۱۳۹۱/۵/۹    ۵:۳۴     بازدید:۱۳۸۹       کد مطلب:۹۱۲۱۴۷          ارسال این مطلب به دیگران

رویدادها »
  ،   بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار جمعی از پژوهشگران ومسئولان شرکت های دانش بنیان
پیوندهای مرتبطخبرخبرعکسعکسصوتصوت
1391/05/08

بيانات در دیدار جمعی از پژوهشگران و مسئولان شرکت‌های دانش‌بنیان

نهم رمضان المبارک 1433

بسم‌‌‌‌الله‌‌‌‌الرّحمن‌‌‌‌الرّحيم‌‌‌
اولاً خيلى خوش آمديد دوستان، برادران، خواهران و مسئولان. من اميدوار هستم که اين جلسه و جلسات مشابه اين بتواند کمک کند به آن نياز اساسى‌‌‌اى که امروز کشور ما دارد، که عبارت است از توسعه‌‌‌ى دانش، تحقيقات، فناورى و پرورش استعدادها و جارى شدن روزافزون محصول استعدادهاى برجسته‌‌‌ى ملت ما در زندگى آحاد مردم در کشور.

جلسه‌‌‌ى امروز با هدف تقويت شرکتهاى دانش‌‌‌بنيان و به طور کلى نوآورى در دانش و فناورى و تقويت ورود محصولات اين شرکتها به بازار و مصرف، تشکيل شد. خب، دوستان مطالب بسيار خوبى را بيان کردند. خوشبختانه در جلسه، مسئولين حضور دارند و پيشنهادها را شنيدند. البته دوستانى که در قالب پيشنهاد صحبت کردند، برخى گلايه‌‌‌ها را هم مطرح کردند که به نظر من حق به جانب آنهاست. گلايه‌‌‌ها، گلايه‌‌‌هاى درستى است؛ برطرف شدن آنها هم با توجه به همين پيشنهادها خواهد بود. خب، مسئولين، اينجا حضور دارند؛ معاون محترم رئيس‌‌‌جمهور و برخى وزيرانِ مرتبط با اين مسائل و همچنين بعضى مسئولانِ ديگر در جلسه هستند و مطالب را شنيدند. آنچه که در اين جلسه گفته شد، ان‌‌‌شاءالله و به توفيق الهى جمع‌‌‌بندى و دنبال هم خواهد شد. البته توقعاتى هم از دستگاه رهبرى مطرح شد، که ما ان‌‌‌شاءالله همه‌‌‌ى آنها را دنبال خواهيم کرد؛ چه آن چيزهائى که ارتباط به دستگاه‌‌‌هاى دولتى و اجرائى دارد - که ما بايد تأکيد کنيم - چه آن چيزهائى که به نحوى مرتبط با خود دستگاه رهبرى است. ان‌‌‌شاءالله ما اينها را دنبال ميکنيم. البته من نمونه‌‌‌هائى از پيشنهادها و انتظاراتى که دوستان مطرح کردند، اينجا يادداشت کردم؛ که به نظر من غالباً انتظارات درستى است و اميدواريم ان‌‌‌شاءالله به اينها رسيدگى شود. من به بعضى از اين پيشنهادها و انتظارات هم اشاره خواهم کرد.

آنچه که ما بر آن اصرار ميورزيم و تأکيد ميکنيم، اين است که علم براى کشور، يک سرمايه‌‌‌ى بى‌‌‌پايان و تمام‌‌‌نشدنى است. اگر چرخه‌‌‌ى توليد علم در يک کشورى به راه افتاد، اگر استعدادى وجود داشت و به جريان افتاد، اگر ظرفيتها شروع کرد به بروز و ظهور، آن وقت اين ديگر منبعِ تمام‌‌‌نشدنى است. علم يک پديده‌‌‌ى درون‌‌‌زاست؛ چيزى نيست که انسان براى آن ناچار و ناگزير باشد وابسته شود. بله، اگر شما بخواهيد علمِ حاضر و آماده را بگيريد، همين است؛ وابستگى دارد، احتياج دارد، دست دراز کردن دارد؛ اما بعد از آنکه بنيان علمى در يک کشورى به وجود آمد، استعداد هم در آن کشور وجود داشت، آن وقت حالت چشمه‌‌‌هاى جوشان را پيدا ميکند. اگر ما بپردازيم به دنبالگيرى تحقيق و علم و ژرفنگرى و دانش‌‌‌پژوهى، اگر اين مسئله در کشور همچنان که بحمدالله چند سالى است جدى گرفته شده و دنبال ميشود، با همين شتاب، بلکه با انگيزه‌‌‌ى بيشتر و اهتمام بيشتر دنبال شود، بدون ترديد کشور به يک اوجى دست خواهد يافت.

با توجه به واقعياتى که ما مشاهده ميکنيم و جلوى چشم ماست، اين اوجگيرى، اين رسيدن به اين تعالى مورد نظر و پيشرفت، به هيچ وجه خيالپردازانه نيست؛ واقع‌‌‌گرايانه است؛ تجربه‌‌‌ى اين چند سال هم همين را نشان ميدهد. در همين آمارهائى که داده شد، ملاحظه کرديد که پيشرفت کشور در بخشهاى مهم و دانشهاى نو و مؤثر در زندگى، با فاصله‌‌‌ى چند سال، پيشرفت چشمگيرى بوده است؛ اين نشان‌‌‌دهنده‌‌‌ى اين است که استعداد و ظرفيت و آمادگى هست. ما بايد اين مسئله را جدى بگيريم؛ يعنى به مسئله‌‌‌ى علم و تکيه‌‌‌ى به علم در کشور اهميت بدهيم؛ يعنى اين را اساس کار قرار بدهيم. حرف ما در اين چند ساله همين است. اگر چنانچه علم در بخشهاى مختلف جدى گرفته شد، آن وقت اين شرکتهاى دانش‌‌‌بنيان که بر مبناى علم کار ميکنند، توليد ميکنند و ثروت‌‌‌آفرينى ميکنند، خواهند توانست بتدريج اقتصاد کشور را به شکوفائى واقعى برسانند.

تحصيل ثروت از راه فروش منابع تمام‌‌‌شدنى مثل نفت و امثال نفت، رونق نيست، پيشرفت نيست؛ اين خودگول‌‌‌زدن است. ما در اين دام افتاديم. بايد اقرار کنيم، قبول کنيم که اين يک تله است، يک دام است براى ملت ما. ما دچار خام‌‌‌فروشى شديم. يک واقعيتى براى ما به ارث گذاشته شد، کشور هم به آن عادت داده شده است. البته در اين سالها سعى شده که يک مقدارى اين اعتياد مضر براى کشور، کنار گذاشته شود، ليکن به طور کامل پيش نيامده. ما بايد اول اعتقاد پيدا کنيم که بايد کشور به جائى برسد که بتواند با اختيار، هرگاه اراده کرد، سر چاه‌‌‌هاى نفت خودش را ببندد؛ ما بايد به اين باور برسيم. اين حالا مسئله‌‌‌ى نفت است. خام‌‌‌فروشى‌‌‌ها در بخشهاى مختلفِ مواد خام و معدنى همچنان وجود دارد؛ و اين يکى از ضعفهاى ماست، يکى از مشکلات کشور ماست. ما اگر بخواهيم از اين وضعيت نجات پيدا کنيم، بخواهيم به رشد اقتصادىِ حقيقى نائل شويم، راهش تکيه‌‌‌ى به علم است؛ اين هم از راه تقويت همين شرکتهاى دانش‌‌‌بنيان، عملى است. ما بايد به اين سمت برويم.

البته کارهائى که انجام گرفته، کارهاى باارزشى است. گزارشى که معاون محترم رئيس جمهور دادند - که البته من اطلاع نسبتاً کاملى از آنچه که انجام گرفته، قبلاً در ضمن گزارشهاى مکتوب به دست آوردم - بسيار دلگرم‌‌‌کننده است؛ نشان‌‌‌دهنده‌‌‌ى اين است که دستگاه‌‌‌هاى ما بحمدالله تلاششان در اين زمينه خوب است؛ منتها نگاه کنيم، ضعفها را در بخشهاى مختلف شناسائى کنيم و سعى کنيم اين ضعفها را برطرف کنيم. اگر ما ان‌‌‌شاءالله بتوانيم بنيانگذارى کارهاى اقتصادى بر پايه‌‌‌ى دانش را پيش ببريم و به وجه غالب اقتصاد کشور تبديل کنيم، اين نه تنها به کشور قدرت اقتصادى خواهد داد، بلکه قدرت سياسى هم خواهد داد، قدرت فرهنگى هم خواهد داد. وقتى يک کشورى احساس کرد که با علم خود، با دانش خود ميتواند زندگى خود را و ملت خود را اداره کند و به ديگر ملتها خدمت برساند، احساس هويت ميکند، احساس شخصيت ميکند؛ اين درست همان چيزى است که ملتهاى مسلمان امروز به آن احتياج دارند.

ملت ما قبل از انقلاب، سالهاى متمادى اسير تضعيف روحيه‌‌‌ى خودباورى در ميان خود بوده است. از آن وقتى که اول مسئولان دولتى، بعد بتدريج آحاد مردم چشم باز کردند و در مقابل پيشرفت خيره کننده‌‌‌ى علمىِ غرب مبهوت شدند، بتدريج احساس کمبود، احساس حقارت، احساس خودکم‌‌‌بينى در اين کشور و در ميان ملت ما ترويج شد. خوشبختانه انقلاب همه چيز را دگرگون کرد؛ از جمله اين حالت و اين روحيه را دگرگون کرد. بنابراين بنيانگذارى کارهاى اقتصادى بر پايه‌‌‌ى دانش، هم موجب تقويت روحيه و شخصيت و هويت ملى است، هم قدرت سياسى. خود استقلال و خوداتکائى در يک کشور، قدرت سياسى ميدهد؛ علاوه بر قدرت اقتصادى که خب، طبيعى است و وجود دارد.

آنچه که ما ميخواهيم ان‌‌‌شاءالله بر اين جلسه مترتب شود، به طور کلى دو چيز است: يکى تشويق نخبگان و زبدگان و اهل علم و اهل تحقيق به اين که به سمت تشکيل اين شرکتها بروند و همچنين رساندن محصول اين شرکتها و اين تحقيقات به بازار و در دسترس مردم قرار دادن و وارد کردن آن در چرخه‌‌‌ى تجارت است. اين، غرض اول ماست. البته هم‌‌‌افزائى علم و ثروت و دارائى، تعريف ابتدائى اين شرکتهاست. بنابراين اهل دانش و کسانى که اهل سرمايه‌‌‌گذارى‌‌‌هاى مالى هستند، همت کنند و اين شرکتها افزايش پيدا کند. حالا گفته شد که تا پايان برنامه، بيست هزار شرکت تشکيل خواهد شد؛ ليکن تصور من اين است که بيش از اين بايستى ما در کشور به رقم شرکتهاى دانش‌‌‌بنيان اهتمام بورزيم. البته کميت و کيفيت آنها با هم ديده شود؛ که حالا مسئله‌‌‌ى کيفيت، مسئله‌‌‌ى ديگرى است.

هدف دوم اين است که مشکلات اين شرکتها ان‌‌‌شاءالله برطرف شود. مشکلاتى وجود دارد - مشکل نقدينگى هست، مشکل کمکهاى گوناگون معنوى هست؛ که در اين پيشنهادها وجود داشت - دولت ميتواند اين مشکلات را برطرف کند. همين بخشهائى که مرتبط با اين قضيه هستند؛ چه معاونت محترم رياست جمهورى، چه وزارتهاى محترم صنايع و علوم و بهداشت و درمان و جهاد کشاورزى و وزارتهائى که با اين قضايا ارتباط پيدا ميکنند، ميتوانند همکارى کنند، تقسيم مسئوليت کنند، حدود وظائف هر بخشى را تعيين کنند و مشکلات را برطرف کنند. از جمله‌‌‌ى چيزهائى که اينجا گفته شد و به نظر من درست هم هست، اين است که اين سيستمهاى سنتىِ قديمىِ اعتبارشناسى، از جمله از سوى بانکها و مراکز پولى، نسبت به اين شرکتها نگاهشان را عوض کنند. مشکل نقدينگى، مشکل مهم اين شرکتهاست.

از جمله‌‌‌ى چيزهائى که گفته شد - که به نظر ما درست هم هست - مسئله‌‌‌ى لحاظ خطرپذيرى در اين شرکتهاست؛ چون اگر چنانچه در اين شرکتها خطرپذيرى نباشد و آمادگى براى مواجهه‌‌‌ى با ريسک وجود نداشته باشد، کار پيش نخواهد رفت. البته راههائى وجود دارد براى اينکه زيان اين خطرها، اصل موجوديت اين شرکتها را تهديد نکند؛ مثل بيمه‌‌‌هاى مخصوص و مشخصى که براى اين کار بايد پيش‌‌‌بينى شود؛ که اين هم کار دستگاه‌‌‌هاى دولتى است.

يک مسئله‌‌‌ى مهم اين است که دستگاه‌‌‌هاى دولتى ما اختراعات و ثبت اختراعات را رصد کنند و خود آنها به سراغ صاحبان اختراعات و نخبگان فکرى بروند و از آنها بخواهند که همکارى کنند، کمک کنند، تا آنها بتوانند بيايند در ايجاد يک شرکت دانش‌‌‌بنيان در آن بخش مورد نظر سهيم شوند. دستگاه‌‌‌هاى ما ننشينند که مخترعان به آنها مراجعه کنند، کار بيفتد توى پيچ و خمهاى ادارى و بوروکراسى و مشکلاتى که وجود دارد؛ اينها يقيناً شوقها و استعدادها را تضعيف خواهد کرد. آنطور که من گزارش دارم، خارجى‌‌‌ها دارند استعدادهاى موجود کشور ما را رصد ميکنند؛ هر جائى که به دردشان ميخورد، مى‌‌‌آيند سرمايه‌‌‌گذارى ميکنند و ميبرند. خب، استعداد انسانى، نيروى انسانى، ارزشمندترين موجودى يک کشور است.

نبايد اجازه بدهيم، نبايد بگذاريم، «نگذاشتن» هم به اين شکل منطقى است که ما زمينه را فراهم کنيم، آماده کنيم، تشويق کنيم، دستگيرى کنيم، آنها را وادار کنيم، آنها را وارد ميدان کنيم که مشغول بشوند، دلگرم بشوند؛ آن وقت در آن صورت، اين همان چشمه‌‌‌ى جوشانِ تمام‌‌‌نشدنى خواهد بود که پيش مى‌‌‌آيد.

از جمله‌‌‌ى مطالبى که گفته شد و درست هم هست، همين مسئله‌‌‌ى اجراى قانون حمايت از شرکتهاى دانش‌‌‌بنيان است که دو سه سالى است تصويب شده. دولت لايحه‌‌‌اى داد، مجلس هم تصويب کرد. البته آئين‌‌‌نامه‌‌‌ى اجرائى آن هنوز تصويب نشده، ابلاغ نشده؛ اين کار بايد سريع انجام بگيرد. ان‌‌‌شاءالله مسئولين دولتى که اينجا تشريف دارند، اين را دنبال کنند. براى اين کار مبلغى هم در نظر گرفتند، ايجاد صندوقى هم تصويب و آماده شد. اگر ان‌‌‌شاءالله آن قانون به کار بيفتد، قطعاً به پيشرفت و توسعه‌‌‌ى شرکتهاى دانش‌‌‌بنيان کمک خواهد کرد.

نکته‌‌‌ى ديگرى که مورد اشاره قرار گرفت - که البته در ذهن من هم بود و در گزارشهائى که به ما داده‌‌‌اند، مورد توجه بود - اين بود که در کمکهاى مالى و پشتيبانى‌‌‌ها، شرکتهاى دولتى سهم بيشتر را نبرند که بخش خصوصى و شرکتهاى غيردولتى پشت در بمانند. اينجا هم من ديدم بعضى از دوستان همين تذکر را دادند؛ در گزارشهاى ما هم همين نکته مورد توجه قرار گرفته. کارى کنيم که بخش خصوصى در زمينه‌‌‌ى شرکتهاى دانش‌‌‌بنيان بتواند به معناى واقعى کلمه روى پاى خودش بايستد و رشد کند. اگر چنانچه در اين زمينه بخش خصوصى رشد پيدا کرد، به نظر ما منافعش براى کشور بسيار زياد خواهد بود. دولت نقش حمايت کننده‌‌‌ى خودش و هدايت کننده‌‌‌ى خودش و کمک کننده‌‌‌ى خودش را خواهد داشت؛ ليکن در عرصه، محور حرکت، بخش خصوصى خواهد بود. اين هم يکى از نکاتى است که مورد توجه است.

يکى از چيزهاى مهمى که وجود دارد، بانک اطلاعات است. يکى از فوايد اين جلسه همين است که کسانى مى‌‌‌آيند اطلاعاتى را در اختيار جمعى از نخبگان و زبدگان و مسئولان ميگذارند؛ اين کار بايستى عموميت پيدا کند. بايد بانک اطلاعات وجود داشته باشد؛ ما داشته‌‌‌هاى خودمان را بدانيم، نداشته‌‌‌ها را هم بدانيم؛ چيزهائى که مورد نياز ماست. بخصوص بعضى از بخشهاى دولتى که اينجا از آنها اسم آوردند - مثل نفت، مثل دفاع، مثل کشاورزى - اينها نيازهاى بسيار زيادى دارند؛ که اگر چنانچه اين نيازها براى تشکيل دهندگان شرکتهاى دانش‌‌‌بنيان معلوم بشود، کسانى که از لحاظ سرمايه‌‌‌گذارى علمى و سرمايه‌‌‌گذارى پولى آماده هستند، ميتوانند سراغ اين نيازها بيايند و اين نيازها را برطرف کنند. پس تشکيل بانک اطلاعات و در معرض گذاشتن اطلاعات لازم براى همه، چيز بسيار لازمى است.

يک نکته‌‌‌ى ديگر هم اين است که شرکتهاى دانش‌‌‌بنيان در عرصه‌‌‌هاى مختلف کشور ميتوانند فعال شوند؛ چند عرصه‌‌‌ى محدود را براى اين کار نگذارند؛ در همه‌‌‌ى مواردى که نياز وجود دارد، اين استعدادها به کار بيفتد و ان‌‌‌شاءالله اين شرکتها بتوانند نقش ايفاء کنند.

آنچه که من به طور خلاصه در پايان مطالبم ميخواهم عرض کنم، اين است که هم دانشگاه‌‌‌ها، هم دستگاه‌‌‌هاى دولتى، هم آحاد مردمى که خوشبختانه توانائى و استعداد اين کار را دارند، چه از لحاظ علمى، چه از لحاظ توانائى‌‌‌هاى مالى، بايد تلاش کنند مسئوليت زمان خود و مقطع تاريخى حساس خود را بشناسند و به آن عمل کنند. اين که ما عرض کرديم «اقتصاد مقاومتى»، اين يک شعار نيست؛ اين يک واقعيت است. کشور دارد پيشرفت ميکند. ما افقهاى بسيار بلند و نويدبخشى را در مقابل خودمان مشاهده ميکنيم. خب، بديهى است که حرکت به سمت اين افقها، معارضها و معارضه‌‌‌هائى هم دارد. بعضى از اين معارضه‌‌‌ها انگيزه‌‌‌هاى اقتصادى دارد، بعضى انگيزه‌‌‌هاى سياسى دارد؛ بعضى منطقه‌‌‌اى است، بعضى بين‌‌‌المللى است. اين معارضه‌‌‌ها در مواردى هم منتهى ميشود به همين فشارهاى گوناگونى که مشاهده ميکنيد؛ فشارهاى سياسى، تحريم، غير تحريم، فشارهاى تبليغاتى - اينها هست - ليکن در لابه‌‌‌لاى اين مشکلات، در وسط اين خارها، گامهاى استوار و همتها و تصميمهائى هم وجود دارد که بناست از وسط اين خارها عبور کند و خودش را به آن نقطه‌‌‌ى مورد نظر برساند؛ وضع کشور الان اينجورى است.

به هيچ وجه ما در بن‌‌‌بست نيستيم؛ به هيچ وجه با مشکلاتى که ما را از تصميم به ادامه‌‌‌ى راه باز بدارد، مواجه نيستيم؛ چنين مشکلاتى وجود ندارد. بله، مشکلات هست؛ اما همه‌‌‌ى اين مشکلات، کوچکتر از تصميم و اراده و هدفها و آرمانهاى اين ملت و اين کشور است. در بستر نرم و راحتى نميخواهيم بخوابيم و تکيه بزنيم و استراحت کنيم؛ نه، وسط ميدانيم؛ اما اين ميدان، يک ميدان دشوار و در عين حال شوق‌‌‌آفرين است؛ مثل ميدان ورزش و مسابقات ورزشى. در ميدانهاى مسابقات ورزشى خستگى هست، دلهره هم هست، اما شوق‌‌‌آفرين است. هيچ ورزشکارى از حضور در ميدان مسابقه‌‌‌ى ورزشى امتناع نميکند؛ بلکه با شوق ميرود آنجا. اين کار زحمت هم دارد - فشار جسمى، فشار عصبى - در عين حال ورزشکاران ميروند. وضعيت ما اينجورى است.

عرصه، عرصه‌‌‌ى حرکت عمومى و ماندگارِ تاريخى ملت است. از لحاظ تاريخى، حرکت امروز ما يک حرکت ماندگار است. يعنى سرنوشت ايران را امروز ملت ما شايد براى قرنها دارند رقم ميزنند و معين ميکنند. هميشه چنين موقعيتى پيش نمى‌‌‌آيد؛ در همه‌‌‌ى مقاطع تاريخى، اين وضعيت پيش نمى‌‌‌آيد؛ در زمان ما خوشبختانه پيش آمده. اين انقلاب، کشور را و ملت را در معرض يک حرکت مؤثرِ ماندگارِ طولانى و تاريخى قرار داده.

خب، ما بايد هر کدام نقش خودمان را بشناسيم و آن را ايفاء کنيم. يکى از بخشهاى ما، اقتصاد است و خاصيت اقتصاد در يک چنين شرائطى، اقتصاد مقاومتى است؛ يعنى اقتصادى که همراه باشد با مقاومت در مقابل کارشکنى دشمن، خباثت دشمن؛ دشمنانى که ما داريم. به نظر من يکى از بخشهاى مهمى که ميتواند اين اقتصاد مقاومتى را پايدار کند، همين کار شماست؛ همين شرکتهاى دانش‌‌‌بنيان است؛ اين يکى از بهترين مظاهر و يکى از مؤثرترين مؤلفه‌‌‌هاى اقتصاد مقاومتى است؛ اين را بايد دنبال کرد.

آينده ان‌‌‌شاءالله آينده‌‌‌ى روشنى است. اميدواريم خداوند متعال به همه‌‌‌ى شماها توفيق بدهد؛ به مسئولين محترم و عزيز ما هم ان‌‌‌شاءالله توفيق بدهد که بتوانند نقش خودشان را ايفاء کنند؛ شما هم نقش خودتان را ايفاء کنيد و اين پيشنهادهائى هم که در اينجا مطرح شد، ان‌‌‌شاءالله همه در خارج محقق شود و به آنها عمل شود. غالب اين پيشنهادها، پيشنهادهاى خوبى است؛ ان‌‌‌شاءالله اين پيشنهادها بررسى و به آنها عمل شود. از خداوند متعال توفيق همه‌‌‌ى شما را مسئلت ميکنيم و اميدواريم فرداى ملت ايران از امروز و ديروز او بمراتب بهتر باشد.

والسّلام عليکم و رحمةالله و برکاته‌‌‌

انتهای پیام

ضمائم:
نظرات بازدیدکنندگان

نظر شما درباره این مطلب


امنیت اطلاعات و ارتباطات ناجی ممیزی امنیت Security Audits سنجش آسیب پذیری ها Vulnerability Assesment تست نفوذ Penetration Test امنیت منابع انسانی هک و نفوذ آموزش هک