۱۳۹۱/۲/۲۰    ۴:۴۲     بازدید:۲۱۱۵       کد مطلب:۹۱۱۹۴۶          ارسال این مطلب به دیگران

فرهنگی ، اعتقادی »
  ،   نکته اخلاقی از استاد بهاءالدینی
بسم الله الرحمن الرحیم
 
چهار گناهی که خدا بسختی می بخشد
 
استاد فاطمي نيا در جلسه‌اي با ذکر چند نکته اخلاقي و عرفاني فرمود: خدمت آيت الله بهاالديني رسيدم. گفتم آقا راز مقام و رتبه سيد سکوت چه بود؟ آقا دست بالا آورد و اشاره به دهان کرد. خدا شاهد است الان مردم خيلي دست کم گرفته‌اند آبرو بردن را.
ببينيد؛ خدا چند گناه را نمي‌بخشد: 1- عمدا نماز نخواندن.2- به ناحق آدم کشتن. 3- عقوق والدين. 4- آبرو بردن.
 
اين گناهان اينقدر نحس هستند که صاحبانشان گاهي موفق به توبه نمي‌شوند. پسر يکي از بزرگان علما که در زمان خودش استادالعلما بود، براي من تعريف مي‌کرد: «به پدرم گفتم پدر تو درياي علم هستي. اگر بنا باشد يک نصيحت به من بکني چه مي‌گويي؟ مي‌گفت پدرم سرش را انداخت پايين. بعد سرش را بالا آورد و گفت آبروي کسي را نبر!».
 
عزيز من اسلام مي‌خواهد آبروي فرد حفظ شود. شما با اين مشکل داري؟ دقت کنيد که بعضي‌ها با زبانشان مي‌روند جهنم.
 
روايت داريم که مي‌فرمايد اغلب جهنمي‌ها، جهنمي زبان هستند. فکر نکنيد همه شراب مي‌خورند و از ديوار مردم بالا مي‌روند. يک مشت مومن مقدس را مي‌آورند جهنم. اي آقا تو که هميشه هيأت بودي! مسجد بودي! بله. توي صفوف جماعت مي نشينند آبرو مي‌برند.
 
اميرالمومنين به حارث همداني مي‌فرمايد: اگر هر چه را که مي‌شنوي بگويي؛ دروغگو هستي.
 
گناهکار چند نوع است: عده‌اي گناه مي‌کنند، بعد ناراحت و پشيمان مي‌شوند؛ سوزوگداز دارند؛ توبه مي‌کنند و هرگز فکر نمي‌کنند که روزي اين توبه را بشکنند؛ اما دوباره مي‌شکنند. دوباره، سه باره، ده باره. در حديث داريم که اين اگر در تمام توبه شکستن ها سوز و گداز واقعي داشته باشد، در نهايت بر شيطان پيروز مي‌شود.
 
===================================================
 
 
در وصف زبان گفته اند که جِرمه صغیر جُرمه کبیر یعنی وزن کم ولی گناه زیاد. برخی بواسطه آن به اعلی اعلیین رسیدند و برخی به اسفل السافلین.
آیت الله فاطمی نیا از قول آیت الله بهاء الدینی نقل کرده اند که ایشان می فرمودند: من نوجوانی بیش نبودم که سیدی در اطراف قم بود که از آنجاکه بسیار اهل سکوت و مراقبه گفتار بود به او می گفتند سید سکوت. این سید کرامات زیادی داشت به حدی که حتی علماء و بزرگان نیز نزد او می آمدند و به او سر می زدند.
آقای فاطمی نیا می گویند روزی از آیت الله بهاء الدینی پرسیدم سرّ این همه کراماتِ سید سکوت در چیست؟
ایشان دستشان را به طرف دهانشان بردند و فرمودند:  درب آتش را بسته بود و چیزی در کَفَش نهاده بودند!
(یعنی ورودی آتش و منشاء آتش( زبان) را بسته بود لذا  هدیه ناچیزی در دستش گذاشته شده بود

انتهای پیام

ضمائم:
نظرات بازدیدکنندگان

نظر شما درباره این مطلب


امنیت اطلاعات و ارتباطات ناجی ممیزی امنیت Security Audits سنجش آسیب پذیری ها Vulnerability Assesment تست نفوذ Penetration Test امنیت منابع انسانی هک و نفوذ آموزش هک