عملى نبودن خلاف خواسته ملت
همه در صدد اين بودند كه محمد رضا را نگه دارند، نه ابرقدرتها تنها، تمام قدرت
هايى كه بود، همه اين مملكت هاى اسلامى هم ، همه پشتيبانى مى كردند يعنى من نيافتم يك
كسى را كه لفظا، بعضى از اينها به ما پيام مى دادند كه ما همراهيم ، لكن ما نمى
توانستيم باور كنيم لكن همه شان با هم متحد بودند براى اينكه اين جانور را حفظش كنند
اينجا و نتوانستند. چرا نتوانستند ؟ براى اينكه همه تان با هم يك صحبتى مى كرديد. يك
ملت وقتى همه آن يك چيزى داشت - نمى شود - يك چيزى را خواست ، نمى شود خلافش كرد.
خلاف خواست يك ملت نمى شود عمل كرد، عملى نيست در دنيا.
صحيفه نور جلد:7 صفحه :217 تاريخ سخنرانى :6/4/58
خواستن ملت ، توانستن است
هى ماءيوس نباشند از اينكه ما نمى توانيم اينقدر خودشان را نبازند خوب پيش هم هى مى
گفتند خوب نمى شود با اين قدرت ها، نمى شود با اين قدرت ها در افتاد، بياييد
بسازيم ، بياييد بسازيم لكن شما ديديد وقتى ملت خواست شد وقتى يك ملتى يك چيزى
را مى خواهد بشود، خدا همراهش است همانطورى كه آنوقت مى گفتند نمى شود اين قدرت را
به هم زد و شما عمل كرديد و شد.
صحيفه نور جلد:10 صفحه :113 تاريخ سخنرانى :11/8/58
فكر معوج اقليت ياغى جهت حكومت بر ملتها
اين يك عده اقليتى كه ايستاده اند در مقابل سى و پنج ميليون جمعيت و در آراء، آرايشان را
ديديد كه در رفراندم اول همه قوا را روى هم گذاشتند باز صدى هشتاد با ما بود. حالا
با اينكه يك مقدارى را بازى دادند و قهر كردند حالا هم صدى نود باز راءى مثبت دادند.
دنيا نظر مى كند كه اين آدم ها چه مى گويند در
مقابل يك ملت . اين مردم چه مى گويند در مقابل ملتى كه همه ايستاده اند و هر روز فرياد
دارند مى زنند كه ( بعد از تصويبش هم دارند فرياد مى زنند) كه ما همين قانون اساسى
را مى خواهيم ؟ اين چند نفر آدم چه چيزى مى گويند در
مقابل اين ملت ؟ چه حرف حسابى دارند؟ چرا بايد اينها يك چنين فكر معوجى داشته باشند
كه يك عده ياغيگرى كرده اند، يك چنين عده معدودى مى خواهند بر همه ملت ما حكومت كنند. مگر
حكومت محمدرضا غير از اين معنا بود كه يك عده معدودى مى خواست ديگران را تحت سلطه
قرار بدهد؟ حالاهم همين ها نظير او هستند. و از ريشه هاى او هستند چه مى گويند اينها در
مقابل يك ملت كه زن و مردش خون دادند و بچه دادند و جوان دادند و يك حكومت اسلامى مى
خواهند درست كنند؟
صحيفه نور جلد:11 صفحه :49 تاريخ سخنرانى :28/9/58
فصل ششم : عوامل تاءثيرپذير (تغيى كننده ها)
الف . تحول روحى - فكرى در افراد
تحول عظيم روحى از حيث شناخت و عمل
از طرف ديگر با يك تحول عظيم روحى ملت ، از حيث شناخت و
تحول عملى عظيم تر از حيث عمل مواجه هستيد توده هاى مردم كه
قبل از نهضت عظيم اسلامى ، نظام شاهنشاهى را مظهر مليت و مدار عظمت كشور مى دانست و
فرمان شاه را مطاع و متبع و از گزاف گوييهاى شاهان و گويندگان دربارى و مديحه
سرايى آنان كشور را در سايه رهبرى شاه ، مترقى و پيشرفته تا دروازه تمدن بزرگ
مى پنداشت و استقلال مملكت را در زير پرچم شاهنشاهى بيمه شده به حساب مى آورد، با
يك جهش و شناخت همگانى ، تمام پايه ها و كنگره هاى اين قصر خيالى ناگهان فرو ريخت
و محتواى اين لغات و الفاظ فريبنده و بزك شده ظاهر شد و تهى بودن اين
طبل هاى پر سرو صدا از محتوى معلوم گرديد و ورشكستگى اقتصادى وبه غارت رفتن
بيت المال و تباهى كشاورزى و وابستگى فرهنگى و ارتشى بر ملا گرديد.
و نيز توده هايى كه قبل از نهضت به امر يك پاسبان به جشن بر مى خاست و بر بالاى
مغازه ها بيرق شادمانى مى زد و فرمان شاه را به
دنبال جزافه شعراء دربارى ، فرمان ايزد ميدانست ، با يك جهش اسلامى به عصيان
برخاست و بامشتهاى گره كرده و فريادهاى مرگ بر اين سلطنت پهلوى ، مرد و زن و
كوچك و بزرگ به خيابان ها ريخته و در مقابل
مسلسل و توپ و تانك ، قهرمانانه مقاومت نموده و با فداكارى و خون جوانان برومند خود،
قدرت شاهانه متكى بر ابرقدرتها را شكسته و او را مجبور به تسليم نموده ، ولى
تسليم او را نپذيرفته و نخواهند پذيرفت .
صحيفه نور جلد:2 صفحه :266 تاريخ سخنرانى :11/8/57
مردم عوض شده اند
حالا غير آن وقت است ، اين ملت غير آن ملت است اين
تحول كه حاصل شده است براى اين ملت ، مردم را عوض كرده ، يك چيز ديگرند اينها، يك
موجودات ديگرى شده اند اينها ديگر خوف اينكه حكومت نظامى بشود يا مثلا يك رژيم
نظامى روى كار بيايد، اينها خوف اين را ديگر ندارند براى اينكه نظامى هم اين است كه
اينها ديده اند و همراهش مبارزه و معارضه كردند و ازش كتك هم خورده اند و آدم هم ازشان
كشته اند، همه اينهارا مردم ديده اند. وقتى بناشد كه آدم را بخواهند بكشند، چه رژيم
نظامى باشد، چه حكومت نظامى باشد، چه عادى باشد. مردم تن داده اند به كشته شدن .
بنابر اين اينها راه حل نيست كه كسى بخواهد
حل كند يك قضيه اى را يعنى درد مردم را دوا بكند.
صحيفه نور جلد:3 صفحه :21 تاريخ سخنرانى :15/8/57
نهضت مقدس اسلامى باعث تحول در بين مردم
اين نهضت مقدس اسلامى باعث اين شد كه بچه هاى كوچك هم فرياد بزنند توى خيابان ها
كه مرگ بر اين سلطنت پهلوى . اين يك تحولى
حاصل شد بين مردم كه الان پاسبان را مردم هيچ چيزى بارش نمى كنند، صاحب منصبش هم
نمى كنند، حكومت نظاميش هم نمى كنند. آن وقت ها كه حكومت نظامى مى شد، به مجرد اينكه
مى گفتند اين حكومت نظامى است ، ديگر مردم مى رفتند سراغ كارشان اصلا ديگر
دنبال اينكه يك معارضه اى ، مبارزه اى بشود توى ذهنشان هم نمى آمد. امروز حكومت نظامى
است ، قانون حكومت نظامى خودشان مى گويند كه ، اعلامشان اين است به اينكه بيشتر از
دو نفر نبايد با هم باشند، هفتاد هزار نفر، صدهزار نفر، پانصد هزار نفر مردم مى آيند
بيرون و فرياد مى زنند و همه فريادشان هم ضد شاه است اين يك تحولى است در يك
ملت حاصل شده است ، اين يك چيز كمى نيست .
صحيفه نور جلد:3 صفحه :185 تاريخ سخنرانى :27/8/57
اسلام عامل تحول معجزه آسا
همين تحولى كه ملت ما در ظرف مدت كمى پيدا كرد، يك نحو
تحول معجزه آسا كه يك روز از پاسبان حساب مى برد، بازارهاى بزرگ ما از پاسبان
حساب مى بردند، يك روزى هم از شخص اول مملكت حساب نبردند، يك روز جرات نمى
كردند كه توى خانه شان اسم شاه را به ناگوارى ببرند، يك روز هم در خيابان ها
ريختند و گفتند مرگ بر اين . همچو متحول شد، كى اين كار را كرد؟ اسلام ، قوت ايمان و
الاانسان كه نمى تواند اين كار را بكند، كار من و تو و اينها نيست كه ، كار اسلام است .
صحيفه نور جلد:5 صفحه :151 تاريخ سخنرانى :15/12/57
تحول روحى - معنوى
من خدا را شكر مى كنم كه در ظرف اين يك سال ، يك
سال و نيم يك تحول اساسى در ملت ما پيدا شد، جوانهاى ما توجه به
مسائل روز پيدا كرده اند، منصرف شدند از آن ، اكثرا از آن چيزهايى كه قبلا بود
متحول شدند، منصرف شدند، تحول هاى معنوى پيدا شدكه اين
تحول ها را نمى توانيم اسمى رويش بگذاريم الااينكه به دست خدا بود، بشر نمى
تواند.
تحول روحى در همه طبقات ، اين را كرارا گفته ام كه يك پاسبان مى آمد يك بازار را
سرتاسر هر امرى را مى كرد اطاعت مى كردند و براى خودشان حق چون و چرا
قائل نبودند، نه اينكه حق قائل بودند و نمى كردند، اصلا، وضع روحى شان را اينطور
كرده بودند كه - حق - كوركورانه بايد اطاعت كرد، همانطورى كه ارتش ما آنطور بود،
مردم را اين طور كرده بودند كه مثل گوسفند اطاعت كنند، سر تا پا اطاعت باشد،(( چه
فرمان سلطان ، چه فرمان خدا ))،(( چه فرمان ايزد، چه فرمان شاه ))، اين كلمه را در
اذهان بچه هاى ما از بچگى رشد دادند، آن هم اين شاه . يك تحولى پيدا شد در ظرف يكى
دو سال كه همين جمعيتى كه از پاسبان آن طور وحشت داشتند، به تانك حمله كردند و به
شاه هر چه خواستند گفتند و او را بيرونش كردند، همين جمعيت كه ديروز از يك ستاره دار
آنطور خوف و وحشت مى كرد، مشتش را گره كرد،
مقابل همه ايستاد و همه را بيرون كرد.
صحيفه نور جلد:5 صفحه :156 تاريخ سخنرانى :16/12/57
تحول روحى در نهضت
در اين نهضت شايد آن وقتى كه مردم مشغول بودند به مخالفت ، خوب ، ديديد كه يك
وضع انسانى پيدا شده ، يك تحول پيدا شده بود ، يك
تحول پيدا شده كه سرباز وقتى كه مى آمد توى كوچه ها، مردم
گل به او مى ريختند ، آن گريه مى كرد و به آنها اظهار محبت مى كرد. اين
تحول روحى است كه خداى تبارك و تعالى اين
تحول را مرحمت فرموده بود، اين تحول روحى را حفظش بكنيد، اين محبت را بين خودتان و
اقشار ملت حفظ بكنيد.
صحيفه نور جلد:5 صفحه :227 تاريخ سخنرانى :9/1/58
تحول همه جانبه
اين تحول كه در ايران پيدا شد تحول همه جانبه بود،
تحول فكرى و تحول روحى كه خداى تبارك و تعالى نصيب شما ملت كرد.
صحيفه نور جلد:7 صفحه :262 تاريخ سخنرانى :12/4/58
تحول از خوف به شجاعت
يكى از بركات اين نهضت قضيه تحول
روحى در جامعه ما هست ، كه من مكرر اين را گفته ام كه اين
تحول روحى كه در ايران پيدا شده است و اين نهضت توانست اين
تحول روحى را ايجاد كند به خواست خداى تبارك و تعالى ، از اين پيروزى كه نصيب ما
شده است و دست اجانب را كوتاه كرديم و دست خيانتكارها را، اهميتش بيشتر است . اين
تحولات روحى به اين زودى براى يك شخص هم
حاصل نمى شود تا برسد به گروه ها، تا برسد به سرتاسر يك كشور شما ملاحظه
مى كنيد كه چند جور تحول ، تحولهاى روحى پيدا شد در اين جمعيت ها. يكى كه من كرارا
گفتم و باز هم تكرار مى كنم اين تحولى كه از خوف و ترس به شجاعت
متحول شدند.
صحيفه نور جلد:8 صفحه :15 تاريخ سخنرانى :13/4/58
اهميت تحولات روحى و انسانى
من كرارا اين مطلب را گفته ام كه اين نهضت يك تحولاتى آورده است كه آن تحولات ،
تحولات روحى و انسانى است كه در نظر من بسيار اهميتش بيشتر از اين پيروزى در
مقابل شاه سابق و قدرتهاى بزرگ است .
در ظرف يك مدت كوتاهى ملت ما متحول شد به حسب نوع ، از يك حالى به يك
حال مقابل او. يك طور تحول اين بود كه همه مشاهدش بوديد، مى ديديد كه در يك وقتى
ملت ما طورى بود كه اگر يك پاسبان مى آمد در بازار
مثل بازار تهران كه بزرگترين بازار ايران است و مى گفت كه چهارم آبان است و بايد
بيرق بزنيد، علاوه بر اينكه خوب عمل مى كردند، براى خودشان اصلا حق اين معنا را
قائل نبودند كه بگويند نه ، اصلا يك همچو چيزى مطرح نبود، بى چون و چرا
عمل مى كردند. همين ملتى كه از حرف يك پاسبانى تخلف را براى خودش مطرح نمى ديد،
در ظرف مدت كوتاهى همين ملت ريخت در خيابان و گفت ما
اصل سلطنت را نمى خواهيم ، اين تحول ، يك چيز بزرگى است ، كوچكى نيست .
صحيفه نور جلد:9 صفحه :19 تاريخ سخنرانى :12/6/58
اميدوارى نسبت به تحول روحى جامعه از طاغوت به
اسلام
من به همين جهت دلخوشم كه ملت ما خودش راه را پيدا كرده و دارد راه را مى رود. اين
تحول روحى كه در ملت پيدا شده است و در شما جوان ها، مردها، زن ها پيدا شده است ، اين
موجب اميدوارى است و من اميدوارم كه اين راه را ما به آسانى ، مشكلاتمان كم باشد، به
آسانى اين راه راطى بكنيم .
وقتى يك جامعه متحول شد از آن صورتى كه در زمان طاغوت بود به يك صورت اسلامى
، به يك صورت انسانى ، اين كارهايى كه شما انجام مى دهيد انسانى است ، اسلامى است
و از روى رضا و رغبت عمل مى كنيد، با اشتياق
عمل مى كنيد. اين يك تحول روحى است ، يك تحقق روحانى است كه بايد ما اميدوار به آن
باشيم و اميدوار هستيم و اميد است كه آتيه بسيار روشنى را در ايران ببينيم و شما انشاء
الله بهترش را ببينيد.
صحيفه نور جلد:9 صفحه :143 تاريخ سخنرانى :26/6/58
تغييرات بنيادى لازمه تحول فكرى و روحى
بدون تغييرات صحيح بنيادى و تحول فرهنگى و علمى امكان
تحول فكرى و روحى نيست و بايد با كوشش همه جانبه از طرف دولت و رؤ ساى
دانشگاه ها و فرهنگيان و جوانان دانشجو به مقصود نزديك شويم .
صحيفه نور جلد:9 صفحه :187 تاريخ سخنرانى :31/6/58
پيشرفت ملت مرهون تحول در نفوس (تغيير نفسانى )
اين پيشرفتى كه ملت ايران كرد مرهون آن تغييرى بود، تحولى بود كه در نفوس پيدا
شد. ما يك قوم بوديم ، ملت ما يك قومى بودند كه به واسطه تغييرات سويى كه در
طول تاريخ شده بود و به واسطه سلطه همه جانبه اجانب و دست نشاندگان اجانب به
يك صورتى در آمده بود كه اين صورت ، پذيرش اين رژيم سابق را مى كرد، يعنى يك
تغيير حالاتى به واسطه آن تبليغات فاسدى كه شده بود، در ملت ما
حاصل شده بود كه به واسطه اين تغيير و تحول ، پذيرش ظلم و رژيم ستمگر و
طاغوت و بستگان به طاغوت و ارباب هاى طاغوت را فراهم مى كرد. تغييرى بود كه از
فطرت سالم انسانى متحول شده بود به يك انسان غيرسالم ...
... يك ملت تحت فشار كه در طول تاريخ با اين فشار خو گرفته بود و پذيرفته بود
اين ظلم و پذيرفته بود اين چپاولگرى را، در يك مدت كوتاهى
متحول شد به يك ملت كه پذيرش هيچ يك از اين ظلم ها را ديگر نداشت يعنى اين ملت همچو
طغيانى كرد بر خلاف دستگاه ظلم كه از آن بچه هاى كوچكش تا آن خواهرهاى محترمه و
برادرها، جوان و پير، داراى هر شغلى كه بودند از همه چيز دست برداشتند و ريختند در
خيابان ها و در كوچه ها و فرياد زدند ما نمى خواهيم اين رژيم را، وفرياد الله اكبر و
اينكه اين رژيم را نمى خواهيم . پس قوم ما تحولى پيدا كرد، تغييرى پيدا كرد، تا اين
تغيير حاصل نشده بود، تغيير نفسانى حاصل نشده بود، اين قوم مورد تغيير واقعى كه
رفتن يك رژيم طاغوتى و آمدن يك رژيمى كه اسلامى باشد، اين معنا
حاصل نمى شود
صحيفه نور جلد:9 صفحه :620 تاريخ سخنرانى :4/7/58
حسن تعاون و خدمت
اين تحولى كه در جوان هاى ما، در خواهرها و برادرهاى ما
حاصل شده است كه اين طور حس تعاون ، حس خدمت به ملت ، خدمت به اسلام پيدا شده است ،
اين خيلى اميدوار مى كند انسان را به اينكه با اين قدرت ايمانى كه الان در ملت ما هست و
انشاء الله باقى مى ماند، همه كارها انجام بگيرد.
صحيفه نور جلد:9 صفحه :277 تاريخ سخنرانى :18/7/58
بيدارى و تحول فكرى
اين سران كشورهايى كه با ملتهايشان آن طور رفتار مى كنند، با مستضعفين جهان آن طور
رفتار مى كنند، اينها بايد افكارشان را عوض بكنند اين افكار ديگر در دنيا خريدار
ندارد، اين مال يك زمانى بود كه آن وقت باز مردم بيدار نشده بودند مردم در همه جا الان
چشم و گوششان را باز كرده اند ما مى بينيم كه در ظرف اين چند
سال و خصوصا اين دو سال آخر كشور ما تحول در آن پيدا شده ، يعنى افراد يك افراد
ديگر شدند، افراد همان هستند لكن افكارشان يك افكار ديگر شده ، عوض شده است اين
افكار همان طورى كه ملتها تغيير و تحول پيدا كردند و اين ملتها، آن ملتهاى خواب
نيستند كه شما حكومت كنيد برشان و آنها تسليم محض باشند، شماها هم ، اين سران
كشورها اعم از آمريكا و غير آمريكا بايد خودشان را عوض بكنند.
صحيفه نور جلد:10 صفحه :214 تاريخ سخنرانى :29/8/58
پشت كردن بر آمال و روى آوردن به خدا
اين نعمتى كه خدا به شما داد و شما را متحول كرد به يك ملت ديگرى شمايى كه از
پاسبان مى ترسيديد از رژيم شاهنشاهى نترسيديد، شمايى كه از يك باتوم مى
ترسيديد از مسلسل ها نترسيديد، اين نيروى خداست . اين نيروى خدايى را حفظش كنيد، حفظ
به اين است كه باز توجه تان به آنجا باشد. اينقدر
دنبال اين نباشيد كه ما خانه مان چه جور است و زندگى مان چه جور است و چه ،
دنبال آن شرافت انسانى باشيد، دنبال آن معنا باشيد كه شما را پيروز كرد. پيروزى
بر دشمن آن هم يك همچو دشمنى كه همه چيز ما را مى خواهد از بين ببرد بالاترين چيزى
است كه براى يك ملتى حاصل مى شود. ما اگر مى توانستيم هدايت مى كرديم آنها را،
پيغمبرها آمده اند كه همه هدايت كنند، كفار را هدايت كنند، ما اگر قدرت داشتيم همه اينها را
هدايت مى كرديم ، لكن بعد از آنكه آنها به ما حمله بكنند ما با همان قدرت الهى كه آن سد
را شكستيم اين سد هم مى شكنيم . ما كه در اين مبارزه ، در اين مبارزه اى كه همه با هم متحد
بودند به واسطه پشت كردن بر آمال خودمان و رو كردند به خداى تبارك و تعالى
پيروز شديم حالا هم همين معنا را انشاء الله حفظ مى كنيم و با همين اسلحه پيش مى رويم .
صحيفه نور جلد:11 صفحه :74 تاريخ سخنرانى :1/10/58
انقلاب روحى - معنوى در جوانان
انقلابى كه واقع شد، روح ملت ما و خصوصا جوان ها، پاسداران ، سربازان ، انقلاب
پيدا كرد. انقلاب معجزه آسا آنكه ، آن روحى كه با
سال ها مجاهدت نمى شد متحولش كرد به يك روح انسانى ، فداكار براى انسان و اسلام
، كان در يك شب واقع شد. جوانان ما را كه در
طول تاريخ و خصوصا در اين اواخر كشانده بودند به مراكز فساد و نقشه اين بود كه
جوان ها به مراكز فساد كشيده بشوند تا ميدان خالى بشود براى چپاولگران ، در اين
انقلاب به طور معجزه آسا از مراكز فساد كشيده شدند به ميدان مبارزه . آنهايى كه فكر
نمى كردند جز براى عياشى و امثال ذلك ، يكدفعه
متحول شدند به يك انسان هايى كه پشت كردند به آن رژيم و به آن پيوندهايى كه
رژيم در اين عالم در ايران درست كرده بود، به آنها پشت كرده و روى به قرآن كريم و
به اسلام آوردند. مبارك باد بر شما اين روز و مبارك باد بر شما اين
تحول . لكن از حالا به بعد هم ما احتياج داريم كه اين
تحول روحى محفوظ بماند، احتياج داريم همه ما به اسلام و تعاليم عاليه اسلام ، به
اينكه اين تحول روحى كه در اول حاصل شد و معجزه آسا بود، اين را حفظ كنيد، در فكر
پيشرفت باشيد.
صحيفه نور جلد:12 صفحه :130 تاريخ سخنرانى :10/3/59
بيدارى ملت از غفلت موجب حل مشكل محال
حل مشكل را خود ملت كردند. ملت ما متحول شد از خوف به شجاعت و از ياس به اطمينان و از
توجه خود به توجه به خدا و از تفرقه به اجتماع . اين
تحول ، تحول معجزه آسا اسباب اين شد كه اين
مشكل بسيار بزرگ را، مشكلى را كه شايد همه جا و همه دنيا
محال مى دانستند حلش را، حل كند. شما گمان نكنيد كه ايران داراى سلاح بود، ايران
سلاحش سنگ بود، چوب ، مشت ، لكن سلاح معنوى داشت ، سلاح معنويش ايمان به مكتب ،
ايمان به خداى تبارك و تعالى و توكل به مبداء قدرت و وحدت كلمه . حالا كه مى بينيد
دست ملت ما، يعنى غير نظامى ها تفنگ است ، اين تفنگى است كه به غنيمت از بستگان شاه
به دستشان افتاده و الا تفنگى در كار نبود، ايمان بود. ملت از مركز گرفته تا سر
حدات هر كجا برويد، يك كلمه مى گفتند . آن روز اين گروه هاى فاسد مفسد زير خاك
بودند، مثل حيواناتى كه در سوراخ ها بودند و ميدان
مال ملت بود. از مركز تا سرحدات هر جارفتى ، حتى بچه هاى كوچك صدايشان بلند
بود كه ما اسلام راخواهيم جمهورى اسلامى را مى خواهيم ، مريض هايى كه در بستر در
بيمارستان بودند هم همين منطق را داشتند، جوان ها هم همين منطق را، دانشگاه و مدرسه هم همين
منطق ، زن ها و مردها هم منطقشان همين بود. از آن خواب گرانى كه ما را ابرقدرتها
خوابانده بودند و غفلت از همه مسائلى كه بايد به آن توجه داشت ، كرده بوديم ناگاه
بارقه اى از جانب خداى تبارك و تعالى پيدا شد و ما را بيدار كرد و اين
مشكل به نظر همه محال را، حل كرد مشكل شاه مخلوع و دارو دسته او بود و
حل مشكل به دست خود ملت بود.
صحيفه نور جلد:12 صفحه :278 تاريخ سخنرانى :18/5/59
تحول دفعى مغزهاى فاسد به مغزهاى نورانى انسانى
اسلامى
اگر مطبوعات متحول بشود (و انشاء الله مى شود و شده است )
متحول بشود به يك مراكزى كه بخواهند تقوا را در جامعه منتشر كنند، وقتى جوان ها و
بچه هاى تازه رس ما وارد مى شوند در ميدان فعاليت اجتماعى ، بروند
دنبال روزنامه ، روزنامه مربى باشد، گوش كنند به راديو راديو مربى باشد، نگاه
كنند به تلويزيون ، تلويزيون مربى باشد، نگاه كنند به مجلات ، مجلات ، مجلاتى
باشد كه تربيت بكند، اين جوان وقتى كه به هر جا توجه كرد، ديد كه گوش و چشمش
پر شده از تربيت ، اين طور با رمى آيد. اگر رها بشود، هرزه بار ميآيد اگر بكشندش
در طرف فساد مى رود به آن طرف و اگر بكشندش در طرف سلاح ، مى آيد اين طرف و ما
در سالهاى طولانى همه جهاتى كه در ايران بود و اسباب را فراهم كرده بودند، همه
جهات براى اين بود كه جوان هاى ما را بكشند طرف فساد و نظر اصلى آنها اين بود كه
يك جمعيتى در اينجا وجود داشته باشد كه هر چه سرش مى آورند توجه نداشته باشد.
مملكتش به باد مى رود، او عيش و عشرتش باشد اشكالى ندارد، مذهبش عقب مى رود چون عيش
و عشرتش به كار است مانعى ندارد، اختناق در مملكت هست ، اختناق در فحشا نيست ، اين
اشكال ندارد، هر بساطى سرش در آورند بى تفاوت باشد. يك همچو مملكتى كه آنها مى
خواستند، اين بود كه يك طايفه زيادى از اين جوان هاى ما را به هرويين بكشند، يك طايفه
ديگر را به مسكرات بكشند، يك طايفه ديگرى را به فحشا و مراكز فساد بكشند. گوش
را به هر چه بدهد، يا تعليم فاسد است يا غنا و
امثال اينها كه مغز را فاسد مى كند، هر اجتماعى كه باشد، اجتماعى است كه گوينده اش
گوينده اى است كه جوان ها را مى كشد طرف فساد و مغزهاى اينها را فاسد مى كند. اين يك
مطلب اتفاقى نبود كه به طور اتفاق حاصل شده باشد يك مطلبى بود كه با تمام
توجه و نقشه اين امور شده بود و ديديد چطور بود. چه شد كه يكدفعه خداى تبارك و
تعالى به اين ملت تفضل فرمود و يكدفعه متحول شد؟ اين جوانى كه بنايش بر اين
بود كه برود در مراكز فحشا، آمد در خيابان و
مشغول جنگ شد. آن جوان هايى كه به حسب نقشه آنها، بايد آن مفسده ها را داشته باشند و
آن مغزها را داشته باشند، يكدفعه متحول شد به يك مغزهاى نورانى انسانى اسلامى .
اگر نشده بود نمى توانست اين ملت اين قدرت بزرگ را، اين قدرت شيطانى را در هم
بشكند. اين اول تحول در خود جمعيت پيدا شد و به تدريج اين
تحول كه در جمعيت پيدا شد، رشد پيدا كرد.
صحيفه نور جلد:13 صفحه :41 تاريخ سخنرانى :4/6/59
آگاهى و تحول مردم تنها راه علاج
اينها (30) متحول شدند، انسان عشرتكده اى
متحول شد به انسان مجاهد اسلامى ، انسان شهوتران
متحول شد به انسان عاشق موت و اين عشق به موت است كه تمام
مسائل اسلام را دارد حل مى كند. اگر نبود اين جوان ها و اين رزمنده هايى كه همه عشق به
موت دارند، از همه قشرهايى كه هستند، از ارتش و سپاه و بسيج و سايرين و عشاير و
ساير مردم كه همه با هم هستند، اگر اين تحول نبود، ما باز در زندان هاى شاهنشاهى
بايد باشيم مردم را متحول كنيد علاج اين است كه مردم را آگاه كنيد و
متحول كنيد، دعوت كنيد به تقوا، دعوت كنيد به ارزش هاى انسانى .
صحيفه نور جلد:17 صفحه :143 تاريخ سخنرانى :12/10/61
تحول انسان طاغوتى به انسان انقلابى
جوانان ايران و زنان و مردان كه در زمان طاغوت با تربيت طاغوتى بار آمده بودند
هرگز نتوانستند با قدرت طاغوتى مقابله كنند ولى آنگاه كه به دست تواناى حق
جل و علا به انسان انقلابى دور از علايق شيطانى
متحول شدند آن قدرت عظيم را سركوب كردند. دست هاى جنايتكارى كه جوانان عزيز را در
رژيم سابق به مراكز فساد كشاند و از انسان هاى آزاد عروسك مصرفى تراشيد، انگيزه
و نقشه شان اين بود كه هر خيانتى كه در كشور واقع مى شود و هر چه به سر ملت و
ذخاير ارزنده آن مى آيد و هر چه زنجيرهاى استعمار به دست و پاى مردم محكمتر مى شود،
در مقابل بى تفاوت باشند يا به حمايت همان رويه برخيزند. امروز هم قشر
فعال در جبهه ها و پشت جبهه ها همان طبقات محروم ساده زيست هستند و در بين آنان از آن
وابستگان و دلبستگان به علايق دنيا اثرى نمى بينيد.
صحيفه نور جلد:19 صفحه :11 تاريخ سخنرانى :7/3/63
تحول جوانان از مفاسد به معابد
اين كشورى كه الآن در دست شما آقايان (31) است ، كشورى است كه با
تحول روحى يك همچو مساءله را پيش آورد لكن حفظ اين
تحول اهميتش بيشتر از اصل تحول است بايد همه كوشش كنند در حفظ اين
تحول . اين جوان هاى شما كه آنها مى خواستند بكشندشان به مراكز فساد و آنها را از
خود بى خود كنند تا حكومت كنند، اين جوان ها را خداى تبارك و تعالى توفيق داد از آنجا
در آمدند به سنگرها رفتند، از آن مفاسد خودشان را خلاص كردند و به معابد رفتند
يعنى ، همان سنگرهايى كه معابد الهى است .
صحيفه نور جلد:19 صفحه :19 تاريخ سخنرانى :10/4/63
تحول الهى در مردم موجب شكست قدرتهاى شيطانى
مردم يك تحول الهى پيدا كرده اند و اين تحول الهى اسباب اين شد كه با هم شدند و
قدرت بزرگى را- مثل قدرت شيطانى رژيم سابق - در هم شكستند و
مقابل همه قدرت ها هم ايستاده اند، مردانه ايستاده اند، مشتشان را هم محكم نگه داشته اند مى
گويند ما نه شرق را مى خواهيم ، نه غرب راخواهيم . اگر شرق با ما بسازد و نخواهد
به ما آن طمطراق شرقيت خودش را نشان بدهد، ما
اهل جنگ نيستيم ، اگر غرب هم همين طور باشد ما نيستيم . هر يك از اينها بخواهند تعدى
بكنند ما تا آخر نفرمان مى ايستيم مقابلش .
صحيفه نور جلد:19 صفحه :134 تاريخ سخنرانى :29/12/63
تحول در روح و جان
اسلام اين طور مردم را متحول كرده است كه ترس را از
دل ها برده است و جان ها را الهى كرده است و روح ها را روحانى كرده است كه بچه هاى
كوچكشان را مى آورند كفن مى پوشانند و مى گويند براى شهادت آمديم . اين در تاريخ
دنيا هيچ سابقه ندارد، تمام تاريخ دنيا را شما بگرديد اين را پيدا نمى كنيد كه با اين
وضع ، با اين كيفيت ، با اين ارعاب و ترساندن هاى مردم و با اين بمباران كردن مناطق -
حتى تهران - اين طور مردم بريزند بيرون كه نتواند ديگر كسى بگويد كه مردم جنگ
نمى خواهند! مردم جنگ نمى خواهند، اما دفاع دارند اين جنگ جنگ تا پيروزى كه مردم مى
گويند، اين جنگ دفاعى است والاابتداء ا كه اگر اين
مسائل نبود، ايران به هيچ جا نظر نداشت ، الان هم ندارد.
صحيفه نور جلد:19 صفحه :173 تاريخ سخنرانى :30/3/64
تحول معنوى ملت ايران الگوى
تحول در دنيا
من خدا را شكر مى كنم كه در يك ملتى واقع هستم ، يك فرد از يك ملتى ، يك خدمتگزار يك
ملتى هستم كه تحول معنوى حاصل شده و اين
تحول به دست خداست . امكان نداشت كه كسى بتواند يك نفر را اين طور
متحول كند، از مركز فحشا به مركز عبادت و عرفان بياورد، به مركز جنگ با كفار
بياورد، اگر همه ماها جمع مى شديم كه ده نفر را يك همچو قدرتى به آن بدهيم هرگز
ممكن نبود براى ما، اين يك مساءله معنوى است كه دست خداست چنانچه همه چيز دست اوست .
اين تحول يك تحولى است كه نمونه است در دنيا. هر حكومتى را شما ملاحظه كنيد در
طول تاريخ ، هر ملتى را ملاحظه كنيد در طول تاريخ ، وضع اين طور نبوده است .
صحيفه نور جلد:19 صفحه :270 تاريخ سخنرانى :21/11/64
ب . دگرگونى در نظام حكومتى
جايگزينى تشكيلات حكومتى صالح به جاى حكام خائن و فاسد
چون در گذشته براى تشكيل حكومت و برانداختن تسلط حكام خائن و فاسد به طور دسته
جمعى و بالاتفاق قيام نكرديم و بعضى سستى به خرج دادند و حتى از بحث و تبليغ
نظريات و نظامات اسلامى مضايقه نمودند بلكه بعكس به دعا گويى حكام ستمكار
پرداختند اين اوضاع به وجود آمد، نفوذ و حاكميت اسلام در جامعه كم شد، ملت اسلام دچار
تجزيه و ناتوانى گشت احكام اسلام بى اجرا ماند و در آن تغيير و
تبديل واقع شد، استعمارگران براى اغراض شوم خود به دست
عمال سياسى خود قوانين خارجى و فرهنگ اجنبى را در بين مسلمانان رواج دادند و مردم را
غرب زده كردند. اينها همه براى اين بود كه ما قيم و رئيس و تشكيلات رهبرى نداشتيم . ما
تشكيلات حكومتى صالتح مى خواهيم . اين مطلب از واضحات است .
جايگزينى دولت پايبند به احكام اسلامى به جاى دولت مستبد
من چاره دراين بينم كه اين دولت مستبد به جرم تخلف از احكام اسلام و تجاوز به قانون
اساسى كنار برود و دولتى كه پاى بند به احكام اسلام و غمخوار ملت ايران باشد
بيايد
صحيفه نور جلد:1 صفحه :27 تاريخ سخنرانى :41
حكومت عدالت
ماگوييم كه اين وضع را بايد به هم زد و تا محمد رضا و دودمان پهلوى هست ما نمى
توانيم يك روى آزادى و يك روى استقلال براى مملكتمان ببينيم . اين يك نوكرى هست كه
گذاشتند او را اينجا و ماءمور براى وطنش هست ، خودش هم گويد ((ماءموريت براى وطنم ))
راست مى گويد اما ماموريت از جانب كيست ؟ ماءمور است از جانب آمريكا براى وطنش كه اين
وطن را، وطن بيچاره را نه بگذارد رشد معنوى بكند و نه مالشان را خودشان بخورند،
مالشان بايد نصيب آمريكا بشود. ما كه مى گوييم حكومت اسلامى ، مى گوييم حكومت
عدالت . ما مى گوييم يك حاكمى بايد باشد كه به بيت
المال مسلمين خيانت نكند، دستش را دراز نكند بيت
المال مسلمين را بردارد، ما اين مطلب را مى گوييم اين يك مطلب مطبوعى است كه در هر
جامعه بشرى كه گفته بشود، براى هر كس گفته بشود از ما مى پذيرند ملت ما امروز
قيام كرده است براى اين مطلب كه اين آدم به ما خيانت كرده ،
اموال ما را خورده است و برده است .
صحيفه نور جلد:2 صفحه :129 تاريخ سخنرانى :19/7/57
معناى واقعى حكومت در اسلام
(خداوند) ما را توفيق بدهد بر اين مبارزه اى كه داريم و مسلمين را پيروز كند در اين مبارزه
اى كه دارند و اسلام را تقويت كند و حكومت اسلامى را برقرار كند تا دنيا ببيند وضع
حكومت چه هست ، معناى حكومت چه هست ، حاكم چه جور رفتار مى كند حاكم با رعيت چه جور
رفتار مى كند، با - عرض مى كنم كه - ساير مردم چه جور رفتار مى كند، معلوم بشود چه
جورى است ، يا كارمندان دولت چه جور اشخاصى بايد باشند، قضات چه جور اشخاصى
بايد باشند، فرهنگى ها چه جور اشخاصى بايد باشند، اينها همه تعيين شده است و
انشاءالله اگر حكومتى اسلامى بپا بشود همه امور بر طبق دلخواه ملت انشاء الله
حاصل مى شود.
صحيفه نور جلد:3 صفحه :020 تاريخ سخنرانى :28/8/57
برپايى حكومت مبتنى بر عدل و انصاف
سوال : چه تغييراتى در نظر داريد كه درايران آينده بدهيد؟
جواب : خرابى هايى كه شاه كرده ترميم مى كنيم و نقائصى كه اصولا از نظام شاهنشاهى
به وجود آمده است اصلاح مى كنيم و تمام چهارچوب هاى پوسيده و بى محتوايى را كه در
طول اين پنجاه سال مردم را به غربزدگى كشانده است خراب مى كنيم و حكومتى مبتنى
برعدل و انصاف نسبت به همه اقشار وطن مى سازيم و از مردم مى خواهيم تا بر پايه
هاى اسلامى خويش تكيه زنند و بر غرب و غربزدگان كه موجب نابودى فرهنگ آنان شده
است پشت پا زنند. خود را از وابستگى نظامى ، اقتصادى ، اجتماعى ، سياسى و فرهنگى
به هر وسيله شده است نجات مى دهيم .
صحيفه نور جلد:3 صفحه :268 تاريخ سخنرانى :6/9/57
محكوم به سقوط بودن دولت غير قانونى
اين شاه و دولت غير قانونى او است كه چون هيچ گونه پيوندى با ملت ندارد از طرف
ملت محكوم به سقوط است .
صحيفه نور جلد:4 صفحه :72 تاريخ سخنرانى :23/9/57
حكومت مردمى
ماگوييم كسى كه مى خواهد يك مملكتى را اداره بكند، كسى كه ما مى خواهيم مقدراتمان را
دستش بدهيم بايد آدمى باشد كه مردم انتخاب كنند و باانتخاب مردم پيش بيايد قهرا
وقتى باانتخاب مردم پيش آمد صالح است ...
... ماخواهيم يك همچو مملكتى پيش بيايد كه به دست خود مردم مقدرات باشد، نتواند يك
رييس جمهورى ، اگر هم يك وقتى فرض كنيد
اول صالح بود و قرار دادند، بعد وقتى كه رسيد به ، چه بشود، نتواند، براى اينكه
همين رييس جمهور دست مردم است اختيارش ، هر روزى مردم گفتند نه ، نه مى شود.
صحيفه نور جلد:4 صفحه :122 تاريخ سخنرانى :10/10/57
حكومت ملى اسلامى
بايد همه مردم آگاهانه بريزند توى خيابانها و اين بنيان فاسد را از بين بردارند،
چيزى ديگر از آن نمانده است جز يك حشاشه اى ، چيز مختصرى ، اين هم بايد با همت شما
مردم مسلمان با همت ملت ايران بايد اين هم از ميان برداشته بشود تا ما برسيم به يك
حكومت اسلامى ، به يك حكومت عدل ، به يك حكومتى كه منافع شما را، نه حكومت مى تواند
بخورد، نه مى تواند به غير بدهد ، ما يك همچو حكومتى مى خواهيم ، يك حكومت ملى
واسلامى ، يك جمهورى كه متكى بر راءى خود مردم باشد، مردم آزادانه راءى بدهند.
صحيفه نور جلد:5 صفحه :25 تاريخ سخنرانى :14/11/57
تغيير مجلس از شاهنشاهى به اسلامى
مساءله ، مساءله حكومت عدل است . مساءله ، مساءله حكومت اسلامى است و ما اميدواريم كه بعد
اختيار به دست خود شما بيفتد و مجلس را خود شما تعيين كنيد ما پنجاه
سال است كه مجلسمان مجلس شاهنشاهى بوده ، نه مجلس ملى بوده و حا لامى خواهيم مجلس
ملى درست كنيم و اختياردست خود مردم ، وكلاء را خود مردم تعيين بكنند، سرنوشت خودشان -
را به - به دست خودشان باشد.
صحيفه نور جلد:5 صفحه :35 تاريخ سخنرانى :16/11/57
تغيير اساسى در وزارتخانه ها و ادارات
بايد تمام ادارات از نخست وزيرى تا كوچكترين اداره از
تجمل پرستى و اسراف و كاغذ بازى بپرهيزند وكار مردم را سريعا انجام دهند.
البته مردم شريف مى دانند كه وزارتخانه ها و ادارات در جمهورى اسلامى بايد از بن
تغيير كند تا از فرم غربى و سلطنتى در آمده و به صورت انسانى و اسلامى در آيد.
صحيفه نور جلد:5 صفحه :122 تاريخ سخنرانى :9/12/57
تاءكيد بر اسلامى بودن جمهورى
از ملت مى خواهم كه اين نهضت را نگه دارند تا تاءسيس حكومت
عدل اسلامى . از آن وقت تا حالا مى گفتيد تا مرگ اين كذا نهضت ادامه دارد، حالابايد
بگوييدتا اقامه حكومت اسلامى نهضت ادامه دارد. آنكه ملت ما مى خواهد جمهورى اسلامى است
نه جمهورى فقط، نه جمهورى دمكراتيك ، نه جمهورى دمكراتيك اسلامى ، جمهورى اسلامى
.
آنچه كه من از شما ملت ايران مى خواهم اين است كه بيدار باشيد، خون عزيزان خودتان را
هدر ندهيد، كلمه دمكراتيك را از آن نترسيد، از آنكه حذفش را بترسيد، اين فرم غربى است
، ما فرم هاى غربى را نمى پذيريم . ما تمدن غرب را
قبول داريم لكن مفاسدش را نمى پذيريم .
صحيفه نور جلد:5 صفحه :129 تاريخ سخنرانى :10/12/57
اسلامى بودن بازار
همين طور بازار ما بايد يك بازار اسلامى باشد. از قرارى كه مكرر به من گفته اند، الان
يك دسته اى سودجو در بازار هستند كه اينها قيمت بسيار گران روى اجناس گذاشته اند.
اين يك مطلب غير انسانى است .
صحيفه نور جلد:5 صفحه :20 تاريخ سخنرانى :29/12/57
استقرار حكومت اسلامى عامل تحول در فرهنگ و اقتصاد
در جمهورى اسلامى بايد دانشگاه ها متحول بشود. دانشگاه هاى پيوسته ، به دانشگاه هاى
مستقل متبدل بشود. فرهنگ ما بايد متبدل بشود. فرهنگ استعمارى ، فرهنگ
استقلال بشود. دادگسترى ما بايد متحول بشود. دادگسترى غربى ، به دادگسترى
اسلامى متبدل بشود. اقتصاد مابايد متحول بشود. اقتصاد وابسته ، به اقتصاد
مستقل متبدل بشود. تمام چيزهايى كه در حكومت طاغوت بود و به تبع اجانب در اين مملكت
ضعيف ، در اين مملكت زير دست پياده شده بود، با استقرار حكومت اسلامى و جمهورى
اسلامى تمام اينها بايد زيرورو بشود.
صحيفه نور جلد:5 صفحه :236 تاريخ سخنرانى :12/1/58
لزوم تحول در فرهنگ ، دولت و مردم
اگر چنانچه اين مسائل حل نشود فرهنگ ما همان فرهنگ باشد، وزارتخانه هاى ما همان
وزارتخانه ها باشد، افراد وزارتخانه ها باز همان باشد، ادارات ما باز همان ادارات
باشد و مردم ما باز همان افكار را داشته باشند كه د رزمان طاغوت داشتند من خوف اين را
دارم كه شكستى به ما وارد بشود كه ديگر جبران نتوانيم بكنيم .
صحيفه نور جلد:5 صفحه :280 تاريخ سخنرانى :22/1/58
تحقق عملى تحولات در نظام اسلامى
در هر صورت تحولات لازم است هم در اشخاص براى پاك بودن ، براى مهذب بودن ،
براى خدمتگزار و ملى بودن تحول مى خواهد كه با ارشادات اقشار مختلف ، بزرگترها،
بايد اينها عملى بشود و هم در كيفيت خود اين ادارات و فرم ادارات ، بايد اينها عوض
بشوند و انشاءالله اميدوارم كه اين امور تحقق پيدا بكند و يك مملكت اسلامى بزرگ بشود.
صحيفه نور جلد:6 صفحه :153 تاريخ سخنرانى :23/2/58
ضرورت تحقق محتواى اسلام
الان ما الفاظ است ، باز پا را از الفاظ بيرون نگذاشته ايم ، جمهورى اسلامى راءى هم
داديم اما آن معنا و آن محتوايى كه بايد تحقق پيدا بكند باز نشده است . الان آشفتگى ها همه
جور هست ، تحول لازم دارد از همه چيز آن كه بخواهد بشود، همه آن آثار طاغوتى كه در
همه جا الان هست ، الان هم آثار در همه جا هست ، همه اينها بايد
متحول بشود تا اينكه اسلام به آن طورى كه ، به آن چهره زيبايى كه دارد - اسلام -
تحقق پيدا بكند . يك مملكت الهى بشود در مقابل يك مملكت طاغوتى . طاغوت را كه از بين
برديد بايد به جاى آن يك مملكت اسلامى و يك مملكت الهى درست بشود.
صحيفه نور جلد:7 صفحه :27 تاريخ سخنرانى :8/3/58
لزوم تغيير محتواى رژيم
اگر ما بخواهيم اسلام را حفظ كنيم و اين طورى كه بخواهيم يك نمونه در عالم نشان
بدهيم ، ايران را بگوييم يك نمونه است ، يك الگو هست ، با رفتن شاه درست نمى شود،
بارفتن ظالم ها درست نمى شود. اگر بنا شد كه ظالم رفتند و مايك دسته ديگر جايشان
نشستيم همان كارها را به اندازه اى كه قدرت داريم بكنيم ، ما هم همان هستيم ، ما هم همان
رژيم هستيم ، ما هم همان ظالم هستيم اين يك مطلبى است كه بايد همه بدانند و همه ملت
بايد بدانند و در راس آنها اين است كه روحانيون و كسانى كه مرجع امورند در همه جاها،
دولت اسلامى عرض بكنم كه ارتش اسلامى ، همه قواى انتظاميه اى كه حالا همه مى
گويند ما اسلامى هستيم و از طاغوت بيرون آمديم و به اسلام گرايش پيدا كرديم ، مجرد
لفظ فايده ندارد، بايد محتوا داشته باشد، بايد شهربانى حالاوضعش با آن وقت
تغيير بكند، نه لفظش تغيير بكند و وضعش همان باشد، بايد شهردارى ها همين طور
باشند، ارتشى ها همين طور باشند، وزارتخانه ها همين طور باشند، ادارات همين طور
باشند، بازار همين طور باشد.
صحيفه نور جلد:7 صفحه :34 تاريخ سخنرانى :9/3/58
تلاش جهت تحقق اسلام در جمهورى اسلامى
الان ما باز محتواى اسلام را، واقعيت اسلام را در ايران پياده نكرديم . همه ما راءى داديم
به جمهورى اسلامى ، صحيح ، با راءى تنها اسلام نمى آيد. به حسب رسميت ، رسميت
مملكت ايران الان جمهورى اسلامى است به حسب راءى همه مردم ، اما محتواى اسلام بايد در
اين جمهورى اسلامى تحقق پيدا بكند.
صحيفه نور جلد:7 صفحه :38 تاريخ سخنرانى :10/3/58
لزوم تحول در تمام دستگاههاى جمهورى اسلامى
جمهورى اسلامى همه چيزش بايد اسلامى باشد، اداراتش ، بايد اسلامى باشد،
تحول لازم دارد. حالا باز نيست . دادگسترى بايد اسلامى باشد، قضات ، بايد قضاتى
كه اسلام تعيين كرده است باشند. تا حالا نشده است اين . فرهنگ بايد يك فرهنگ اسلامى و
از اين فرهنگ وابسته و استعمارى بيرون بيايد، و حالا نشده است باز.
صحيفه نور جلد:7 صفحه :92 تاريخ سخنرانى :23/3/58
|