1- الميزان ، ج 10، صص 301 - 302.
2- كلكى موعود آخر الزمان است كه براى اصلاح جهان ، شمشير به دست و سوار بر
اسب سفيد، ظاهر خواهد شد.
3- معبد سومنات بارها ويران شده و شالوده بناى كنونى آن در
سال 1951 نهاده شده است .
4- شاعرى از روى طنز، چارپايى را مخاطب قرار داده و اين رباعى را گفته است :
اى رفته و باز آمده (بل هم ) گشته
|
نامت زميان مردمان گم گشته
|
ناخن همه جمع آمده و سم گشته
|
ريشت زعقب در آمده دم گشته
|
5- آداب و شرايط يوگا در كتاب پاتانجالى آمده است و دانشمند بزرگ مسلمانان
ابوريحان بيرونى آن را به عربى ترجمه كرده است .
6- لازم است تاءكيد شود كه در امثال اين امور، شايعات بى اساس و داستانهاى بى
پايه به مراتب بيشتر از واقع است .
7- مجله Medicale Presse، ش 83، 14 اكتبر 1936.
8- اين داستان در مثنوى ، دفتر سوم ، ابيات 1259 - 1268 آمده است .
9- براى مثال رك .: اكمال الدين نوشته شيخ صدوق ، ج 2، صص 577-638 و
بحار الانوار نوشته علامه مجلسى ، ج 78، صص 383-444 و ترجمه فارسى آن در عين
الحيات نوشته علامه مجلسى و در رساله اى
مستقل آمده است . در تحرير عربى اين داستان ، نامهاى آلارا و بودى ستو به بلوهر و
يوذاسف تغيير يافته است .
10- قريب سال 1000 ه .ق . اكبر پادشاه مسلمان هندوستان تحت تاءثير اين آيين و
به كمك يكى از دانشمندان عصر خود آيين اكبرى را بنياد نهاد كه صلح
كل بين اديان را تبليغ مى كرد.
11- آب درياچه مذكور در كتابهاى مذهبى زردشتيان مقدى شمرده شده است .
12- اصولا اعتقاد به دو مبداء در جهان باستان رايج بوده و گونه اى از آن را مكتب
غنوصى مى خوانده اند. اين لفظ از يونانى مى آيد و در عصر ما ناستيك
(Gnostic)تلفظ مى شود.
13- داستان تشكيلات خداى خير و خداى شر به حديث جنود
عقل و جهل در كتاب الكافى ، نوشته مرحوم كلينى شباهت دارد.
14- امام خمينى ، صحيفه نور، ج 13، ص 209.
15- مشروح اعتقادات مانويان در دو سخنرانى مهم سيد حسن تقى زاده آمده و در كتاب
مانى و دين او چاپ شده است .
16- اين موضوع در سوره يوسف ، آيه 100 آمده است .
17- نام وى در احاديث اسلامى عمران و در تورات عمرام بن قهات بن لاوى بن يعقوب
است (خروج 6: 14-20).
18- دفن كننده معلوم نيست و برخى مى گويند مقصود خداوند است .
19- از نظر اهل كتاب دريايى كه بنى اسرائيل از آن عبور كردند درياى سرخ بود
كه در مرز مصر قرار داشت . جمعى از مسلمانان اين دريا را رود
نيل دانسته اند.
20- البلاغى ، محمد جواد، الهدى الى دين المصطفى ، صيدا: مطبعة العرفان ،
1331 ه .ق .، ج 1، صص 98 - 99.
21- VIII .ch ,Treatise Political - Theologico A ,de Benedict ,Spinoza
22- ابوالبخترى وهب بن وهب كه در آغاز عصر بنى العباس بن
جعل حديث اشتغال داشت ، در يكى از احاديث ساختگى خويش ، ياهو را اسم اعظم خدا معرفى
كرد و اين امر به مذاق صوفيان خوش آمد و آن را ترويج كردند. تركيب (ياهو) از نظر
دستور زبان عربى كاملا غلط است و از يهوه اقتباس شده است . يهو و ياهو نام برخى از
بتهاى خاورميانه قديم بوده است .
23- نام برخى از اين پيامبران در دعاى ام داوود كه در روز پانزدهم ماه رجب خوانده
مى شود، آمده است .
24- اين مطلب بر اساس ديدگاه كلامى است و تاريخ قطعى پيشگوييها معلوم نيست .
25- چنان كه در 8، تاءسيس يهوديت گذشت .
26- شنبه را به عبرى شبات مى گويند و ريشه آن به معناى استراحت كردن و دست
از كار كشيدن است ، مانند كلمه (سبت ) در عربى ، واژه فارسى (شنبه ) از شبات
گرفته شده است .
27- كلمه سنهدرين از واژه يونانى (سيندريون ) به معناى مجمع مى آيد.
28- الطبرى ، محمد بن جرير، تاريخ الرسل و الملوك ، چاپ ليدن ، 1964، ج 1،
ص 2405.
29- ر.ك .: گنجينه اى از تلمود، ص 84.
30- مثلا به وسيله اصحاب اخدود كه در سوره بروج از آنان ياد شده است .
31- نمونه اى از اين هشدارها در تفسير المنار،
ذيل آيه 45 سوره نساء آمده است .
32- تاريخ تمدن ، ج 3، فصل 26. براى تحقيق بيشتر در اين مساءله رك .:
رابرتسون ، آرچيبالد، عيسى : اسطوره يا تاريخ ؟، ترجمه حسين توفيقى ، قم : مركز
مطالعات و تحقيقات اديان و مذاهب ، 1378.
33- عبدالله بن المعتز، طبقات الشعراء، ص 125.
34- همان طورى كه پيامبر عالى قدر اسلام نيز در دوران سختى كشيدن مسلمانان در
مكه مكرمه به علت فراهم نبودن شرايط دفاع ، ايشان را از هر اقدام مسلحانه اى باز مى
داشت .
35- براى نمونه رجوع شود به : نحل : 126-128، مؤ منون : 96، فرقان : 63 و
72 و فصلت : 34-36.
36- نهح البلاغه ، خطبه 194.
37- نهج البلاغه ، نامه 31.
38- بحارالانوار ج 14، ص 287، اين عبارات
انجيل در ضمن مواعظ حضرت مسيح (ع ) در آخر كتاب تحف
العقول تاءليف حسن بن شعبه بدون هيچ استنكارى
نقل شده است .
39- شعبه آن در تهران (خيابان سى تير، جنب كليساى انجيلى ) پس از سالها
فعاليت ، به تصميم نظام جمهورى اسلامى ايران در
سال 1368 تعطيل شد. از ديدگاه فقه اسلامى ، تبليغ اعتقادات مسيحى (مانند فدا و
تثليث ) كه در اسلام باطل شمرده شده ، در جامعه اسلامى ممنوع است . بديهى است كه
اسلام در مقابل اين ممنوعيت ، داشتن آن اعتقادات را براى مسيحيان كاملا آزاد مى داند و
گفتگوى انديشمندان اسلام و مسيحيت را توصيه مى كند. نسخه هاى فراوانى از كتاب
مقدس براى استفاده پژوهشگران در كتابخانه هاى عمده سراسر كشور وجود دارد.
40- انجيل برنابا كه مورد توجه مسلمانان قرار گرفته است و بشارتهاى
فراوانى به ظهور حضرت رسول خاتم (ص ) در آن يافت مى شود، مورد
قبول مسيحيان نيست و آن را جعلى مى دانند. نام
انجيل برنابا در فهرستى كه پاپ جلاسيوس
اول قبر از بعثت حضرت رسول (ص ) منتشر كرده است ، وجود دارد، ولى مسيحيان مى
گويند آن انجيل مفقود شده است و ربطى به انجيل برناباى كنونى ندارد. همچنين نوشته
اى به نام رساله برنابا نزد مسيحيان وجود دارد كه تا اندازه اى مورد احترام آنان است ،
ولى بايد دانست كه رساله ياد شده غير از انجيل برناباست .
41- ميشل ، توماس كلام مسيحى ، ترجمه حسين توفيقى ، قم : مركز مطالعات و
تحقيقات اديان و مذاهب ، 1377، ص 26.
42- بر عكس اعتقاد مسلمانان در مورد بيانگرى پيامبر اسلام (ص ) نسبت به قرآن
مجيد.
43- كلام مسيحى ، صص 43 - 44.
44- عهد عتيق نزد پروتستانها 39 كتاب است ؛ زيرا آنان 7 كتاب اپوكريفايى را
نمى پذيرند.
45- كلام مسيحى ، صص 49-51.
46- مانند نيرنگ آنان در مورد ايمان صبحگاهى به اسلام و بازگشت شامگاهى به
يهوديت ، به منظور بر گرداندن ايمان مسلمانان
(آل عمران : 72).
47- رك .: بقره : 104.
48- رك .: آل عمران : 64.
49- York New ,Scrolls Sea Dead the of Meaning The ,Powell .A
,DaviesAmerican
.91-89 .PP ,1956 ,Library
50- تركيبهاى (ناخدا) به معناى ناو خدا و (كدخدا) در زبان فارسى تقريبا از
اين قبيل است .
51- تركيب ادبى (خداوند خانه ) نيز از اين
قبيل است .
52- همچنين در قرن اخير، گاندى رهبر انقلاب هندوستان به منظور دلجويى از طبقه
رنجديده نجسها آنان را به فرزندان خدا ملقب كرد.
53- ميلر، و.م .،تاريخ كليساى قديم در امپراطورى روم و ايران ، ترجمه على نخستين
، تهران : انتشارات حيات ابدى ، 1981، ص 244.
54- مسيحيان انجيل برنابارا قبول ندارند.
55-براى نمونه رك .: بحارالانوار، علامه مجلسى ، ج 8، ص 311.
56- طوايفى از عرب مانند عاد و ثمود كه از ميان رفته اند عرب بائده ناميده مى
شوند. قحطلانيان عرب عاربه و عدنانيان عرب مستعربه نيز خوانده مى شوند و اعراب
بيرون جزيرة العرب كه پس از گسترش اسلام ، فرهنگ و زبان عربى را پذيرفته
اند، نام خاصى ندارند.
|