ارزش و تاءثير تبليغات در طرح خواسته ها و رسيدن به آن
در هر صورت اين را من به همه آقايانى كه ملاقات كردم ، عرض كردم كه ماها همه مكلف
هستيم يعنى من طلبه كه اينجا نشسته ام ، آن آقا كه آنجا نشسته است ، شماها در هر جا هستيد
و در هر صورتى كه هستيد تكليف الان داريد يعنى تكليف داريد كه با اين قيامى كه ملت
ايران الان كرده است ، با اين اشتراك داشته باشيد. شما در اروپا هستيد نمى توانيد كه ،
يك ميدانى نيست كه در جنگ برويد، آنها، ميدان است و به مبارزه مى روند و خوب كتك مى
خورند و - عرض مى كنم كه - كشته مى دهند و خون مى دهند، اينجا اينجور نيست ، شما مى
توانيد با تبليغاتتان ، شما هر يكتان با ده نفر، بيست نفر از همين اروپايى ها آشنايى
داريد رفاقت داريد ، به آنها بگوييد مطلب را. اينها تبليغ كرده اند بر ضد ايران ،
برضد اسلام . شما مطلب را بگوييد كه آقا دعواى ما بر سر اين حرف ها نيست كه به ما
آزادى داده اند نمى خواهيم همه حرف مردم ايران اين است كه ما آزادى مى خواهيم و نداريم .
به ما خيانت كرده اند، اموال ما را دارند مى دهند به آمريكا، نفت ما را دارند ميدهند به آمريكا،
چنان هم نفت را ميدهند كه بعد از سى سال ديگر به گفته شاه ما ديگر نفت نداريم نداريم
آقا، كى اين ((ندارى )) را براى ما آورده ؟ ايشان ، ما نفتمان از بين مى رود. كى از بين
برده ؟ براى اينكه بى اندازه دارد مى فرستد. اندازه احتياجات مملكت زيادتر دارد مى
فرستد. نه هيچ چيز به دست مملكت نمى آيد مردم اين خيانت ها را مى گويند ما نمى خواهيم
اين خائن ها را. مى گويند اينها خيانتكارند، اين خائن ها را نمى خواهيم ، داد مردم اين است
شما مردم كه اينجا هستيد، من طلبه اى كه اينجا نشسته ام شما آقايى كه آنجا نشسته اى ،
آن دانشگاهى و دانشكده اى ، آن دبيرستانى ، آن همه زن و مرد، اين كار از شما برمى آيد
كه هر كدام در هر جا كه هستيد با آن عده اى كه تماس داريد
مسائل ايران را طرح كنيد. اگر چند هزار جمعيت اينجا كه ايرانى هستند، هر كدام به بيست
نفر، به ده نفر كه بتوانند به مردم بگويند مطلبشان را، يك موجى در اينجا پيدا مى
شود كه خدمت است . لازم نيست شما راه بيفتيم برويم ايران . از من هى مى پرسند بعضيها
كه برويم آنجا؟ نخير شما اين كار (كه ) شما مى توانيد اينجا بكنيد، اين هم خودش يك
نقشى است كه شما در اين مملكت كه هستيد، در فرانسه هستيد، در آلمان هستيد، در هر جا،
آمريكا، هر جا هر كدامتان در آن مدرسه اى كه مى رويد، درآن مؤ سسه اى كه مى رويد وقتى
ده نفر را مى بينيد بايستيد حرفتان را بزنيد به ايشان ، بايستيد زبان آنها را كه مى
دانيد، صحبت كه مى توانيد بكنيد، بايستيد صحبت كنيد با ايشان ، بگوييد كه ايران الان
وضعش چه جورى است ، گرفتارى مردم چيست ، گرفتارى مردم زير سر آقاى كارتر و
امثال اينهاست ، زير سر شوروى ... او گاز ما را دارد مى برد و او نفت ما را مى برد، غارت
دارند مى كنند. اينها را به مردم بگوييد. اگر چنانچه تبليغات تاءثير دارد، شما بعد از
يك مدت ... شايد يك مدت كوتاهى بتوانيد كه مطلبتان را به اين توده هاى مردم كه
تبليغات آنها را معوج و منحرف كرده باشد، به اين توده هاى مردم مطلبتان را حالى كنيد.
يك جمعيت زيادى مى تواند اينها يك جمعيت زيادى كه پشتيبان شما شدند آنها هم انسانند
وقتى كه يك ملت مظلوم .... ايشان كه زراعت ما را به هم زد. نفتمان هم كه دارد مى رود ما
بعد از چند سال ديگر نه زراعت داريم ، نه نفت داريم ، اين ملت چطور زندگى بكند؟
فرياد ملت ما اين است كه اين خائن بايد برود و مرگ بر اين سلطنت و ان شاءالله مى
رود. وقتى كه ملتى يك چيزى را خواست ان شاءالله انجام مى گيرد. شما مى توانيد
تبليغ بكنيد و يك ارزشى دارد اين كار شما و مسئوليد پيش خدا.
خيال نكنيد كه ما حالا اينجا هستيم و الحمدلله راحت ... شمااين تبليغ خودتان را بكنيد و
تبليغات تاءثير دارد، كم كم يك موجى در اورپا پيدا مى شود كمك ايرانى ها و رؤ
سايشان ممكن است يك وقتى مجبور بشوند كه آنها هم دست بردارند از ما.
صحيفه نور جلد:2 صفحه :187 تاريخ سخنرانى :30/7/57
خطابه ، راه بيدارى ملتها
خطابه بخوانيد براى مردم اين مملكت ها، صحبت كنيد برايشان ، مطالب ايران را به آنها
بگوييد، حاليشان كنيد كه وضع در ايران چه مى گذرد و ما چه مصيبت هايى داريم و
ايرانيها گرفتار چه مصيبت هايى هستند بلكه ان شاءالله ملتهاى ديگر هم بيدار
بشوند...
هر كدامتان يك مبلغ ، يك خطابه خوان باشيد براى مردم ، مى رويد توى مدرسه تان آنجا
چند نفر را پيدا مى كنيد صحبت كنيد، بگوييد كه مساءله اين است ، مملكت ما اينطور است ،
مردم اين را مى خواهند، اين آدم اين كار را كرده .
صحيفه نور جلد:2 صفحه :193 تاريخ سخنرانى :2/8/57
دعوت به همراهى در نهضت
وقتى بناشد كه - شما پنج هزار نفر آدم هستيد هر كدام به ده نفر بگوييد، يك عده زيادى
مى شود و اين موجى پيدا مى شود در اروپا - هم يا در آمريكا و اين مفيد است براى ملت
ايران و اين يك خدمتى است به ملت ايران و اين اداى دينى است از شما براى ملت ايران اين
يك مطلبى است كه همه شما را من دعوت به آن مى كنم كه شما همه تان دعوت كنيد مردم را
و بخواهيد از اين قشرها به اينكه با ملت ايران همراهى بكنند، ملت آمريكا با ملت ايران
همراهى بكند و بفهمد كه دولت آمريكا نيز در ايران چه صورتى دارد و چه صورت بدى
دارد، كم كم مردم ، ملت آمريكا را اينطور به نظرشان مى آيد لكن ملتش اينطور نيست همين
طور هر جايى - را - كه هستيد، شما هر جا كه هستيد
مسائل خودتان را بگوييد و هشدار بدهيد به ملتهايى كه شما در آن زندگى مى كنيد كه
اين كارهايى كه دولت هاى شما دارند مى كنند و با ايران اينطور رفتار مى كنند، با ملت
ايران اينطور رفتار مى كنند، براى ملت شما، براى همه چيز شما مضر است و شما كمك
كنيد به ايرانى ها در اين نهضتى كه دارند.
صحيفه نور جلد:2 صفحه :120 تاريخ سخنرانى :2/8/57
امر به معروف و نهى از منكر در مقابل
سلطان جائر
اگر چنانچه يك سلطان جائر بر مردم حكومت مى خواهد بكند بايستيد در مقابلش و يا به
هر جا مى خواهد منتهى بشود بايد برويم سراغش و نهى از منكرش و امر به معروفش كنيم
و بكشيم او را پايين از آن تخت باطل پس ما مبالاتى نداريم دراينكه كشته مى دهيم ، كشته
بدهيم ، البته بايد هم بدهيم .
صحيفه نور جلد:2 صفحه :820 تاريخ سخنرانى :3/8/57
افشاگرى رسالت نويسندگان
نويسندگان امين ما كه ساليان دراز در انزوا بسر مى بردند و حكومت اختناق و ترور،
مجال بيان را از آنان سلب كرده بود اكنون كه مختصر آزادى خود را به بهاى خون هاى
پاك فرزندان رشيد اسلام به دست آورده اند از آرمان الهى آنان غفلت نورزند و به كار
مهم و اساسى افشاگرى و روشن كردن نقطه اصلى جنايات اخير كه شخص شاه است
بپردازند و جرايمى كه زير پرده است و مردم نمى دانند، با
كمال خلوص بيان كنند و با اين خدمت ارجمند، دين خود را به اسلام و ملت ادا كنند.
صحيفه نور جلد:2 صفحه :211 تاريخ سخنرانى :4/8/57
نقش تبليغت برون مرزى در ايجاد موج
شماها آقايان با هر يك از اين اقشارى كه در اينجا هستند ، اگر در اروپا هستيد با
اروپايى ها، در آمريكا هستيد با آمريكايى ها، هر جا هستيد با اهالى آنجا كه رفقا داريد،
آشنا داريد، هر وقت مى نشينيد طرح كنيد مسائل ايران را و تبليغات كنيد هر يك از شما
تبليغ بكند اين مسائل را و اين خلافكارى هاى سلسله پهلوى را و خلافكارى هاى اين شاه
كه از همه سلاطين كه تا حالا آمده اند هم خيانتكارتر و هم جنايتكارتر، يا خير، جناياتش
مثل آنها به اضافه خيانت هاى زياد اين آدم الان دارد ايران را به يك وضع بدى در مى
آورد و دارد خراب مى كند، مى خواهد برود خرابش مى خواهد بكند و شما تبليغات بكنيد
به رفقاى آمريكايى تان ، اروپايى تان اينها بگوييد، در مدارس كه مى رويد بگوييد
به رفقايتان كه در آنجا هستند انشاء الله بلكه در آنجا يك موجى پيدا بشود و كمك بكنند
به ايران ، حكومتهايشان كمك بكند، آنهايى كه - عرض مى كنم كه - انصاف دارند كمك
بكنند به ايران تا بلكه شر آن آدم كنده بشود كه ان شاءالله كنده شود و ايران
مال خودتان بشود و شر خارجى ها هم كنده بشود و ايران دست خودتان بيايد و خودتان
اداره اش بكنيد.
صحيفه نور جلد:2 صفحه :230 تاريخ سخنرانى :6/8/57
مصاحبه مطبوعاتى
همه تكليف اين است كه اينجا هر قدر مى توانيد تبليغات كنيد، بگوييد
مسائل را به كسانى كه اطلاع ندارند تبليغات آنها اسباب اين شده است كه ماها را يك آدم
هاى ارتجاعى معرفى كنند، آخوند را ارتجاعى معرفى كنند، اين آخوند مى گويد آقا ما
حقمان را مى خواهيم ، ما آزادى مى خواهيم ، ما استقلال مى خواهيم ، اين ارتجاع است ؟
مال ما را بردن ارتجاع نيست ! تمدن است ؟ مالمان را مى خواهيم ندهيم ، مرتجع هستيم ؟! ما
را در قيد و بند مى خواهيد نگه داريد و اسير تا آخر نگه داريد، شما مرتجع نيستيد؟ اما ما
كه مى گوييم آزاد مى خواهيم باشيم ، ما مرتجع هستيم ؟! اگر ما دست برداريم از آن تز
خودمان ، از اين مقصد خودمان ، تا آخر زير بار اين ظلم و اين ستم ، تا آخر بايد باشيم
بايد هر كس ، هر فرد الان تكليف دارد، تكليف الهى دارد، تكليف انصافى دارد، تكليف
وجدانى دارد كه با اين ايرانى هايى كه الان ايستاده اند و فرياد مى زنند، با اين
ايرانى ها كمك بكنند، هر قدر مى تواند كمك بكند، اينها دارند جانشان را مى دهند، دارند
جوان هايشان را مى دهند در راه ما و در راه اسلام ، در راه ملت دارند مى دهند اينها، ما هم از
ملت هستيم ، بايد ما هم كمك بكنيم ، هركه هر قدر مى تواند، مى توانيد مصاحبه مطبوعاتى
بكنيد مصاحبه مطبوعاتى بكنيد، مصاحبه بكنيد مطالبتان را بگوييد، مى توانيد به اين
رفقايى كه در دانشگاه ها و در جاهاى ديگر داريد صحبت كنيد و بايستيد چند نفر را ببينيد
صحبت كنيد از ايران ، اين است وضعش و با ايران اين كار را دارند مى كنند، با اينها
اينقدر ظلم كرده اند، ما چه مى خواهيم ، اين داد و
قال ها براى چه هست كه ما مى خواهيم ؟!.
روشنگرى و مقابله تبليغاتى
مكلفيم به اينكه اين تبليغاتى كه در خارج شده و دارد مى شود و بعضى از اين روزنامه
هاى خارجى از آنها ارتزاق مى كنند و بر ضد ملت ايران و بر وفق آقاى محمدرضا خان
چيز مى نويسند، روشنگرى كنيد شماها در مقابل آنها، شما هم روشنگرى كنيد، شما هم به
هر كسى رسيديد بگوييد مسائل را كه ايران وضعش اينطورى است ، صداى ايران نه از
باب اينكه خيلى آزادى دارند بلند است صدايشان بلند است كه ما آزادى مى خواهيم ، از
باب اينكه آزادى ندارند.
صحيفه نور جلد:3 صفحه :255 تاريخ سخنرانى :4/9/57
ايجاد موج و تكرار در مطالبه حق
و اين مطلب را باز هم تكرار مى كنم كه ماها همه مان مكلفيم به اينكه در خارج اينجا كه
هستيم ، در خارج ايران كه هستيم به ايرانى ها كمك كنيم . به ملت ايران كه همه چيزش را
الان در طبق اخلاص گذاشته و دارد براى نفع همه ماها، همه ملت دارد قيام كرده است و همه
چيز را دارد مى دهد، ما هم آنقدرى كه قدرت داريم به آنها كمك كنيم و الان ما در اينجا اين
قدرت را داريم كه با مصاحباتمان با مطبوعات ، اگر مى توانيم چيزى در مطبوعات
بدهيم بنويسند، با مردم وقتى كه صحبت مى كنيد حرف هايتان را بزنيد و روشن كنيد كه
اين مردم ايران اينطور نيست كه به قول آقاى
كارتر((اراذل پست باشند)) و بخواهند يك آدم شريفى را از مملكت بيرون بكنند، خير اينها
يك مردمى هستند كه حقوقشان را مى خواهند، حق
اول بشرى است كه عبارت از آزادى و استقلال است مى خواهند و مى خواهند يك كسى كه
تعدى به اين حق كرده است از ايران بيرون برود و كسانى هم كه تعدى به اين حق
كردند، به حق آنها كردند دستشان را قطع بكند و اين را به كسانى كه با آنها روابط
داريد، اين مطلب را گوشزد كنيد، مكرر كنيد تا اينكه يك موجى هم در خارج پيدا بشود و
ان شاءالله زودتر به نتيجه ، به نتيجه مى رسيد من
ميل دارم زود برسيد. ان شاءالله خداوند همه شما را توفيق بدهد.
صحيفه نور جلد:3 صفحه :265 تاريخ سخنرانى :5/9/57
افشاگرى موج تحول فكرى و اشتراك در هدف
ما روحانيون مردم را هدايت كرديم و تمام جرائم رژيم را افشاء كرديم و روشنگرى
روحانيون ، بحمدالله مفيد واقع شد و مردم روشن شدند ويك
تحول فكرى براى جامعه ايران به وجود آمد، به طورى كه همه با هم يك صدا به
دنبال يك راه و مقصد در حركتند و آن نابودى اين دودمان و برچيده شدن نظام شاهنشاهى و
برقرارى حكومت اسلامى است و اين هدف در سراسر ايران حكمفرماست .
صحيفه نور جلد:4 صفحه :40 تاريخ سخنرانى :16/9/57
افشاى خيانتهاى رژيم
مصاحبه مطبوعاتى كنيد و جرم و جرايمى كه اين آدم كرده است اين جرايم را افشا كنيد، مى
توانيد كه اجتماع كنيد در يك جايى و بگوييد يكى برود مطالب را بگويد، برود
بگويد با اين رفقايى كه در خارج از كشور شما داريد از فرق ديگر، از
اهل مثلا اينجا يا ساير ممالك كه آشنا هستيد با آنها، هر جا اتفاق افتاد بايستيد و
مطالبتان را بگوييد تا مردم بدانند كه يك دسته اشخاص شلوغكار نيستند دارند اينكار
را مى كنند. آنها كه قيام كردند بر ضد اين ، نه اينكه يك مردمى هستند كه مى خواهند
شلوغكارى بكنند اين كارها را مى كنند، اين مردمى هستند كه حق ميگويند، حق خودشان را طلب
مى كنند. آزادى حق مردم است ، استقلال يك مملكت حق
اهل يك مملكت است كه طلب استقلال بكنند در مملكت . مردم شريفى هم كه قيام كرده اند و خون
خودشان را دارند مى دهند در مقابل اينكه احكام اسلام را و اين ثروت خودشان را يعنى
ثروت ملتشان را نگذارند هدر برود، احكام اسلام را نگذارند از بين برود و زير پا
برود، بايد به مردم ، به اهالى اينجا شما حالى كنيد اين مطلب را هر كسى به هر
زبانى ، به هر جورى كه مى تواند بگويد به اينها كه مردم ايران كه قيام كرده اند
بر ضد اين مرد و اين حكومت ، براى اينكه اين حكومت ، اين مرد پنجاه
سال است خودش و پدرش به ما خيانت كرده اند، خودش و پدرش پنجاه
سال است جنايت كرده ، قتل عام كرده اند خوب ، پدرش مسجد گوهرشاد را
قتل عام كرد، خودش ديگر هر جا بگرديد.(ولد صدق )
بگوييد به مردم كه مساءله اين است ، نه مساءله اين است كه يك دسته اى هستند و
اراذل و اوباش هستند و چند نفر، اخيرا هم آن مردك مى گويد كه ((يك عده معدودى مردم را
ناراحت كرده اند والا مردم همه شاه راخواهند!!)) من نمى دانم آخر اينها چه جور فكر مى كنند؟
براى كى گويند اينها؟
بگوييد به مردم اينجا كه مردم ايران كه قيام كرده اند، براى يك مطلب واضحى است كه
همه بشر قبولش دارد كه آزاد بايد باشد، نبايد هى در حبسش كنند، نبايد جلويش بگيرند
كه حرف نزن ، بيخ گلويش را فشار بدهند كه نبايد يك كلمه حرف بزنى ، قلمش را
بشكنند كه نبايد بنويسى قلم ها را اينها شكستند، قدم ها را شكستند در اين پنجاه
سال . حبس ها پر بود از اشخاصى كه آزادى مى خواستند در اين پنجاه
سال حالا قيام كرده اند و حقوق واضح ملى خودشان را، آنكه از حقوق بشر است و از اولين
حقوق بشر است ، ((آزادى ، استقلال ، حكومت عدل )) اين را مى خواهند مردم . اين تبليغاتى
كه از قرارى كه مى گويند در هر سال صد ميليون دلار ايشان خرج تبليغات خودش مى
كند كه بگويد چشم و ابرويش كذا و نميدانم قد وقامتش چه و مخالفين شان را به هر چى
مى خواهند نسبت بدهند، اينها را شما فشل كنيد. بگوييد به اشخاصى كه با آنها ملاقات
مى كنيد كه مساءله اين نيست اين آدم مال ملت را بر مى دارد بر ضد ملت خرج مى كند،
اموال ملت را به ضد مصالح ملت دارد خرج مى كند.
صحيفه نور جلد:4 صفحه :47 تاريخ سخنرانى :18/9/57
نصيحت پذيرى عامل آرامش
ما هميشه گفته ايم كه ملت سعادتمند باشد و با آرامش زندگى خودش رابگذراند و اين
انقلاباتى كه تا حالا پيش آورده اند ، اين انقلاباتى كه براى ما مصيبت بار آورد و
براى آنها نكبت ، ما هرگز ميل نداشتيم كه بشود لكن بى عقلى كردند و شد. اگر نصيحت
هاى اولى ما را پذيرفته بودند مطلب به اينجاها نمى رسيد. حالا هم ما باز نصيحت مى
كنيم آنهايى را كه غاصب هستند، نصيحت مى كنيم دولت غير قانونى را، نصيحت مى كنيم
ارتش را به اينكه اگر شما مايليد كه اين مملكت آرام بشود و ثابت باشد، دست
برداريد. آن كسى كه غير قانونى است برود سراغ كارش ، برود سراغ كسب و كارش ،
ارتش هم برگردد به دامن ملت ، ملت او را مى پذيرد. اگر به اين نصيحت
عمل بكنند، مسائل حل است ، آرامش در مملكت پيدا خواهد شد و اوضاع فرهنگى و اقتصادى و
ساير چيزها، با تدريج البته ، اينها يك وضع خاصى ، يك وضع صحيحى پيدا مى
كند.
صحيفه نور جلد:5 صفحه :33 تاريخ سخنرانى :16/11/57
تدريجى بودن دعوت و قيام بر ضد طاغوت
ما به پيروى از انبيا عظام سلام الله عليهم از صفر شروع كرديم ، انبيا - عليه السلام -
براى دعوت و قيام بر ضد طاغوت از صفر شروع مى كردند و دعوت هاى بزرگ آنها از
واحد واحد شروع مى شد تا گروه ، گروه جمع شدند. آن روزى كه ما دعوت بر ضد
طاغوت را شروع كرديم ، صفر بوديم ، گروههاى مسلمين و اقشار ملت ما در اختناق عظيم
بودند و جرات نفس كشيدن نداشتند. ما از صفر شروع كرديم و به دعوت اسلامى مردم را
خوانديم و اين قطره واحد قطره ها شد و قطره ها
سيل و سيل دريا. اين درياى بزرگ با قدرت ايمان در
مقابل تمام قدرت هايى كه بر ضد اسلام و بر ضد انقلاب بودند در هم شكست .
صحيفه نور جلد:9 صفحه :110 تاريخ سخنرانى :22/6/58
اصلاح همه چيز با دو اصل امر به معروف و نهى از منكر
امر به معروف و نهى از منكر دو اصلى است در اسلام كه همه چيز راخواهد اصلاح كند.
يعنى با اين دو اصل مى خواهد تمام قشرهاى مسلمين رااصلاح بكند، به همه ماءموريت داده ،
به همه ، به تمام افراد زير پرچم ماءموريت داده كه بايد وادار كنيد همه را به كارهاى
صحيح و جلوگيرى كنيد از كارهاى فاسد. اينطور نيست كه شمافقط يك ماءموريتى داريد
و آن اين است كه خودتان يك كارهاى خوبى بكنيد جز كار بد، ماءموريت زيادتر از اين
است ، خودتان و همه را، هم خودتان ، هم همه را و هيچ فرقى هم بين قشرها در اين امر نيست
كه همه بايد اطاعت خدا بكنند و همه بايد حفظ اين پاسدارى را بكنند.
صحيفه نور جلد:9 صفحه :195 تاريخ سخنرانى :20/7/58
اصلاح جامعه
كوشش كنيد كه احكام اسلام را، هم عمل كنيد و هم وادار كنيد كه ديگران
عمل كنند. همانطورى كه هر شخص و هر فردى موظف است كه خودش رااصلاح كند ، موظف
است كه ديگران را هم اصلاح كند. اصل امر به معروف و نهى از منكر براى همين است كه
جامعه رااصلاح كند.
صحيفه نور جلد:9 صفحه :291 تاريخ سخنرانى :20/7/58
لزوم بيدارى و احساس تكليف نسبت به
حل مشكله اسلام
بايد كارى كرد كه ملتها هر جا هستند، ملتها بفهمند تكليف خودشان را. اگر بخواهيد و
بخواهند و دانشمندها بخواهند، علماى همه بلاد اسلامى و دانشگاه هاى همه بلادهاى اسلامى
بخواهند حل مشكله اسلام و ممالك اسلامى بشود، بايد مردم را بيدار كنند.
صحيفه نور جلد:12 صفحه :279 تاريخ سخنرانى :18/5/59
بسيج ملتهاى مظلوم
اكنون در اين دنياى مسموم كه نفس كشيدن در آن مرگ تدريجى است ، تكليف ملتهاى در بند
اين ابرقدرتها و انگل هاى آنان چيست ؟ بايد بنشينند و اين صحنه هاى جنايتكار را تماشا
كنند و با سكوت مجال دهند كه دنيا در آتش بسوزد؟ آيا روحانيون ، نويسندگان ،
گويندگان ، روشنفكران ، متفكران از هر ملت و مذهب كه هستند، در اين زمان تكليفى انسانى
، مذهبى ، ملى و اخلاقى ندارند و بايد نقش تماشاگر را در كشورهاى خود ايفا كنند؟ و با
آنكه بايد اين سران و سردمداران با گفتار و نوشتار خود ملتهاى مظلوم در بند را بسيج
كنند تا ستمگران را از صحنه خارج نمايند و حكومت را به دست مستضعفان بسپارند،
چونانكه در ايران با همت ملت بزرگوار شد. آيا در منطقه قدرتى به پايه قدرت رژيم
ظالمانه شاهنشاهى و ستمشاهى بود و ملتى همچون اين ملت مظلوم در بند بود؟ و ديديد كه
با دست خالى و ايثار جان و توان در مدت كوتاهى از بندها رها و ستمگران و دزدان را يا
در بند كشيدند و يا بيروان راندند. محرومان و ستمديدگان تاريخ بايد خود برخيزند و
انتظار نكشند كه ستمكاران آنان را از بند نجات دهند.
صحيفه نور جلد:18 صفحه :23 تاريخ سخنرانى :28/3/62
زدودن ظلم با استفاده از مراحل
مختلف امر به معروف و نهى از منكر
آنهايى كه به ما مى گويند سازش كنيد، آنها يا
جاهل هستند يا مزدور. سازش با ظالم ؛ يعنى ، اينكه دست ظالم را باز كن تا ظلم كند. اين
خلاف راءى تمام انبياست . انبياى عظام ، تا آن جا كه توانستند جديت كردند كه ظلم را از
اين بشر ظالم بزدايند، به موعظه ، به نصيحت ، به امر به معروف ، به نهى از منكر،
به انزلنا الحديد و فيه باس شديد (14) ،(( آخر الدواء الكى ))؛بعد از
آنكه موعظه نشد، نصيحت نشد، آخر دوا است اين كه داغش كنند شمشير، آخر دواست .
صحيفه نور جلد:19 صفحه :20 تاريخ سخنرانى :10/4/63
ايجاد زمينه گرايش به خير و گريز از شر
ملت ايران همين طور نخوابيد شب و صبح پا شود، بيدار شده باشد. ملت ايران علمايش
سالهاى طولانى زحمت كشيدند، در همين اختناقها زحمت كشيدند، در همين كتك خوردنها زحمت
كشيدند، در همان حبسها كه رفتند زحمت كشيدند. زحمت كشيدند، به مردم گفتند، جنايات را
گفتند هر جا رفتند گفتند، مردم هم دلشان آگاه شد و وقتى آگاه شد، البته خوب راخواهند
مردم -مردم وقتى - فطرت اين است كه وقتى خيرى را ديد، بخواهد. شما خير و شر را به
مردم بگوييد تا مردم به فطرت خودشان از شر گريزان بشوند و به خير توجه كنند.
اينطور نباشد كه تشريف آورديد و صحبت كرديد و احسنت هم شنيديد و درش را ببنديد و
برويد در ولايتتان بخوابيد. نه ! اين درست نمى شود، اين بدتر مى كند مطلب را، براى
اين كه دشمن هاى شما مى فهمند كه خبرى نيست ، حرف است ، عملى نيست ، صحبت است ،
قطعنامه است نه عمل . دنبال قطعنامه عمل مى خواهد همان طور كه در ايران بود. در ايران
عمل كردند؛ جوانهاى ما كشته دادند، فداكارى كردند و الان دارند مى كنند. شما برويد
ببينيد اين سنگرها را، ببينيد مساجد است اين سنگرها. اين سنگرها مراكز عرفان است ،
مراكز توحيد است و در اين مراكز كه شب آن طور
مشغول هستند، روز هم اين طور فداكارى مى كنند. اين ، براى اين است كه روى اين جمعيت ،
مدت هاى زياد چندين سال - بيست سال تقريبا - كار شده است ، علماى بلاد كار كرده اند،
فضلا كار كرده اند، اينها را بيدار كرده اند،
متحول كردند. اگر نبودند اينها؛اين جوانهايى كه از دست ما گرفته بودند، از دست
اسلام گرفته بودند و در مراكز فحشا برده بودند آنها را، اگر نبود اين نهضتى كه در
ايران شد، اين نهضت اسلامى و انقلاب اسلامى كه در ايران شد، خدا مى داند كه آنها بنا
داشتند چه بكنند...
... برادران ! وقتى كه مى رويد بيرون ، مسائل را بگوييد. ننشينيد ديگر در خانه تا اين
كه آنها براى شما هجوم كنند، شما هجمه كنيد آنها عقب نشينند. شما ننشينيد در خانه و هى
ترس اين كه مبادا چه بشود. خوب ! همين چيزى بود كه در ايران بود و قدرت ايران از
اكثر اين بلادى كه هستند زيادتر بود، لكن ايران علمايش رويش كار كردند، مردم را بيدار
كردند، به مردم مصلحت را گفتند، اسلام را گفتند به مردم ، مردم هم اسلام را به ذات مى
خواهند، مسلمانند. شما اسلام را به مردم بگوييد، - شما احكام اسلام را - نرويد سراغ احكام
فقط نماز و روزه ، آنها را هم بايد بگوييد، اما احكام اسلام كه منحصر در اين نيست . شما
سوره برائت را براى مردم چرا نمى خوانيد؟ و شما آيات
قتال را چرا نمى خوانيد؟ هى آيات رحمت را مى خوانيد آن
قتال هم رحمت است براى اين كه مى خواهد آدم درست كند...
تا كى بايد خواب باشيم ؟ ما تا كى ساده انديش باشيم ؟ شما آقايان چرا ساده انديشى
مى كنيد؟ در بلاد خودتان كه مى رويد، بگوييد به مردم ، بگوييد به دنيا، كه با دنيا
دارند چه مى كنند اين قدرتمندها، اينها با ضعفا دارند چه مى كنند. اينها، اتيوپى كه آن
همه بيچاره ها دارند رنج مى برند،ميرند از گرسنگى ، گندم هايشان را مى ريزند در
دريا خرج سلاح هايى مى كنند كه همه عالم را از بين ببرند. اينها انساندوستند ! اينها با
اين صورت انساندوستى مى خواهند همه ما را پايمال كنند، اينها با اين مجامع حقوق بشر
مى خواهند حقوق بشر را از بين ببرند.
صحيفه نور جلد:19 صفحه :93 تاريخ سخنرانى :14/11/63
لزوم قيام همه جانبه
اگر امروز قشرهاى مختلف ملتها، از علماى دينى تا گويندگان و نويسندگان و روشن
بينان متعهد، قيام همه جانبه نكنند و با بيدار كردن توده هاى عظيم انسانى - اسلامى به
داد كشورها و ملتهاى تحت ستم نرسند، كشورهايشان بى شك به نابودى و وابستگى همه
جانبى بيشتر و بيشتر خواهد كشيد و غارتگران ملحد شرقى و بدتر از آنان ملحد غربى ،
ريشه حيات آنان رامكند و شرافت و ارزشهاى انسانى آنان را به باد فنا مى سپارند.
صحيفه نور جلد:19 صفحه :420 تاريخ سخنرانى :25/5/64
ضرورت بيدارى ملتها در برابر اقليت ظالم
آقايانى كه از خارج آمده اند بايد ملاحظه كنند اين معنا را كه بايد ملتهايشان را تربيت
كنند و متحول كنند، نروند سراغ آن كسانى كه قدرتمند هستند و با آنها صحبت كنند، زبان
ملت را متوجه بشوند، با ملت صحبت كنند. اگر بخواهند كه از زير بار گران اين جرمها
و اين جنايتها بيرون بيايند، بايد ملتها را بيدار كنند، اين طور نباشد كه دهه فجرى
تشريف بياوريد، همه ما اين جا با هم بنشينيم صحبت بكنيم ، چه بكنيم و وقتى رفتيم تمام
بشود، اگر اين طور باشد تا قيامت هم ما نمى توانيم كارى انجام بدهيم . ما دلخوش
نبايد باشيم به اين كه وضع حاضر چى هست ، ما بايد نگران وضع آتيه باشيم ...
شما آقايان برويد ملتهايتان را الهى كنيد، ملتهايتان را بيدار كنيد، بيدار كنيد كه دنيا
دست يك دسته اقليت ظالم ، و ميلياردها انسان مظلوم در تحت يك سلطه هاى كوچك ظالم ،
كوچك نسبت به ملتها.
صحيفه نور جلد:19 صفحه :271 تاريخ سخنرانى :21/11/64
2.كنشهاى تاريخى و رفتار جمعى : الف .تظاهرات
حل مسائل با تظاهرات
سؤ ال : برنامه سياسى شما چيست ؟ آيا شما مبارزه مسلحانه يا ترور شاه را روش
قابل قبولى مى دانى ؟
جواب : برنامه ما اين است كه با ادامه همين تظاهراتى كه در ايران جريان دارد، ان
شاءالله مسائل حل شود و اگر چنانچه ديديم
قابل حل نيست ، مبارزه مسلحانه را مورد بررسى قرار خواهيم داد.
صحيفه نور جلد:3 صفحه :13 تاريخ سخنرانى :14/8/57
اميدوارى به سرنگونى رژيم بدون جنبش مسلحانه
سؤ ال : در گذشته تصريح فرموديد وقتى كه تظاهرات كنونى در ايران به اسقاط
شاه منجر نگردد، شما مردم را به جنبش مردمى مسلحانه فرا خواهيد خواند، اعتقاد داريد كه
چه زمانى براى اعلان جنبش مسلحانه فرا خواهد رسيد؟
جواب : ما هنوز اميدواريم كه مبارزات ملت ايران با شيوه اى كه فعلا تعقيب مى شود به
سرنگونى رژيم شاه بيانجامد.
صحيفه نور جلد:3 صفحه :29 تاريخ سخنرانى :15/8/57
تظاهرات يك رفراندوم عليه شاه
سؤ ال : به فرض اينكه خيزش ايرانيان گسترش نيابد و اينكه شاه واقعا اقدام به
آزادى كند و در طى يك رفراندم ، ايرانيان راءى به ماندن حكومت سلطنتى يا مشروطه
سلطنتى بدهند، در اين مورد چه خواهيد كرد؟
جواب : انقلاب ايران يك نهضت اسلامى است كه ادامه دارد و با رفتن يا ماندن شاه نيز
ادامه دارد اگر شاه لجاجت كند و كنار نرود، نهضت همچنان ادامه خواهد داشت اصولا حكومت
مشروطه سلطنتى مورد تنفر شديد مردم است از طرفى شاه
محال است به مردم ستمديده ايران آزادى دهد آيا تظاهرات و اعتصابات سراسر ايران
رفراندمى عليه شاه نيست ؟
صحيفه نور جلد:3 صفحه :50 تاريخ سخنرانى :16/8/57
نظم و آرامش در تظاهرات همراه با شعارهاى اسلامى
سؤ ال : شما درباره تظاهرات ديروز و راهپيمايى تهران چه فكر مى كنيد؟ نتيجه آنها از
نظر شما چگونه است ؟
جواب : تظاهرات ديروز در سطح بسيار وسيعى انجام گرفت و نتيجتا اعلام شد كه شاه
را نمى خواهند، اگر چه ملت شجاع اين را قبلا بارها اعلام كرده بودند و شاه اصلا هيچ
جنبه قانونى ديگر ندارد و تمام ملت براى چندمين بار در سراسر ايران اعلام كردند كه
ما شاه را نمى خواهيم .
سؤ ال : شما احساستان نسبت به تظاهرات ديروز چه بوده است ؟ آيا شما راضى بوده
ايد؟
جواب : كاملا راضى هستم و عقيده ام بر اين است كه مؤ ثر بوده است مردم با
كمال نظم و آرامش اعلام كرده اند كه ما شاه را نمى خواهيم ، شعارها اسلامى بوده است و
ضد شاه و جز مسلمانان هيچ كس در اين تظاهرات شركت نداشته است .
صحيفه نور جلد:4 صفحه :51 تاريخ سخنرانى :20/9/57
2.كنشهاى تاريخى و رفتار جمعى : ب . اعتصابات
اعتصاب در برابر صحنه سازيهاى
مبتذل واغفال كننده
اكنون كه عمال از خدا بيخبر شاه در مجلس گرد هم جمع شده و با صحنه سازيهاى
مبتذل و اغفال كننده مى خواهند مجرم اصلى را تبرئه و گناه بزرگ و خيانت عظيم را به
ديگران كه آلت فعلى بيش نيستند، نسبت داده و خود را مقرب الخاقان قرار دهند، اكنون كه
تمام خيانتكاران خارج و داخل پشتيبانى از جنايات شاه مى كنند، اكنون كه از چهره هاى
كريه آزدايخواهى و طرفدارى از حقوق بشر پرده برداشته شده ، ملت مظلوم و بزرگ
ايران بايد اعتصاب نموده در عزا بنشينند و رسما روز پنجشنبه يازدهم
شوال را روز عزا قرار دهند.
صحيفه نور جلد:2 صفحه :310 تاريخ سخنرانى :23/6/57
لزوم پشتكارى در اعتصاب براى رسيدن به حقوق حقه
شما دانشجويان موظف هستيد كه از قيام حق طلبانه و مردانه قشرهاى كارگر و كارمند
محروم و مسلمان ايران كه به اعتصاب كشيده شده است پشتيبانى كنيد، اينان مسلمانان
محرومى هستند كه از حق كشى رژيم شاه به تنگ آمده اند و براى احقاق حق و همگامى و
همدردى با ساير برادران خود به پا خاسته اند و همه مى دانيد كه تا رژيم فعلى
سركار است ، عدالت اجتماعى و رسيدگى به
حال زحمتكشان محروم ، امرى است كه جامه عمل به خود نمى پوشد، به آنان از من بگوييد
كه گول دستگاه فريبكار را نخوريد و دست از اعتصابات نكشيد و نهضت اسلامى خود را
ادامه دهيد، تا با خواست خدا دست غارتگران حقوق شما و ساير ملت را قطع و به بركت
حكومت اسلامى به عدالت حقيقى و برخوردارى از نعمت هاى الهى
نائل شويم و به آنان تذكر دهيد در اعتصابات خود پشتكار به خرج دهيد و شعارهاى
اسلامى خود را هر چه بيشتر گسترش دهيد و اتكال به خداى تعالى نموده و مطمئن باشيد
پيروزمندانه به حقوق حقه خود مى رسيد.
صحيفه نور جلد:2 صفحه :115 تاريخ سخنرانى :16/7/57
اعتصاب سراسرى
همه ايرانى ها الان صدايشان درآمده الان سرتاسر ايران اعتصاب است ، اگر اين حكومت
نظامى و نظام رابردارند، مردم اين دستگاه را به قدر يك ساعت مى پيچندش به هم و
پيروز مى شوند، براى اينكه بد ديدند از اينها.
صحيفه نور جلد:2 صفحه :149 تاريخ سخنرانى :21/7/57
نهضت به شيوه اعتصاب
نهضت با شيوه هاى گوناگون مخصوصا اعتصابات در همه ادارات و دستگاه هاى دولتى
بايد ادامه داشته باشد دولت نظامى ايران غاصب و مخالف قانون است و بر ملت است كه
از آن اطاعت نكنند و سرپيچى و كارشكنى تا حد فلج نمودن دستگاه هاى دولتى پيش رود
من از جميع كارمندان محترم دولت و ساير مؤ سسات كه با اعتصاب خود پشتيبانى از
برادران و خواهران خود كرده اند تشكر مى كنم اين يك وظيفه اسلامى و لازم الاجراست .
صحيفه نور جلد:3 صفحه :43 تاريخ سخنرانى :16/8/57
مقصد و انگيزه انقلاب
ادارات دولتى يكى پس از ديگرى اعتصاب مى كنند و فرياد مى زنند كه نمى خواهيم سر
اين كارها برويم كه نفعش به ديگران برسد، ما كارها را رها مى كنيم دانشگاه ما الان
تعطيل است دانشگاه هاى ما تعطيل است ، مدارس علمى ما الان همه
تعطيل است ، همه بساط الان معطل است ، تمام قشرهاى ايران ، هر جا بروى ، دست روى هر
كدام بگذارى تعطيل است الان اين تعطيلات ، اينها روى چه مقصد
تعطيل كردند و اينها روى چه مقصدى شكنند اين تعطيلات را؟ مردم كه تعطيلات را و
اعتصابات را مى كنند، به چه مقصد اعتصاب مى كنند؟ بايد ديد كه چه ميگويند، خواسته
هايشان چيست . خواسته هايشان يكى اين است كه ما نمى خواهيم اين سلسله را. اين يكى از
خواسته هاست كه حتى در شركت نفت همين يكى از خواسته هايشان بود كه ما شاه نمى
خواهيم ، اين شاهى كه به ما اينقدر دارد خيانت مى كند و ما، وجدانى اين است كه ما داريم
چقدر نفت خارج كنيم به ممالك ديگر.
صحيفه نور جلد:3 صفحه :211 تاريخ سخنرانى :29/8/57
ثمربخش بودن اعتصابات در نهضت
اين آقايان فرهنگى ها و آقايان اعتصابيون و ديگران سهم بزرگى در اين نهضت دارند و
اين نهضت را اين اعتصابات خيلى ثمربخش كرد لكن ما حالا قدم
اول را برداشته ايم مثل اينكه يك مملكتى جنگ زده باشد و. اجانب د رآن باشد، كوشش كنيد
اجانب را بيرون كنيد. اين قدم اول است .
صحيفه نور جلد:5 صفحه :65 تاريخ سخنرانى :20/11/57
نقش اعتصابات در پيشبرد هدف
اخيرا شكاياتى از كارگران شريف مى رسد مبنى بر رسيدگى به وضع آنان . هيچ كس
نقش اعتصابات كارگران و كارمندان كارخانجات بزرگ و كوچك را در پيشبرد هدف ملت
ايران كه هدم استبداد و استعمار خانمانسوز و برقرارى حكومت
عدل اسلامى است نبايد فراموش كند.
شما(15) بايد هر چه سريعتر به وضع زندگى و كار آنان رسيدگى كنيد.
كارگران مبارز بايد بدانند كه با حوصله و صبر انقلابى مشكلات آنان برطرف خواهد
شد.
صحيفه نور جلد:5 صفحه :190 تاريخ سخنرانى :26/12/57
2.كنشهاى تاريخى و رفتار جمعى : ج . مخالفت و اعتراض دسته جمعى
تكليف در اعتراض
آقا به هوش بياييد، نجف را بيدار كنيد، اعتراض كنيد اگر صد تا تلگراف از نجف
برود كه با كمال ادب ، آقاى كذاوكذا، اعلى كذا، با
كمال ادب بگويد كه آقا اين گرسنه ها را سير كنيد، اين مقدار خرجى كه براى اين امور
مى خواهى بكنى خرج اين ملت بيچاره گرسنه بكن خرج اين ورشكسته بيچاره بكن كه
بعضى از آنها فرار كردند از ايران ، در همين جا بعضى هستند، در نمى دانم جاهاى ديگر
هم بعضى اگر يك صدتا تلگراف از اينجا، از علماى اينجا از فضلاى اينجا و از طلاب
اينجا برود، اجتماع را تاءثير دارد، لكن كو كه يك همچنين چيزى بشود؟ اگر اعتراض
نكنند كه چرا اعتراض مى كنيد خيلى ما متشكر هستيم ما تكليف نداريم واقعا؟
صحيفه نور جلد:1 صفحه :169 تاريخ سخنرانى :6/3/50
ايستادگى و مقابله انبياء و علماء در برابر جنايتكاران
از اول تاريخ بشر تا حالا، دولت هاى جائر را مقابلشان انبيا ايستاده بودند و علما
ايستاده بودند، آنها عقلشان نمى رسيد؟ خداى تبارك و تعالى كه موسى را مى فرستد
كه اين شاهنشاه رااز بين ببر، خداى تبارك و تعالى
مثل من و شما نمى دانست قضيه را كه نبايد با شاه مخالفت كرد؟ در روايت است كه ، طبرى
نقل مى كند كه ملك الملوك را پيغمبر فرموده است كه منفورترين كلمات است پيش من ، يعنى
شاهنشاه ، اين جزء كلمات منفور است كه به كسى از بشر نسبت داده شده ، اين
مال خداست از اولى كه بساط انبياء بوده است تا زمان
رسول اكرم تا بعدها زمان ائمه عليهمالسلام مرتب مقابله كردند، توى حبس هم بودند
مقابله كردند، موسى بن جعفر توى حبس هم مقابله مى كرد، حضرت ابى عبدالله با آن
تقيه كذايى و كذايى آن روايت معموله را مى فرمايد و مقابله مى كند با آنها، مقابله مى
كند با كلام ، با تبليغ ، تبليغ بر ضدشان مى كند، مردم را سوق مى دهد به خلاف
آنها، معاويه يك سلطانى بود در آن وقت ، حضرت امام حسن بر خلافش قيام كرد در
صورتى كه آن وقت همه با آن مردك بيعت كرده و سلطانش حساب مى كردند، حضرت امام
حسن قيام كرد تا آن وقتى كه مى توانست ، وقتى كه يك دسته علاف نگذاشتند كه كار را
انجام بدهد، با آن شرايط صلح كرد كه مفتضح كرد معاويه را، آن قدر كه حضرت امام
حسن معاويه را مفتضح كرد به همان قدر بود كه سيدالشهدا يزيد را مفتضح كرد مقابله
هميشه بوده است ، بعدها هم علماى بزرگ هميشه ، هميشه علماى بزرگ مخالفت مى كردند
باقدرت ها، هميشه علماى بزرگ مخالفت مى كردند براى اين كه مى ديدند كه اين
مخالفين ، قلدرها، بودجه مملكت را خرج عياشيهاى فرنگشان و كذا مى كنند، قرض مى كنند
به عهده اين ملت و مى روند به عياشى . چند كرور قرض كرد اين شخص و رفت دو مرتبه
، سه مرتبه مگر تمام مى شود شهوات انسان ، علما با آنها مخالفت مى كردند آن وقت هم
قدرت داشتند، ملت يك ملت زنده اى بود كه همراهى مى كرد با اينها، كارها از پيش شان
مى رفت ما هم اگر زنده باشيم كار از پيش مان مى رود، اشتباه نكنيد منتهى ما هر كدام مان
يك حكمى داريم اگر صد ميليون آدم صد ميليون راءى داشته باشد، اين نمى تواند كار
بكند ((يدالله مع الجماعه )) اجتماع مى خواهد، متفرقه ها كار از آنها نمى آيد اگر امروز
علماى ايران ، قم ، مشهد، تبريز، اصفهان ، ساير اعضاى مملكت اگر چنانچه اعتراض كنند
به اين مطلب و به اين كثافت كارى ها كه اينها دارند مى كنند، اين جنايتكاريها كه اينها
دارند مى كنند، اين عياشى ها كه اينها مى خواهند راه بيندازند كه ملت و مملكت را به باد
مى دهد، بدون شك تاءثير مى كند و هيئت حاكمه در برابر ملت عقب نشينى خواهد كرد خود ما
در ابتداى مبارزه اخير ديديم كه به علت اتحاد و فعاليت دست جمعى ما دولت وقت عقب
نشينى كرد.
صحيفه نور جلد:1 صفحه :173 تاريخ سخنرانى :6/3/50
اعتراض همگانى
اينها بايد اعتراض بشود بايد گفته بشود اگر ملتها همه با هم ، ملت همه باهم مطلبى
را اعتراض كنند و احكام اسلام را بايستند و بگويند، امكان ندارد يك همچو قضايايى واقع
بشود.
صحيفه نور جلد:1 صفحه :241 تاريخ سخنرانى :6/7/56
سارش ناپذيرى ملت و تجليل از نغمه ضد شاهى
سؤ ال : نظاميان در تظاهرات ديروز دخالتى نكردند و شاه عقب نشينى كند و عقب نشينى
خود را پذيرفته است . شاه حاضر است كريم سنجابى را بپذيرد شنيده شده است آيت
الله ، سنجابى را پذيرفته است ، آيا حالا كه شاه حاضر به سازش شده است شما
حاضر هستيد؟ آيا مخالفين حاضرند نوعى با شاه كنار بيايند؟
جواب : تظاهرات تهران براى آقاى طالقانى و تظاهرات قمبراى آقاى منتظرى
تظاهراتى بود كه مردم عليه شاه كردند واز آنان به عنوان مخافين شاه
تجليل كردند. در ايران از هر نغمه ضدشاهى
تجليل به عمل مى آيد. شاه با اين دست و پا زدن ها و طلبيدن هاى اين و آن كارى از پيش
نمى برد، اين تلاش ها ديگر دير شده است و براى او مفيد نيست ، او بايد برود.
ما سازش را از هر كس و به هر شكلى باشد نخواهيم پذيرفت . چون ملت نخواهد پذيرفت
در مذاكرات خود با اين اشخاص مطالب خود را قاطعانه بيان كرده ايم ، هر كس
قبول كند، با ماست ، والا از ما جداست .
صحيفه نور جلد:2 صفحه :265 تاريخ سخنرانى :11/8/57
|