازه در بدن توليد مى كند.
حضرت رضا (ع )
يـكـى از اصـحـاب مى گويد: شنيدم كه حضرت صادق (ع ) فرمود: باقلا را با پوستش بخوريد، زيرا پوست باقلا، معده را دباغى مى كند.
بـاقـلا ارزش درمـانـى زيـادى دارد، ولى ديـر هـضـم اسـت كـه ايـن اشكال را مى توان با خيساندن آن در آب برطرف كرد. از مصرف آن در پيلونفريت (عفونت هاى چركين كليه ها و لگنچه ) نتايج ارزنده بدست آمده است .
دكـتـر لوكـلر پزشك عاليقدرى كه در درمان بيماريها با فرآورده هاى گياهى ، تحقيقات زيـادى كـرده اسـت ، اثـر درمـانى قابل ملاحظه اى را براى باقلا در درمان التهاب و ورم مـثـانـه ، نـاشـى از وجـود سنگ قايل شده است . مصرف باقلا به منظور رفع روماتيسم ، نقرس و غيره در بين مردم زياد معمول است .
دانـه آن نـرم كـنـنـده و از بـيـن بـرنـده التـهابات بدن است . جوشانده آن نيز مى تواند اسهالهاى مزمن را متوقف سازد.
مـصـرف بـاقـلاى تازه در اوايل بهار، اغلب باعث بروز مسموميت يا حساسيتى مى شود كه به فابيسم (fabisme) معروف است . عوارض ناشى از اين مسمومين كم خونى ، يرقان ، اخـتلالات روحى ، هذيان ، ناراحتى هاى قلبى وحتى گاهى مرگ است . اين عارضه در زمان هـاى قـديـم اغـلب در سـاردنـى اتـفـاق مـى افـتـاد و اخـيـرا نـيـز در ايـران بـخـصـوص در شمال موارد زيادى از اين نوع مسموميت ، ديده شده است .
در صد گرم باقلا مواد زير يافت مى شود:
پروتيد 11 گرم .
گلوسيد 60 گرم .
ليپيد 5/1 گرم .
و مـقـدارى فـسـفـر، كـلسيم ، آهن و ويتامين هاى A.B.C 100 گرم باقلا مولد 340 كالرى حرارت است .

بالنگ
ابـراهـيـم جـعـفـرى مـى گـويـد: امام صادق (ع ) فرمود: اطباى شما راجع به بالنگ چه دستورى به شما مى دهند؟ عرض كردم به ما امر مى كنند كه پيش از غذا بالنگ بخوريم . آن حضرت فرمود: و من شما را امر مى كنم كه بعد از غذا بالنگ بخوريد.
بالنگ را بعد از غذا بخوريد، زيرا خاندان پيغمبر (ص ) اين كار را مى كنند.
امام صادق (ع )
نان خشك و برشته بالنگ را هضم مى كند.
امام رضا (ع )
ابـى بـصـيـر مـى گـويـد: مـهـمـانـى بـر مـن وارد شـد و از مـن بـالنـگ و عـسـل خـواست . براى او فراهم كردم و خورد و من هم با او خوردم . بعد خدمت امام صادق (ع ) رسيدم و ديدم سفره غذا جلو آن حضرت گسترده است .. آن بزرگوار به من فرمود: نزديك بـيـا و بـخـور. عـرض ‍ كـردم پـيـش از آن كـه خـدمـت شـمـا بـرسـم ، بـالنـگ و عسل خورده ام و احساس سنگينى مى كنم ، چون زياد خورده ام . حضرت به خدمتكارش فرمود: نزد كنيز برو و بگو يك تكه از نان خشكى كه در تنور قرمز مى كنى براى ما بفرست . غـلام رفـت و از نـان خـشـك آورد. حـضرت به من فرمود: اى ابى بصير ! از اين نان خشك و برشته بخور، زيرا بالنگ را هضم مى كند. من از آن خوردم و بلند شدم گويى هيچ چيزى نخورده بودم .
يـكـى از اصـحـاب مـى گويد به حضرت رضا (ع ) عرض كردم مردم چنين مى پندارند كه بـالنـگ در حـال گرسنگى و قبل از غذا بهترين خوراك است . حضرت فرمود: اگر پيش از غذا خوب باشد بعد از غذا بهتر و نيكوتر است .
پيغمبر اكرم (ص ) علاقه داشت كه به بالنگ سبز و سيب سرخ نگاه كند.
حضرت رضا (ع )
بالنگ كه به آن ترنج نيز مى گويند، ميوه اى لطيف و اشتها آور و صفرا آور است و مانع از ريـخـتـن صـفـرا بـه مـعـده مـى شـود، به همين جهت در درمان يرقان (زردى ) و اسهالهاى صفراوى و كبدى بسيار مفيد است .
از بـالنگ بعنوان تقويت كننده معده و كبد استفاده مى شود. بالنگ رفع كننده تشنگى نيز هست .

برنج
بهترين غذاهاى دنيا و آخرت ، گوشت و پس از آن برنج است .
پيامبر اكرم (ص )
يـونـس مـى گـويـد: خدمت امام صادق (ع ) رسيدم . آن حضرت به من فرمود: چيزى بهتر از بـرنج و روغن بنفشه از عراق براى ما نمى آوردند. سپس آن حضرت ادامه داد: درد شديدى داشـتـم ، نـاراحـت بـودم ، بـه مـن الهـام شد برنج بخورم . پس دستور تهيه برنج دادم . بـرنـجـهـا را شـسـتند و خشك كردند، بعد آنها را بريان كردند و آرد نمودند. آن آرد را با روغـن زيـتون مى خوردم ، و همچنين مقدارى از آن برنجها را پختند و از آن خوراكى براى من تهيه كردند و خداوند بوسيله همين برنج ، درد مرا بر طرف كرد.
يـكـى از اصـحـاب مـى گويد: از درد شكمى كه داشتيم نزد امام صادق (ع ) شكايت بردم . حـضـرت بـه مـن فـرمـود: برنج بگير و بشوى بعد آنها را در سايه خشك كن . وقتى كه خشك شد، آنها را نيم كوب كن و هر روز صبح به اندازه گودى كف دستت از آنها بخور.
بـرنـج خـوب غـذايـى اسـت امـعـاء را گـشـاد و بـواسـيـر را بـر طـرف مـى كـنـد و مـن بـه اهل غبطه مى خورم كه برنج مى خورند و آن سرد مى نوشند.
امام صادق (ع )
برنج غذاى بسيار خوبى است . ما آن را براى بيماران خود ذخيره مى كنيم
امام صادق (ع )
يـكـى از اصـحـاب مـى گـويـد: امام صادق (ع ) مبتلا به درد شكم شد. دستور داد براى او بـرنـج پـخـتـنـد و روى آن سـمـاق ريـخـتـنـد. حـضـرت از آن بـرنـج ميل فرمود و بهبود كامل يافت .
خاصيت غذايى برنج 4 برابر سيب زمينى است . برنج صفرا را كم مى كند و باعث ايجاد يـبـوسـت مـى شـود. در بـرنـج پـاك نكرده مقدارى زيادى ويتامينهاى B.PP موجود است كه بـرنـج سـفـيد، فاقد آنها است و خوردن مداوم آن سبب بروز بيمارى پلاگر و برى برى مى شود.
لعـاب بـرنـج براى اسهال كودكان بسيار مفيد است . دستور تهيه برنج پخته براى آن كه باعث ناراحتى دستگاه گوارش نشود، بشرح زير است .
بـرنـج را بـا مـقـمـدار كـافـى آب و نمك آنقدر بايد جوشاند تا آب آن كاملا تبخير شود. برنج تهيه شده را بايد با تاءمل خورد و خوب جويد و در هنگام خوردن برنج يا فاصله بـعـد از آن نـبـايد آب سرد نوشيد. برنج براى افراد مبتلا به مرض قند و يبوست مضر است .
در 100 گرم برنج مواد زير يافته مى شود:
پروتيد 3 گرم .
گلوسيد 80 گرم .
ليپيد 1 گرم .
اين مقدار برنج توليد 350 كالرى حرارت مى كند.

به
كـسـى كـه سـه روز ناشتا به بخورد، ذهن او صاف و حلم و علم او بسيار مى شود و از مكر شيطان و شيطانيان محفوظ مى ماند.
پيغمبر اكرم (ص )
به بخوريد و آن را به يكديگر هديه بدهيد. زيرا به ، ديد را روشن مى نمايد و محبت در قلب ايجاد مى كند. به زنان آبستن خود به بخورانيد تا فرزندان آنان نيكو شود.
پيامبر اكرم (ص )
پـيـغـمـبـر اكـرم (ص ) فـرمـود: بـه ، دل را شـاد و بـا نـشـاط، شـخـص بخيل را سخاوتمند و آدم ترسو را دلير مى كند.
امام صادق (ع )
امام صادق (ع ) پسر زيبايى ديد فرمود: ممكن است پدر اين پسر به خورده باشد.
عـلى (ع ) فـرمود: خوردن به براى ضعف قلب بسيار مفيد است . معده را پاك ، ذهن را زياد. آدم ترسو را شجاع مى كند.
امام صادق (ع )
جـعـفـر بـن ابـيـطـالب در خدمت پيغمبر اكرم (ص ) بود يك عدد به براى آن حضرت هديه آوردنـد. پـيغمبر يك تكه از آن را بريد و به او فرمود: به را بگير و بخور، زيرا به ذهن را ياد، ترسو را شجاع ، رنگ را صاف و فرزند را نيكو مى كند.
امام صادق (ع )
كسى كه در حال گرسنگى (ناشتا) به بخورد، آب (نطفه ) او پاك و فرزند او نيكو مى شود.
امام صادق (ع )
كسى كه به بخورد، خداوند متعال تا چهل روز حكمت را بر زبان او جارى مى سازد.
امام صادق (ع )
خداوند هرگز پيغمبرى را مبعوث نكرده ، مگر آنكه بوى به با او باشد.
امام صادق (ع )
سفيان مى گويد: از امام صادق (ع ) شنيدم كه آن حضرت فرمود: به ، غم شخص اندوهناك را از بين مى برد، همچنان كه دست ، عرق پيشانى را مى زدايد.
به مقوى معده و متوقف كننده اسهالهاى ساده و خونى است . در ورم حاد روده ها، خونريزيهاى قـاعـدگـى و بـو اسـيـرى ، اثـر بسيار مفيد دارد. بهترين روشن براى رساندن تانن به مـسلولين به است . به ضمن تقويت اعمال دستگاه گوارشى ، هيچگونه ناراحتى براى آن بوجود نمى آورد.
دانه به ، به علت داشتن مقدار زيادى موسيلاژ، در رفع التهابات داخلى مخاط و سرفه بكار مى رود. مصرف آن از خارج اثر نرم كننده دارد، به همين جهت خيسانده آن در سوختگى ، سـرمـازدگـى ، تـرك پوست بدن ، مخصوصا ترك پستان و لب و نيز درمان بو اسير بسيار مفيد است .
در 100 گرم ميوه به مواد زير يافته مى شود:
پروتيد 1 گرم
گلوسيد 26 گرم
ليپيد 5/0 گرم
آب 78 گرم
به سرشار از ويتامين هاى B.A و املاح آهكى و تانن است .
100 گرم آن توليد 112 كالرى حرارت مى كند.

پنير
يـكـى از اصـحـاب مـى گـويـد: از امـام مـحـمـد بـاقـر (ع ) راجـع بـه پـنـيـر سـؤ ال كـردم . آن حـضـرت فـرمـود: از غـذايـى كـه مـن خـوشـم مـى آيـد از مـن سـؤ ال كرده اى ! سپس به خادمش در همى داد و به او فرمود: براى ما پنير بخر، خادم پنير را آورد. آنگاه با هم ناهار خورديم . آن بزرگوار پنير خورد و ما هم پنير خورديم . وقتى كه ناهار تمام شد؛ خدمت امام باقر (ع ) عرض كردم شما درباره پنير چه مى فرماييد؟
حـضـرت فـرمـود: مـگـر نـديـدى كـه از آن خـوردم ؟ عـرض كـردم بـلى ديـدم ، ولى ميل دارم از زبان شما بشنوم .
آن حـضـرت فرمود: بطور كلى درباره پنير و هرچيز ديگر به تو مى گويم : هر چيزى كـه نـوعـى حـلال و نـوعـى حـرام داشـتـه بـاشـد، بـراى تـو حـلال اسـت تـا ايـن كه نوع حرام آن بعينه براى تو مشخص شود، كه در آن صورت آن را بايد ترك كنى .
علت اين سؤ ال وجود مايه پنير در پنير است كه گاهى آن را از حيوان ميته تهيه مى كنند. و مـنـظـور امـام ايـن است كه هر وقت بر تو ثابت شد كه مايه پنير از حيوان ميته گرفته شده ، بايد از آن پنير اجتناب كنى و مادامى كه اين مطلب بر تو ثابت نشده است ، خوردن پنير حلال است و اشكالى ندارد.
خـوب لقـمـه اى اسـت لقـمـه اى كـه در آن پـنـيـر بـاشـد. دهـن را خـوش بـو و غـذاى قـبـل را هـم هـضـم مـى كـنـد. پـنـيـر اشـتـهـاآور اسـت ؛ و كـسـى كـه در اول ماه پنير بخورد حاجت او برآورده مى شود.
امام صادق (ع )
پـنـيـر در نـتـيـجـه مـنـعـقـد شـدن شـيـر يـا خـامـه ، تـحـت اثـر مـايـه پـنـيـر، حـاصـل مى شود. پنير به علت داشتن ويتامين هاى مختلف براى فقرا و كسانى كه در نقاط دور افتاده زندگى مى كنند و از داشتن انواع و اقسام غذاها محرومند، غذاى بسيار مفيدى است . مـايـه پـنـيـر موجود در آن نيز، در بالا بردن ارزش غذايى آن تاءثير به سزايى دارد. شـرط اسـاسـى استفاده از پنير، تازه بودن آن است . زيرا دياستازها در آن زنده اند و در امـعاء به زندگانى خود ادامه مى دهند و تا مدتى تاءثير آنها باقى مى ماند. پنيرى كه مـدتـى در آب نـمـك بماند، استفاده چندانى ندارد، مخصوصا پنيرى كه شور شده باشد و براى گرفتن شورى آن ، مدتى آن را در آب انداخته باشند.

پياز
پياز بوى بد دهان را كه ناشى از بدكار كردن معده است برطرف مى كند. بلغم را از بين مى برد و محرك قواى جنسى است .
امام صادق (ع )
پـيـامـبـر خـستگى را برطرف ، اعصاب را قوى ، قوه راه رفتن را زياد، آب مرد (نطفه ) را افزون و تب را از بين مى برد.
امام صادق (ع )
پياز لثه را محكم ، پشت را قوى و پوست بدن را لطيف مى كند.
امام صادق (ع )
پـيـغـمبر اكرم (ص ) فرمود: وقتى كه وارد شهر و محلى شديد، از پياز آنجا بخوريد تا مرض آن محل را از شما دور كند.
امام صادق (ع )
پـيـاز بـه عـلت مـدربـودن ، در مـوارد آب آوردن شـكـم (اسـتـسقاء) تشمع كبدى (Hopatic Cirrohse) و آلبـو مـيـنورى مؤ ثر است . بعلاوه درمان كننده ذات الريه و ذات الجنب نيز مى باشد. طبق تحقيقات فلم (FIamm) پياز اشتها آور و كاهش ‍ دهنده ناراحتى هاى مربوط به نفخ شكم و غيره است . به علاوه پياز به علت داشتن مقدار زيادى انسولين گياهى به نـام (گـلو كـوكـينين )، كم كننده قند خون نيز هست و اين اثر پياز با انجام دادن آزمايش هاى زياد بطور قاطع مورد تاءييد قرار گرفته است .
در استعمال خارجى ، پياز نيمه پخته ، تسكين دهنده سوختگيها و بواسير است .
پـيـاز داراى هـورمون و دياستازى است كه غدد اشك و آميزش و گوارشى را تقويت مى كند. ايـن مـواد در اثر حرارت از بين مى روند و پياز پخته تاءثيرى در قواى جنسى و هاضمه ندارد و اشك آور هم نيست .
پياز درمان كننده كوه گرفتگى است .
در 100 گرم پياز مواد زير يافته مى شود:
پروتيد 3گرم
گلوسيد 12گرم
ليپيد 3/0 گرم
و مقدارى فسفات و استات و سيترات دو كلسيم و ويتامين هاى A.B.
C
تخم مرغ
تخم مرغ سبك است و ميل به گوشت را از بين مى برد و اذيت گوشت را نيز ندارد.
امام صادق (ع )
عـمـر مـى گـويـد: نزد حضرت موسى بن جعفر (ع ) از كمى اولاد شكايت كردم . آن حضرت فرمود: از خداوند طلب آمرزش كن و تخم مرغ و پياز بخور.
پـيـغـمـبـرى از پـيـغـمـبـران خـدا، بـه خـداونـد مـتـعـال از كـمـى نسل شكوه نمود. خداوند به او خطاب فرمود: گوشت با تخم مرغ بخور.
امام صادق (ع )
مـوسـى پسر بكر مى گويد: شنيدم كه حضرت موسى بن جعفر (ع ) فرمود: زياد خوردن تخم مرغ قواى جنسى ، و در نتيجه توليد مثل را زياد مى كند.
زده تخم مرغ سبك و سفيده آن سنگين است .
امام صادق (ع )
زده تخم مرغ براى گوارا بودن غذا سودمند است .
امام رضا (ع )
تـخـم مـرغ را بـايـد يـك نـوع غـذاى ازت دارمـتـراكـم دانـسـت كـه 75 درصـد وزن آن را آب تـشـكـيـل مـى دهـد. غـيـر از آب در تـخـم مـرغ پـروتـئيـن ، ليـپـيـد، گـلوسـيـد، لسـتـيـن ، كـلسـتـرول ، مـواد رنـگـى ، مـواد مـعـدنـى (مـقـدار زيادى فسفر و 13 ويتامين مختلف از جمله ويتامينهاىA .D.B.B.PP.B، هورمونها و آنزيمهاى مختلف موجود است .
از نـظـر قـابـليـت هـضـم كـه در مـورد تـخـم مـرغ تـوجـه زيـادى بـه آن مـبـذول مـى شـود؛ بـايـد خـاطـر نـشـان كـرد كـه تـخـم مـرغ يـكـى از قـابـل هـضمترين مواد غذايى است و كليه موارد پروتئينى و چربى آن جذب بدن مى شود. طبق عقيده لانگورتى قابليت هضم تخم مرغ را مى توان مطابق زير تعريف كرد:
قابليت هضم زرده تخم مرغ خام ، نيم بند و سفت ، كاملا يكسان است ، ولى سفيده تخم مرغ خـام ، قـابـل هضمتر از تخم مرغ نيم بند است ، و چون سفيده تخم مرغ سفت شده معمولا به خوبى جويده نمى شود، در برابر شيره هاى گوارشى مقاومت زيادى مى كند.
بـطور خلاصه بايد گفت كه تخم مرغ ، غذاى كاملى است كه نطفه (موجود در تخم مرغ ) در نـتـيـجـه اسـتـفـاده از آن ، رشـد و نـمـو مـى كـنـد و بـه جـوجـه تبديل مى شود. در تغذيه انسان علاوه بر آن كه براى سلامتى بدن ضرورى است ، رشد بـلوغـى را تـسـريـع مـى كـنـد و شـيـر مـادران شـيـرده را افـزايش مى دهد و براى تغذيه بيمارانى كه دوره نقاهت را طى مى كنند. ارزش غذايى بسيار زياد دارد.
يـك تـخـم مـرغ 58 گـرمـى ، 4/92 كـالرى حرارت توليد مى كند. امروزه تخم مرغ خشك كرده و مصرف زيادى - خصوصا در كشورهاى غربى - دارد.

ترب
ريشه ترب بلغم را قطع مى كند، غذا را هضم مى نمايد و برگ آن مدر است .
على (ع )
حـنـان مـى گـويـد: با امام صادق (ع ) سر يك سفره غذا مى خورديم . حضرت به من ترب مرحمت كرد و فرمود: اى حنان ! ترب بخور، كه سه خاصيت دارد: برگ آن نفخ شكم را از بين مى برد؛ مغز آن ادرار را زياد مى كند و ريشه آن بلغم را قطع مى نمايد.
مصرف ترب از نظر درمانى به زمان هاى قبل از ميلاد مسيح مى رسد. شيره تازه ترب در رفـع نـزله هـاى شـش ، سـيـاه سـرفـه ، بـيمارى هاى كلوى و مثانه ، قولنج هاى كبدى و رومـاتـيـسـم مـصـرف مـى شـود. بـراى اسـتـفـاده از اثـر درمـانـى تـرب ، بـايـد داخل آن را خالى كرد، بطورى كه حفره اى در آن بوجود آيد، سپس درته آن سوراخ كوچكى ايـجاد و داخل حفره را پر از شكر كرد، و مجموعه را دردهانه ظرفى قرار داد. آبى كه به اين ترتيب از انتهاى ترب مى چكد جمع آورى مى كنند اين مايع در بر طرف كردن عوارض فوق و رفع سنگهاى صفراوى اثرى معجزه آسا دارد.
جوشانده ترب سرمازدگى را برطرف مى كند.
ترب خام چون دير هضم است نبايد زياد مصرف شود، زيرا ايجاد ناراحتيهاى معدى مى كند.
در 100 گرم ترب مواد زير يافته مى شود:
پروتيد 1 گرم
گلوسيد 5/6 گرم
آب 87 گرم
مواد معدنى 7/0 گرم
و مقدار ويتامينهاى A.B.
C
تره
خـدمـت حـضـرت مـوسـى بـن جـعـفـر (ع ) از مريض شدن شخصى شكايت بردند. حضرت پـرسـيـد: (مـرض او چـيـسـت ؟) عـرض ‍ كـردنـد: (از طحال ناراحتى دارد.) آن بزرگوار فرمود: (سه روز به او تره بخورانيد).
به دستور امام به او تره دادند، خون او بند آمد و بيماريش بهبود يافت .
حـضـرت مـوسى بن جعفر (ع ) را ديدند كه از زمينى كه در آن تره كاشته شده بود، تره مى بريد. با آن مى شست و مى خورد.
از امـام صـادق (ع ) خـواص تـره را پـرسـيـدنـد. حـضرت فرمود: خدمت پيغمبر اكرم (ص ) صـحـبـت از سـبـزيـها شد. آن حضرت فرمود: (تره بخوريد، زيرا تره در ميان سبزيها مانند نان در ميان ساير خوراكيها است .)
يـكـى از اصـحاب مى گويد: با امام صادق (ع ) سر سفره نشسته بودم ، خواستم كاسنى بـخورم حضرت به من فرمود: چرا تره نمى خورى ؟ عرض كردم : به خاطر خواصى كه از شـمـا دربـاره كـاسـنـى روايت شده ، مى خواهم كاسنى بخورم . حضرت فرمود: از ماچه نـقـل شده ؟ عرض كردم گفته شده است كه فرموده ايد: هر روز يك قطره از آب بهشت روى كـاسـنـى مـى ريـزد. آن امـام فـرمـود بـا ايـن حـال برتره هفت قطره مى ريزد. عرض كردم چگونه تره بخورم ؟ فرمود: ريشه هاى تره را ببر و سرهاى آن را دور بريز و بقيه آن را بـخـور. امـيـرالمـؤ مـنـيـن (ع ) تـره را بـا نـمـك نـيـم كـوب ميل مى فرمود.
امام صادق (ع )
كـسى كه اين دو سبزى : يعنى سير و تره را بخورد، نزديك مسجد ما نيايد (تا بوى آنها كسى را اذيت نكند)
پيغمبر اكرم (ص )
تـره مـدر، خـلط آور و نـرم كـنـنده است . جوشانده آن در دفع ذرات و رسوبات ادرارى كمك زيـاد مـى كـنـد. بـه هـمـيـن جـهـت مـصـرف آن در مـبـتـلايـان بـه رومـاتـيـسـم و نـقـرس مـعـمـول اسـت . مـصـرف جـوشانده و شربت آن ، در موارد گرفتگى صدا، زكام ، سرفه ، بـرنشيت و كليه اختلالات حاد دستگاه تنفسى مؤ ثر است . در تره مقدارى زيادى ويتامين C و نيز ويتامينهاى ب يك و ب دو با هم ديده مى شود.
در اسـتـعـمـال خـارجـى اگـر بـه صـورت له شـده ، بـر روى محل گزيدگى زنبور معمولى و زنبور عسل قرار گيرد، ناراحتى را تسكين مى دهد.
تره به علت داشتن سلولز توليد نفخ مى كند و براى اشخاصى كه مبتلا به بواسير و بيماريهاى روده اى هستند، چندان مفيد نيست .

چغندر
خـداوند متعال مرض جذام را از يهود برداشت ، بواسطه آن كه يهود چغندر مى خوردند و رگهاى گوشت را دور مى ريختند.
امام صادق (ع )
بـنـى اسـرائيـل به خداوند متعال و به حضرت موسى از لكه هاى سفيدى (پيسى ) كه در بـدن خـود مـشـاهـده مـى كـردنـد، شـكايت نمودند. حضرت موسى هم اين مطلب را به خداوند عـرض كـرد. خـداونـد بـه مـوسـى وحـى كـرد كـه بـنـى اسرائيل را امر كن گوشت گاو با چغندر بخورند (تا شفا يابند)
امام باقر (ع )
به بيماران خود برگ چغندر بخورانيد، چه در برگ چغندر شفاست و درد و ضررى در آن نيست و به مريض خواب آرامى مى دهد. اما از ريشه چغندر اجتناب كنيد زيرا سودا را تحريك مى كند.
حضرت رضا (ع )
خـوردن چـغـنـدر شـمـا را از مـرض جـذام ايـمـن مـى كـنـد. عـقـل را زيـاد و خـون را تـصـفـيه مى كند. چغندر شفاى درد است . استخوان را محكم مى كند و گوشت را مى روياند.
حضرت رضا (ع )
چـغـنـدر بـه عـلت داشـتـن اثـر راديـواكـتـيـو، عـمـل آن در دسـتـگـاه گـوارش قابل اهميت است .
چـغـنـدر مـليـن ، مـدر و آرام كـنـنده است . به علاوه جوشانده آن براى درمان التهاب مثانه ، يبوست ، بواسير و بيماريهاى پوست مصرف مى شود.
چـغـنـدر خـام را نـمـى شـود خـورد، به همين جهت اغلب آن را پخته مصرف مى كنند كه داراى انواع ويتامين ها و مواد معدنى ديگر است .
در 100 گرم چغندر مواد زير موجود است :
پروتيد 2 گرم
گلوسيد 14 گرم
ليپيد 2/0 گرم
سلولز، فسفر، كلسيم ، آهن و ويتامينهاى C.B.A نيز در آن يافته مى شود.

next page

fehrest page