حديث :
325 - عن معاويه عن ابيه قال : سمعت ابا عبدالله عليه السلام
يقول : ما ناصح الله عبد فى نفسه فاعطى الحق منها و اخذ الحق لها الا اعطى خصلتين
رزقا من الله يسعه و رضا عن الله يغنيه .
ترجمه :
325 - راوى گويد: از امام صادق عليه السلام شنيدم كه مى فرمود: هيچ بنده اى
خالصانه در درون خود به خداوند روى نياورده است تا در نتيجه حق نفس را به او عطا كند
و حقى را كه از آن نفس است براى او بستاند جز اينكه (اگر چنين باشد) دو خصلت به او
بخشيده مى شود: يكى روزى اى از جانب خداوند كه وى را در فراخى (و آسايش ) قرار مى
دهد و ديگرى رضايت و خوشنودى از خداوند كه او را (از همه چيز) بى نياز مى سازد.
حديث :
326 - عن جعفر بن محمد عن ابيه عليه السلام
قال : قال رسول الله صلى الله عليه و آله : من واسى الفقير و انصف الناس من نفسه
فذلك المومن حقا.
ترجمه :
326 - امام صادق عليه السلام از پدر بزرگوارش روايت كند كه
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: كسى كه به فقير كمك مالى كند و در مورد خود
با مردم منصف باشد چنين كسى مومن حقيقى است .
35 - باب انه يجب على المومن ان يحب للمومنين ما يحب لنفسه و ويكره لهم ما
يكره لها
35 - باب بر مومن واجب است آنچه را براى خود دوست مى دارد براى مومنين
دوست بدارد و آنچه را براى خود نمى پسندد براى آنان نخواهد
حديث :
327 - جاء اعرابى الى النبى صلى الله عليه و آله
فقال : يا رسول الله علمنى علملا ادخل به الجنه
فقال : ما احببت ان ياتيه الناس اليك فاته اليهم و ما كرهت ان ياتيه الناس اليك فلا
تاته اليهم .
ترجمه :
327 - عربى به خدمت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله آمد و عرض كرد: اى
رسول خدا! مرا عملى بياموز كه به سبب آن به بهشت
داخل شوم . حضرت فرمود: آنچه را كه دوست مى دارى مردم درباره تو به جاى آورند
درباره آنان به جاى آور و آنچه را كه دوست مى دارى مردم درباره تو به جاى آورند
درباره آنان به جاى آورند درباره آنان به جاى نياور.
حديث :
328 - عن ابى عبدالله عليه السلام
قال : اوحى الله الى آدم عليه السلام انى ساجمع لك الكلام فى اربع كلمات - الى ان
قال : - و اما التى بينك و بين الناس فترضى للناس ما ترضى لنفسك و تكره لهم ما
تكره لنفسك .
ترجمه :
328 - امام صادق عليه السلام فرمود: خداوند به حضرت آدم عليه السلام وحى
فرستاد كه من تمامى سخنى را كه با تو دارم در چهار سخن جمع مى كنم - تا آنجا كه
فرمود: - و اما آنچه كه بين تو و بين مردمان بايد باشد اين است كه براى مردم به
چيزى خوشنود شوى كه براى خودت به آن خشنود مى گردى و براى آنان چيزى را
ناپسند شمرى كه براى خودت آن را ناپسند مى شمرى .
36 - باب استحباب اشتغال الانسان بعيب نفسه عن عيب الناس
36 - باب استحباب اينكه آدمى به جاى اينكه به عيبجويى از ديگران بپردازد
به عيب خود مشغول باشد
حديث :
329 - عن ابى جعفر عليه السلام قال :
قال رسول الله صلى الله عليه و آله ثلاث
خصال من كن فيه او واحده منهن كان فى ظن عرش الله يوم لا
ظل الا ظله رجل اعطى الناس من نفسه ما هو سائلهم و
رجل لم يقدم رجلا و لم يوخر رجلا حتى يعلم ان ذلك لله رضا و
رجل لم يعب اخاه المسلم بعيب حتى ينفى ذلك العيب عن نفسه فانه لا ينفى منها عيبا الا بداله
عيب و كفى بالمرء شغلا بنفسه عن الناس .
ترجمه :
329 - امام باقر عليه السلام روايت كند كه
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: سه خصلت وجود دارد كه هر كس اين سه خصلت
يا يكى از آنها در او باشد در روزى كه هيچ سايه اى جز سايه عرش الهى نيست در زير
سايه عرش الهى خواهد بود: يكى كسى كه به مردم از جانب خود چيزى را عطا كند كه خود
نيز درخواست كننده آن چيز از مردمان است و ديگر كسى كه قدمى از قدمى برندارد مگر
اينكه بداند كه اين قدم برداشتنش رضايت و خوشنودى خداوند را در پى دارد و ديگر
كسى كه از برادر مسلمان خود عيبجويى نكند مگر زمانى كه آن عيب ديگرى برايش ظاهر مى
شود (پس همواره مشغول به بر طرف كردن عيوب خويش است و با عيب ديگران كارى
ندارد) و همين براى مرد كافى است كه به خود
مشغول باشد نه مردمان .
حديث :
330 - عن ابى جعفر عليه السلام قال : سمعت جابر بن عبدالله الانصارى
يقول : ان رسول الله صلى الله عليه و آله مربنا فوقف و سلم ثم
قال : ما لى ارى حب الدنيا قد غلب على كثير من الناس ؟ - الى ان
قال : - طوبى لمن شغله خوف الله عزوجل عن خوف الناس ، طوبى لمن منعه عيبه عن عيوب
المومنين من اخوانه .
ترجمه :
330 - امام باقر عليه السلام فرمود: از جابر بن عبدالله انصارى شنيدم كه مى
گفت : رسول خدا صلى الله عليه و آله بر ما گذر مى كرد كه ايستاد و سلام كرد و
فرمود: چه شده است كه مى بينم دوستى دنيا بر بسيارى از مردم چيره شده است ؟ - تا
آنجا كه فرمود: - خوشا به حال كسى كه بيم از خدا او را به خود
مشغول ساخته و از مردم بيم و هراسى ندارد، خوشا به
حال كسى كه عيب خودش او را از عيب جويى برادران مومنش باز داشته است .
حديث :
331 - عن ابى جعفر عليه السلام قال : كفى بالمرء عيبا ان يتعرف من عيوب
الناس ما يعمى عليه من امر نفسه او يعيب على الناس امرا هو فيه لا يستطيع
التحول عنه الى غيره او يوذى جليسه بما لا يعنيه .
ترجمه :
331 - امام باقر عليه السلام فرمود: همين عيب براى شخص كافى است كه از عيوب
مردم عيبى را تشخيص دهد كه در مورد خودش آن عيب بر او پوشيده مانده (و تشخيص نمى
دهد كه اين عيب در خود او نيز وجود دارد) يا اينكه عيبى را بر مردم بگيرد كه در خود او آن
عيب هست و او توانايى بازگشتن از آن را ندارد يا اينكه همنشين خود را با سخنان يا
كارهاى بيهوده آزار دهد.
حديث :
332 - عن ابى ذر عن رسول الله صلى الله عليه و آله فى حديث
قال ن قلت : يا رسول الله اوصنى قال : اوصيك بتقوى الله فانه راس الامر كله قلت :
زدنى قال : عليك بتلاوه القرآن و ذكر الله كثيرا قلت ، زدنى
قال : عليك بطول الصمت قلت : زدنى قال : اياك و كثره الضحك قلت : زدنى
قال : عليك بحب المساكين و مجالستهم قلت : زدنى
قال : قل للحق و ان كان مرا قلت : زدنى قال : لاتخف فى الله لومه لائم قلت : زدنى
قال : ليحجزك عن الناس ما تعلم من نفسك و لاتجد عليهم فيما تاتى مثله ثم
قال : كفى بالمراء عيبا ان يكون فيه ثلاث
خصال : يعرف من الناس ما يجهل من نفسه و يستحيى لهم مما هو فيه و يدذى جليسه فيما
لايعنيه ثم قال : يا ابا ذر لا عقل كالتدبير و لاورع كالكف و لاحسب كحسن الخلق .
ترجمه :
332 - ابوذر گويد: به رسول
خدا صلى الله عليه و آله عرض كردم : اى رسول خدا! مرا سفارشى فرما. حضرت
فرمود: تو را به رعايت تقواى الهى سفارش مى كنم زيرا تقوى سر همه كارها(ى
شايسته ) است ، عرض كردم : بيش از اين بفرما. فرمود: بر تو باد به تلاوت قرآن و
زياد به ياد خدا بودن ، عرض كردم : بيش از اين بفرما. فرمود: بر تو باد به سكوت
طولانى . عرض كردم : بيش از اين بفرما. فرمود: بر تو باد كه فقيران را دوست داشته
باشى و با آنان همنشينى كنى ، عرض كردم : بيش از اين بفرما. فرمود: حق را بگو اگر
چه تلخ باشد. عرض كردم : بيش از اين بفرما. فرمود: در راه خدا از سرزنش هيچ
سرزنشگرى هراس نداشته باش . عرض كردم : بيش از اين بفرما. فرمود: بايد آن عيبى
كه از خود سراغ دارى تو را از عيبجويى مردم باز دارد، زيرا در آنچه كه
مثل آن را خود انجام مى دهى حجتى بر عليه مردم نمى يابى . سپس فرمود: براى عيبناك
بودن مرد كافى است كه در او سه خصلت باشد: يكى اينكه عيبى را از مردم بداند در
حالى كه (آن عيب در خود او وجود دارد و او) از آن عيب در خود
جاهل است و ديگر اينكه از مردم شرم كردن درباره چيزى را درخواست كند كه آن چيز در خود
او نيز هست و ديگر اينكه همنشين خود را در چيزهاى بيهوده آزار دهد. سپس فرمود: اى ابوذر!
هيچ عقلى همچون عاقبت انديشى نيست و هيچ پرهيزكارى اى همچون دست كشيدن (از گناه )
نيست و هيچ اصل و تبارى مانند خوش خلقى نيست .
حديث :
333 - عن الصادق جعفر بن محمد عليه السلام
قال : ان موسى عليه السلام لما اراد ان يفارق الخضر
قال : اوصنى فكان فيما اوصاه ان قال له : اياك و اللجاجه و ان تمشى فى غير حاجه و
ان تضحك من غير عجب و اذكر خطيئتك و اياك و خطايا الناس .
ترجمه :
333 - امام صادق عليه السلام فرمود: زمانى كه حضرت موسى عليه السلام مى
خواست از حضرت خضر عليه السلام جدا شود گفت : مرا سفارشى فرما. حضرت خضر
عليه السلام در ضمن توصيه هايش فرمود: از سرسختى و خيره سرى بر حذرباش و از
اينكه بدون نياز و حاجتى به دنبال چيزى روى حذر كن و از اينكه بدون تعجب بخندى
پرهيز كن و گناهت را ياد كن و از اينكه گناهان مردم را ياد آور شوى بر حذر باش .
حديث :
334 - عن اميرالمؤمنين عليه السلام انه
قال فى النهى عن عيب الناس : و انما ينبغى لاهل العصمه و المصنوع اليهم فى السلامه
ان يرحموا اهل الذنوب و المعصيه و يكون الشكر هو الغالب عليهم و الحاجز لهم عنهم
فكيف بالعائب الذى عاب اخاه و عيره ببلواه ؟!
اما ذكر موضع ستر الله عليه من ذنوبه ما هو اعظم من الذنب الذى عاب به ؟ فكيف يذمه
بذنب قد ركب مثله ؟ فان لم يكن ركب ذلك الذنب بعينه فقد عصى الله فيما سواه مما هو
اعظم منه و ايم الله لو لم يكن عصاه فى الكبير لقد عصاه فى الصغير و لجراته على
عيب الناس اكبر يا عبدالله لاتعجل فى عيب عبد بذنبه فلعله مغفور له و لا تامن على نفسك
صغير معصيه فلعك تعذب عليه فليكفف من علم منكم نفسك صغير معصيه فلعلك تعذب عليه
فليكفف من علم منكم عيب غيره لما يعلم من عيب نفسه و ليكن الشكر شاغلا له على معافاته مما
ابتلى به غيره .
ترجمه :
334 - اميرالمؤمنين عليه السلام درباره نهى نمودن از عيبجويى مردمان فرموده است :
بر كسانى كه خود نگهدار و پاكند و سلامت از گناه به آنان بخشيده شده است سزاوار
است كه به حال گناهكاران و نافرمانان رحمشان آيد و شكرگزارى (نعمت سلامت از گناه )
بر آنان چيره و مسلط باشد و اين شكرگزارى آنان را از بيان عيب مرم باز دارد، پس
چگونه است حال آن عيبجويى كه از برادر خود عيب گيرد و او را بر گرفتارى اش
سرزنش كند؟! آيا اين شخص عيبجو به ياد نمى آورد آن جايى را كه خداوند گناهانى از او
را پوشاند كه به مراتب بزرگتر از گناهى بودند كه او اكنون بر آن از برادر خود
خرده گيرى مى كند؟ پس چگونه برادرش را به گناهى سرزنش مى كند كه خود همانند آن
را مرتكب شده است ؟ اگر هم عين آن را مرتكب نشده خداوند را در بزرگتر و بدتر از آن
نافرمانى نموده ، و سوگند به خدا كه اگر هم اين شخص مرتكب گناه بزرگ نشده حتما
گناه كوچك انجام داده است و اين جراتى كه در عيب گيرى از مردم به خرج داده خود از هر
گناهى بزرگتر است . اى بنده خدا! در عيبجويى از بنده اى كه مرتكب گناهى شده شتاب
مكن شايد گناه او بخشيده شود و بر نفس خويش ايمن مباش كه گناه كوچكى انجام داده اى
شايد بر همان گناه عذاب شوى . پس هر كس از شما به عيب ديگرى آگاهى يافت بايد از
عيبجويى او خوددارى كند زيرا به عيب خود نيز آگاه است . و بايد شكرگزارى بر پاك
بودنش از گناهى كه ديگرى مرتكب آن است او را از پى گيرى گناه ديگران به خود
مشغول دارد.
حديث :
335 - و قال عليه السلام : من نظر فى عيب نفسه
اشتغل عن عيب غيره و من رضى رزق الله لم يحزن على مافاته - الى ان
قال - و من نظر فى عيوب الناس ثم رضيها لنفسه فذلك الاحمق بعينه .
ترجمه :
335 - اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: كسى كه در عيب خويش انديشه كند از عيب
جويى ديگران باز مى ماند و كسى كه به روزى خداوند خوشنود باشد بر آنچه كه از
دست داده است غمگين نمى شود - تا آنجا كه فرمود: - و كسى كه در عيب هاى مردمان بنگرد
سپس آن عيوب را براى خويش بپسندد چنين كسى نادان واقعى است .
حديث :
336 - و قال عليه السلام : اكبر العيب ان تعيب ما فيك مثله .
ترجمه :
336 - اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: بزرگترين عيب آن است كه آنچه را كه مانند
آن در خود توست عيب بشمرى .
حديث :
337 - عن محمد بن اسماعيل عن بعض رجاله
قال سمعت اباعبدالله عليه السلام يقول : اذا رايتم العبد متفقدا لذنوب الناس ناسيا
لذنوبه فاعلموا انه قد مكر به .
ترجمه :
337 - محمد بن اسماعيل از يكى از مردانش
نقل مى كند كه گفت : از امام صادق عليه السلام شنيدم كه مى فرمايد: هرگاه ديديد كه
بنده اى گناهان مردمان را جستجو مى كند و گناهان خويش را فراموش كرده است بدانيد كه
او فريب خورده و مورد مكر (شيطان ) واقع شده است .
حديث :
338 - قال
رسول الله صلى الله عليه و آله : كان بالمدينه اقوام لهم عيوب فسكتوا عن عيوب
الناس فاسكت الله عن عيوبهم الناس فماتوا و لاعيوب لهم عند الناس و كان بالمدينه
اقوام لا عيوب لهم فتكلموا فى عيوب الناس فاظهر الله لهم عيوبا لم يزالوا يعرفون
بها الى ان ماتوا.
ترجمه :
338 - رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: در شهر گروهى بودند كه عيوبى
داشتند اما از بيان عيوب ديگران ساكت ماندند خداوند نيز مردم را از بيان عيوب آنها ساكت
كرد پس آنان مردند در حالى كه در نزد مردم عيبى براى ايشان وجود نداشت و در شهر
گروهى بودند كه عيبى نداشتند اما در مورد عيوب مردم سخن مى گفتند خداوند نيز براى
آنان عيبهايى ظاهر ساخت كه پيوسته تا زمانى كه مردند به آن عيبها شناخته مى شدند.
حديث :
339 - عن ابى عبيده الحذاء قال سمعت ابا جعفر محمد به على الباقر عليه
السلام يقول : قال رسول الله صلى الله عليه و آله : ان اسرع الخير ثوابا البر و ان
اسرع الشر عقابا البغى و كفى بالمرء عيبا ان يبصر من الناس ما يعمى عنه من نفسه و
ان يعير الناس بما لايستطيع تركه و ان يوذى حليسه بما لايعنيه .
ترجمه :
339 - ابى عبيده خذا گويد: از امام باقر عليه السلام شنيدم كه مى فرمايد:
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: همانا خيرى كه ثوابش سريعتر از هر خير
ديگرى به آدمى مى رسد نيكى كردن است و شرى كه كيفرش سريعتر از هر شر ديگرى
نصيب آدمى مى شود ستم نمودن است و براى عيبناك بودن مرد همين بس كه در مردم عيبى را
ببيند كه از ديدن آن عيب در وجود خود نابينا است و مردم را به عيبى سرزنش كند كه خود
توان ترك آن را ندارد و همنشين خود را به خاطر چيزى پوچ و بيهوده آزار دهد.
37 - باب وجوب العدل
37 - باب وجوب عدالت
حديث :
340 - عن ابى عبدالله عليه السلام
قال : اتقوا الله و اعدلوا فانكم تعيبون على قوم لايعدلون .
ترجمه :
340 - از امام صادق عليه السلام روايت است كه فرمود: از خدا بترسيد و عدالت را
پيشه خود سازيد زيرا شما خود بر قومى كه عدالت نمى ورزند خرده گيرى مى
كنيد.
حديث :
341 - عن ابى عبدالله عليه السلام
قال : العدل احلى من الماء يصيبه الظمان ، ما اوسع
العدل اذا عدل فيه و ان قل .
ترجمه :
341 - امام صادق عليه السلام فرمود: عدل از آب گوارايى كه تشنه به آن
برخورد مى كند شيرين تر است ، چه فراخ و گسترده است عدالت زمانى كه جانب انصاف
و تعادل در آن رعايت شود اگر چه كم باشد.
حديث :
342 - عن ابى عبدالله عليه السلام
قال : العدل احلى من الشهد و الين من الزيد و اطيب ريحا من المسك .
ترجمه :
امام صادق عليه السلام فرمود: عدل شيرين تر از
عسل و نرم تر از كف و خوشبوتر از مشك است .
حديث :
343 - عن ابى عبدالله عليه السلام
قال : ان الله جعل لمن جعل له سلطانا اجلا و مده من
ليال و ايام و سنين و شهور فان عدلوا فى الناس امر الله صاحب الفلك ان يبطى
بادارته فطالت ايامهم و لياليهم و سنينهم و شهورهم و ان جاروا فى الناس فلم
يعدلوا امر الله صاحب الفلك فاسرع بادارته فقصرت لياليهم و ايامهم و سنينهم و
شهورهم و قد وفى الله عزوجل بعدد الليالى و الشهور.
ترجمه :
343 - امام صادق عليه السلام فرمود: به راستى كه خداوند براى كسى كه به او
سلطنتى بخشيده است سرآمد و مدت معينى از شبها و روزها و سالها و ماهها قرار داده است
پس اگر آنان در بين مردم به عدل رفتار كنند خداوند به فرشته اى كه گرداننده
روزگار است دستور مى دهد كه كندتر بگرداند تا روزها و شبها و سالها و ماههاى آنان
طولانى شود. و اگر به مردم ستم كنند و به عدالت رفتار نكنند خداوند آن فرشته اش
را امر مى كند كه در گرداندن شتاب كند پس شبها و روزها و سالها و ماههايشان كوتاه مى
شود و خداوند عزوجل آن شبها و ماههايى را كه براى آنان مقدر فرموده به اتمام مى
رساند.
حديث :
344 - عن ابى عبدالله الصادق عليه السلام
قال : ثلاثه هم اقرب الخلق الى الله عزوجل يوم القيامه حتى يفرغ من الحساب
رجل لم تدعه قدرته فى حال غضبه الى ان يحيف على من تحت يديه و
رجل مشى بين اثنين فلم يمل مع احدهما على الاخر بشعيره و
رجل قال الحق فيما عليه .
ترجمه :
344 - امام صادق عليه السلام فرمود: سه كس هستند كه در روز قيامت تا وقتى كه
خداوند از حساب خلق فارغ شود نزديكترين كسان به خداوند اند: يكى كسى كه قدرت و
توانايى اش در حال خشم او را به سوى ستم كردن به زيردستان فرا نخوانده است و
ديگرى كسى كه (براى اصلاح و حكم كردن ) بين دو نفر رفت و آمد كند ولى حتى به
اندازه يك دانه جو به يكى از آنها بر عليه ديگرى
تمايل پيدا نكند و ديگرى كسى كه در جايى كه به ضرر اوست حق را بر زبان
آورد.
38 - باب انه لايجوز لمن وصف عدلا ان يخالفه الى غيره
38 - باب بر كسى كه درستى را مى ستايد جايز نيست كه در مورد ديگرى
خلاف آن را عمل كند
حديث :
345 - عن ابى عبدالله عليه السلام
قال : ان من اعظم الناس حسره يوم القيامه من وصف عدلا ثم خالفه الى غيره .
ترجمه :
345 - از امام صادق عليه السلام روايت است كه فرمود: همانا در روز قيامت يكى از
كسانى كه حسرتش از ديگران بيشتر است كسى است كه راستى و درستى اى را ستوده است
ولى درباره ديگرى خلاف آن را عمل نموده است .
حديث :
346 - عن ابى عبدالله قال : ان اشد الناس حسره يوم القيامه من وصف عدلا ثم
عمل بغيره .
ترجمه :
346 - از امام صادق عليه السلام روايت است كه فرمود: همانا در روز قيامت حسرت
كسى از همه بيشتر است كه درستى اى را ستوده است اما در
عمل خلاف آن را به كار بسته است .
حديث :
347 - عن ابى عبدالله عليه السلام
قال : ان من اشد الناس عذابا يوم القيامه من وصف عدلا و
عمل بغيره .
ترجمه :
347 - از امام صادق عليه السلام روايت است كه فرمود: همانا در روز قيامت يكى از
كسانى كه عذابش از ديگران سخت تر است كسى است كه درستى و عدالتى را ستوده است
اما به غير آن عمل كرده است .
حديث :
348 - عن ابى عبدالله عليه السلام
قال : فى قول الله عزوجل (فكبكبوا فيها هم و الغاوون )
فقال يا ابابصير هم قوم وصفوا عدلا بالسنتهم ثم خالفوه الى غيره .
ترجمه :
348 - از امام صادق عليه السلام روايت است كه درباره
قول خداى عزوجل كه مى فرمايد: (پس آنان و گمراهان به روى در دوزخ افكنده شوند)
(85) فرمود: اى ابا بصير! آنان گروهى هستند كه
عدل و راستى اى را به زبان مى ستايند ولى به غير آن
عمل مى كنند.
حديث :
349 - عن خيثمه قال قال لى جعفر عليه السلام : ابلغ شيعتنا انه لن
ينال ما عند الله الا بعمل و ابلغ شيعتنا ان اعظم الناس حسره يوم القيامه من وصف عدلا ثم
يخالفه الى غيره .
ترجمه :
349 - خيثمه گويد: امام جعفر صادق عليه السلام به من فرمود: به شيعيان ما
برسان كه هرگز كسى به رضوان و خوشنودى كه در نزد خداست نخواهد رسيد مگر با
عمل و به شيعيان ما برسان كه در روز قيامت كسى كه حسرتش از ديگران بيشتر است آن
كس است كه عدالت و درستى اى را ستوده است سپس به غير آن
عمل كرده است .
39 - باب وجوب اصلاح النفس عند ميلها الى الشر
39 - باب وجوب اصلاح نمودن نفس در زمانى كه به
شر ميل پيدا مى كند
حديث :
350 - عن ابى خديجه قال دخلت على ابى الحسين عليه السلام
فقال لى : ان الله تبارك و تعالى ايد المومن بروح منه يحضره فى
كل وقت يحسن فيه و يتقى و يغيب عنه فى كل وقت يذنب فيه و يعتدى فهى معه تهتز
سرورا عند احسانه تسيح فى الثرى عند اساءته فتعاهدوا عباد الله نعمه باصلاحكم
انفسكم تزداد و ايقينا و تربحوا نفيسا ثمينا رحم الله امراهم بخير فعمله او هم بشر
فارتدع عنه - ثم قال : - نحن نزيد الروح بالطاعه لله و
العمل له .
ترجمه :
350 - ابى خديجه گويد: بر امام رضا عليه السلام وارد شدم حضرت به من
فرمود: خداوند تبارك و تعالى مومن را با روحى از خود تقويت و پشتيبانى مى كند و اين
روح الهى در هر زمانى كه مومن نيكى مى كند و تقوا را رعايت مى نمايد در نزد او حاضر
است و زمانى كه گناه كند و از حق تجاوز كند آن روح الهى غايت مى شود پس آن روح الهى
همراه با مومن است و در هنگام نيكو كارى مومن به نشاط در مى آيد و در هنگام بدى نمودنش
به زمين مى رود پس اى بندگان خدا با اصلاح نمودن خود نعمتهاى خداوند را محافظت كنيد
تا بر باورتان افزوده شود و بر سود زيادى عايدتان شود خداوند رحمت كند مردى را
كه قصد خير كند و آن را به جاى آورد يا اينكه (اگر) قصد
عمل بدى نمود از انجام آن خوددارى كند.
- سپس فرمود: - ما با فرمانبردارى از خداوند و
عمل براى او بر اين روح الهى مى افزاييم .
حديث :
351 - قال ابوعبدالله عليه السلام : اقصر نفسك عما يضرها من
قبل ان تفارقك و اسع فى فكاكها كما تسعى فى طلب معيشتك فان نفسك رهينه بعملك
.
ترجمه :
351 - امام صادق عليه السلام فرمود: نفس خود را پيش از آنكه از تو جدا شود از هر
آنچه كه به آن ضرر مى رساند باز نگاهدار و همچنانكه در طلب روزى ات كوشش مى
كنى در رهايى و خلاص نمودن نفست بكوش زيرا نفس تو در گرو
عمل و كردار توست .
حديث :
352 - عن ابى عبدالله عليه السلام
قال : قال اميرالمؤمنين عليه السلام : كانت الفقهاء و العلماء اذا كتب بعضهم الى بعض
كتبوا بثلاث ليس معهن رابعه من كانت همته آخرته كفاه الله همه من الدنيا و من اصلح
سريرته اصلح الله علانيته و من اصلح ما بينه و بين الله اصلح الله ما بينه و بين
الناس .
ترجمه :
352 - امام صادق عليه السلام فرمود: اميرالمؤمنين فرموده است : دانشمندان و عالمان
چنين بودند كه هرگاه براى يكديگر نامه مى نوشتند سه جمله مى نوشتند كه چهارمى
نداشت (و سخنانشان از اين سه جمله تجاوز نمى كرد): 1 - كسى كه همت و تلاشش در امر
آخرتش باشد خداوند دنياى او را كفايت مى كند.
2 - كسى كه درون خويش را اصلاح كند خداوند ظاهرش را اصلاح خواهد كرد.
3 - كسى كه بين خود و خدايش را اصلاح كند خداوند بين او و مردم را اصلاح خواهد
نمود.
حديث :
353 - عن اميرالمؤمنين عليه السلام انه
قال : من اصلح ما بينه و بين الله اصلح الله ما بينه و بين الناس و من اصلح امرا آخرته
اصلح الله له دنياه .
ترجمه :
353 - اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: هر كس بين خود و خدايش را اصلاح كند
خداوند بين او و مردم را اصلاح خواهد كرد و كسى كه امر آخرتش را اصلاح كند خداوند امر
دنيايش را برايش به سامان مى رساند.
حديث :
354 - و قال عليه السلام : من اصلح سريرته اصلح الله علانيته و من
عمل لدينه كفاه الله دنياه و من احسن فيما بينه و بين الله كفاه الله ما بينه و بين الناس
.
ترجمه :
354 - اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: كسى كه درون خويش را اصلاح كند خداوند
ظاهرش را اصلاح خواهد كرد و كسى كه براى دينش كار كند خداوند دنيايش را كفايت مى
كند و كسى كه بين خود و خدايش را نيكو كند خداوند خود بين او و مردم را كفايت مى
كند.
حديث :
355 - عن جعفر بن محمد عليه السلام عن آبائه عليه السلام عن على عليه السلام
قال : من اصلح فيما بينه و بين الله اصلح الله ما بينه و بين الناس .
ترجمه :
355 - امام صادق عليه السلام از پدران بزرگوارش ، از على عليه السلام روايت
فرمود: كسى كه بين خود و خدايش را اصلاح كند خداوند بين او و مردم را اصلاح خواهد
كرد.
40 - باب وجوب اجتناب الخطايا و الذنوب
40 - باب وجوب دورى نمودن از لغزشها و گناهان
حديث :
356 - عن ابى عبدالله عليه السلام
قال : اما انه ليس من عرق يضرب و لا نكبه و لاصداع و لا مرض الا بذنب و ذلك
قول الله عزوجل فى كتابه : (و ما اصابكم من مصيبه فبما كسبت ايديكم و يعفوا عن كثير)
قال : ثم قال : و ما يعفو الله اكثر مما يواخذ به .
ترجمه :
356 - امام صادق عليه السلام فرمود: آگاه باشيد كه هيچ رگى نمى زند و هيچ
مصيبت و سر درد و مرضى پيش نمى آيد مگر به خاطر گناهى و اين است معناى گفتار
خداوند عزوجل در كتابش كه فرمود: (مصيبتى كه به شما رسيده است به سبب چيزى است
كه دستهايتان كسب نموده و خداوند از بسيارى (از خطاهاى شما) در مى گذرد) (86)
سپس حضرت فرمود: آنچه كه خداوند از آن در مى گذرد بيشتر است از آنچه كه به سبب
آن مردمان را مواخذه مى كند.
حديث :
357 - عن ابى عبدالله عليه السلام فى
قول الله عزوجل : (فما اصبرهم على النار) فقال : ما اصبرهم على
فعل ما يعلمون انه يصيرهم الى النار.
ترجمه :
357 - امام صادق عليه السلام درباره گفتار خداى
عزوجل كه مى فرمايد: (پس چه چيز آنها را بر آتش شكيبا كرد) (87) فرمود: يعنى
چه چيز آنها را بر انجام كارى كه مى دانند آنها را به سوى آتش مى برد شكيبا
كرد؟!
حديث :
358 - عن ابى جعفر عليه السلام قال : الذنوب كلها شديده و اشدها ما نبت عليه
اللحم و الدم لانه اما مرحوم و اما معذب و الجنه لايدخلها الا طيب .
ترجمه :
358 - امام باقر عليه السلام فرمود: همه گناهان سخت اند و سخت ترين آنها گناهى
است كه (در طول انجام آن ) گوشت و خون بر اساس آن بر بدن شخص روييده باشد
زيرا گناهكار يا مورد رحمت حق قرار مى گيرد و يا عذاب مى شود و بهشت جايگاهى است
كه تنها كسى كه پاكيزه است به آن داخل مى گردد.
حديث :
359 - عن ابى عبدالله عليه السلام
قال : قال رسول الله صلى الله عليه و آله : ان العبد ليحبس على ذنب من ذنوبه مائه عام
و انه لينظر الى ازواجه فى الجنه يتنعمن .
ترجمه :
359 - امام صادق عليه السلام فرمود: رسول خدا صلى الله عليه و آله فرموده است
: به راستى كه بنده به خاطر گناهى از گناهانش يكصد
سال محبوس و زندانى مى شود و او از درون زندان خود به همسرانى كه در بهشت براى او
وجود دارند مى نگرد كه چگونه آنان مشغول تنعم و بهره بردن هستند.
حديث :
360 - عن ابى الحسن عليه السلام قال :
قال اميرالمؤمنين عليه السلام : لاتبدين عن واضحه و قد عملت
الاعمال الفاضحه و لا تامن البيات و قد عملت السيئات .
ترجمه :
360 - امام رضا عليه السلام فرمود: اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: در حالى كه
اعمال ننگين و رسوا كننده اى را به جاى آورده اى دندانت را به خنده آشكار مكن و زمانى كه
مرتكب بديها شده اى از عذاب شبانگاهى ايمن مباش .
حديث :
361 - عن ابى جعفر عليه السلام قال : ما من نكبه تصيب العبد الا بذنب و ما يعفو
الله اكثر.
ترجمه :
361 - امام باقر عليه السلام فرمود: هيچ مصيبتى به بنده نمى رسد مگر به خاطر
گناهى ، و آنچه خدا از آن در مى گذرد بيشتر است .
حديث :
362 - عن ابى عبدالله عليه السلام
قال : كان ابى عليه السلام يقول ما من شى ء افسد للقلب من خطيئه ان القلب ليواقع
الخطيئه فما تزال به حتى تغلب عليه فيصير اعلاه اسفله .
ترجمه :
362 - امام صادق عليه السلام فرمود: پدرم مى فرمود: هيچ چيزى مانند گناه قلب را
تباه نمى كند زيرا قلب پيوسته به گناه تن در مى دهد تا جايى كه گناه بر قلب چيره
و غالب مى شود و قلب را دگرگون مى سازد.
حديث :
363 - عن ابى جعفر عليه السلام قال : ان العبد ليذنب الذنب فيزوى عنه الرزق
.
ترجمه :
363 - امام باقر عليه السلام فرمود: به راستى كه بنده گناه مى كند پس در نتيجه
، رزق و روزى او از او دور مى شود و كناره مى گيرد.
حديث :
364 - عن ابى عبدالله عليه السلام
قال : ان الذنب يحرم العبد الرزق .
ترجمه :
364 - امام صادق عليه السلام فرمود: به راستى كه گناه باعث محروم شدن بنده از
روزى مى شود.
حديث :
365 - عن ابى جعفر عليه السلام قال : ان
الرجل ليذنب الذنب فيدرا عنه الرزق و تلا هذه الايه (اذ اقسموا ليصرمنها مصبحين و لا
يستثنون فطاف عليها طائف من ربك و هم نائمون ).
ترجمه :
365 - امام باقر عليه السلام فرمود: همانا مرد گناه مى كند در نتيجه رزق و روزى
از او دور مى شود، و سپس اين آيه را تلاوت فرمود: (آنگاه كه سوگند ياد نمودند كه آن
باغ را صبحگاهان مى بريم و ان شاء الله نگفتند پس در حالى كه ايشان در خواب بودند
طواف كننده اى از جانب پروردگارت بر آن باغ طواف نمود (و آن را نابود ساخت )
(88)
حديث :
366 - عن ابى بصير قال سمعت ابا عبدالله عليه السلام
يقول : اذا اذنب الرجل خرج فى قلبه نكته سوداء فان تاب انمحت و ان زاد زادت حتى
تغلب على قلبه فلا يفلح بعدها ابدا.
ترجمه :
366 - ابى بصير گويد: از امام صادق عليه السلام شنيدم كه مى فرمود: هرگاه
مرد مرتكب گناهى شود در قلب او نقطه سياهى ظاهر مى شود پس اگر توبه نمود آن
سياهى محو مى شود ولى اگر بر گناهش افزود بر آن سياهى نيز افزوده مى شود تا
جايى كه سياهى بر قلبش چيره مى گردد پس بعد از آن هرگز به رستگارى نمى رسد.
حديث :
367 - عن ابى جعفر عليه السلام قال : ان العبد
يسال الله الحاجه فيكون من شانه قضاوها الى
اجل قريب او الى وقت بطى ء فيذنب العبد ذنبا
فيقول الله تبارك و تعالى للملك : لاتقض حاجته و احرمه فانه تعرض لسخطى و
استوجب الحرمان منى .
ترجمه :
367 - امام باقر عليه السلام فرمود: به راستى كه (گاه باشد) بنده اى از خداوند
حاجتى را در خواست مى كند و (در آن مورد) قصد خداوند اين است كه تا زمانى نزديك يا تا
درنگى اندك حاجت او را برآورده سازد پس در اين فاصله آن بنده مرتكب گناهى مى شود
پس خداوند تبارك و تعالى به فرشته خود مى فرمايد: حاجتش را برآورده مساز و او را
محروم گردان زيرا او (با گناه خويش ) خود را در معرض خشم من قرار داد و مستوجب بى
بهرگى از رحمت من گشت .
حديث :
368 - عن ابى عبدالله عليه السلام
قال : ان الرجل يذنب الذنب فيحرم صلاه الليل و ان
العمل السيى اسرع فى صاحبه من السكين فى اللحم .
ترجمه :
368 - امام صادق عليه السلام فرمود: به راستى كه مرد مرتكب گناهى مى شود و
در نتيجه از (انجام نماز شب محروم مى ماند و حقا كه كردار زشت از چاقويى كه در آن
گوشت فرو مى رود سريعتر در صاحب خود اثر مى گذارد.
حديث :
369 - عن ابى عبدالله عليه السلام
قال : من هم بالسيئه فلان يعملها فانه ربما
عمل العبد السيئه فيراه الرب تبارك و تعالى و تعالى
فيقول : و عزتى و جلالى لااغفر لك بعد ذلك ابدا.
ترجمه :
369 - امام صادق عليه السلام فرمود: هر كس قصد نمود كه كار بدى انجام دهد (از
قصد خود برگردد و) و چنين نكند زيرا چه بسا كه بنده اى مرتكب كار بدى مى گردد
پس پروردگار تبارك و تعالى به او مى نگرد و مى فرمايد: سوگند به عزت و
بزرگى ام كه پس از اين هرگز تو را نمى بخشايم .
حديث :
370 - عن ابى جعفر عليه السلام قال : ما من عبد الا و فى قلبه نكته بيضاء
فاذا اذنب دنيا خرج فى النكته سوداء فان تاب ذهب ذلك السواد و ان تمادى فى الذنوب
زاد ذلك السواد حتى يغطى البياض فاذا غطى البياض لم يرجع صاحبه الى خير ابدا
و هو قول الله عزوجل : (بل ران على قلوبهم ماكانوا يكسبون ).
ترجمه :
370 - امام باقر عليه السلام فرمود: هيچ بنده اى نيست مگر اينكه در قلب او نقطه اى
سفيد است پس هرگاه مرتكب گناهى شود در درون آن نقطه سفيد نقطه اى سياه نمايان
شود پس اگر توبه نمود آن نقطه سياه از بين مى رود ولى اگر (ادامه داد و) گناهانش
به درازا كشيد آن سياهى افزوده مى شود تا جايى كه تمام سفيدى را مى پوشاند پس
هرگاه سياهى روى سفيدى را بپوشاند ديگر آن گناهكار هرگز به سوى خير باز نمى
گردد و اين معناى گفتار خداوند عزوجل است كه مى فرمايند: (بلكه آنچه را كه كسب مى
كردند زنگارى بر دلهاشان مى شد) (89)
حديث :
371 - عن ابى عمرو المدائنى عن ابى عبدالله عليه السلام
قال : سمعته يقول : كان ابى يقول : ان الله قضى قضاء حتما لا ينعم على العبد بنعمه
فيسلبها اياه حتى يحدث العبد ذنبا يستحق بذلك النقمه .
ترجمه :
371 - ابى عمر مدائنى از امام صادق عليه السلام روايت كند كه فرمود: پدرم امام
باقر عليه السلام مى فرمود: به راستى كه خداوند حكم و قضاى حتمى اش بر اين قرار
گرفته كه نعمتى را به بنده اى نبخشد و سپس آن را از او بگيرد (بلكه اگر نعمتى را
به او بخشيد آن را از وى سلب نمى كند) مگر اينكه آن بنده گناهى كند و در نتيجه
سزاوار خشم الهى گردد (پس در واقع خود بنده با گناهش نعمت را از خود سلب مى
كند).
حديث :
372 - عن سماعه قال سمعت ابا عبدالله عليه السلام
يقول : ما انعم الله على عبد نعمه فسلبها اياه حتى يذنب ذنبا يستحق بذلك السلب .
ترجمه :
372 - سماعه گويد: از امام صادق عليه السلام شنيدم كه مى فرمود: خداوند نعمتى
را به بنده اش نمى بخشد كه آن را از او بگيرد مگر اينكه مرتكب گناهى شود و به سبب
آن سزاوار سلب نعمت گردد.
حديث :
373 - عن ابى عبدالله عليه السلام انه
قال : ان احدكم ليكثر الخوف من السلطان و ما ذلك الا بالذنوب فتوقوها ما استطعتم و لا
تمادوا فيها.
ترجمه :
373 - امام صادق عليه السلام فرمود: به راستى كه كسى از شما بسيار از سلطان
مى ترسد و اين ترسش فقط به خاطر گناهان است پس ، از گناهان تا مى توانيد پرهيز
كنيد و در گناهان فرو نمانيد.
حديث :
374 - قال اميرالمؤمنين عليه السلام : لاوجع اوجع للقلوب من الذنوب و لا خوف
اشد من الموت و كفى بما سلف تفكرا و كفى بالموت و اعظا.
ترجمه :
374 - اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: هيچ دردى براى دلها دردناكتر از گناهان
نيست و هيچ ترسى سخت تر از مرگ نيست و آنچه كه سپرى گشته است براى انديشيدن
كافى است و مرگ به عنوان اندرز دهنده كفايت مى كند.
حديث :
375 - عن العباس بن هلال الشامى قال سمعت الرضا عليه السلام
يقول : كلما احدث العباد من الذنوب ما لم يكونوا يعملون احدث لهم من البلاء ما لم يكونوا
يعرفون .
ترجمه :
375 - عباس بن هلال شامى گويد: از امام رضا عليه السلام شنيدم كه مى فرمود:
هرگاه بندگان گناهانى را انجام دهند كه پيش از آن مرتكب چنين گناهانى نمى شدند
بلاهايى براى آنها پيش مى آيد كه پيش از آن چنين بلاهايى را سراغ نداشتند.
حديث :
376 - قال
رسول الله صلى الله عليه و آله : من اذنب ذنبا و هو ضاحك
دخل النار و هو باك .
ترجمه :
376 - رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: هر كس مرتكب گناهى شود در حالى
كه خندان است (در روز قيامت ) با چشم گريان به آتش دوزخ در افتد.
حديث :
377 - عن ابى عبدالله عليه السلام
قال : يا مفضل اياك و الذنوب و حذرها شيعتنا فو الله ما هى الى احد اسرع منها اليكم ان
احدكم لتصيبه المعره من السلطان و ما ذاك الا بذنوبه و انه ليصيبه السقم و ما ذلك الا
بذنوبه و انه ليحبس عنه الرزق و ما هو الا بذنوبه و انه ليشدد عليه عند الموت و ما
ذاك الا بذنوبه حتى يقول من حضره لقد غم بالموت - فلما راى ما قد دخلنى
قال : - اتدرى لم ذاك ؟ قلت : لا. قال ذاك و الله انكم لاتواخذون بها فى الاخره و عجلت
لكم فى الدنيا.
ترجمه :
377 - امام صادق عليه السلام فرمود: اى
مفصل ! از گناهان بپرهيز و شيعيان ما را نيز از گناهان بر حذر دار. سوگند به خدا كه
گناهان به سوى هيچ كس با شتاب تر از آنكه به سوى شما مى آيند نمى روند، همانا
كسى از شما را از ناحيه سلطان رنج سختى مى رسد و اين نيست مگر به خاطر گناهانش و
كسى از شما دچار بيمارى مى شود و اين نيست مگر به خاطر گناهانش و كسى از شما رزق
و روزى اش از او باز داشته مى شود و اين نيست مگر به
دليل گناهانش و كسى از شما هنگام مرگ دچار فشار زياد مى شود تا آنجا كه كسى كه در
نزد او حاضر است مى گويد: او به خاطر مرگ دلتنگ و غمگين شده است و اين نيست مگر
به خاطر گناهانش . رواى گويد: در اينجا من از سخنان حضرت به فكر فرو رفتم كه
چرا بايد شيعيان به چنين بلاهايى دچار شوند؟ و حضرت چون مرا به اين
حال ديد فرمود: آيا مى دانى كه چرا چنين است ؟ عرض كردم : خير. حضرت فرمود:
سوگند به خدا كه اين به خاطر آن است كه شما به سبب گناهانتان در آخرت مورد مواخذه
قرار نگيريد و در عقوبت و كيفرتان در اين دنيا
تعجيل شده است (تا پاك به آن دنيا كوچ كنيد).
41 - باب وجوب اجتناب المعاصى
41 - باب وجوب خوددارى نمودن از گناهان
حديث :
378 - عن ابى عبدالله عليه السلام
قال : تعوذوا بالله من سطوات الله بالليل و النهار قلت : و ما سطوات الله ؟
قال : الاخذ على المعاصى .
ترجمه :
378 - امام صادق عليه السلام فرمود: از سخت گرفتن ها و چيره گشتن هاى خداوند در
شبانه روز به خدا پناه بريد. راوى گويد: عرض كردم : سخت گرفتن هاى خداوند چيست
؟ حضرت فرمود: گرفتن بندگان بر نافرمانى هايشان .
حديث :
379 - عن ابى الحسن عليه السلام قال : حق على الله ان لايعصى فى دار الا
اضحاها للشمس حتى تطهرها.
ترجمه :
379 - امام رضا عليه السلام فرمود: بر خداوند سزاوار است كه در هيچ خانه اى
نافرمانى اش نشود جز اينكه درون آن خانه را براى خورشيد نمايان كند (يعنى سقف آن
خانه را بردارد تا خورشيد به درون آن بتابد) تا خورشيد آن خانه را پاك
سازد.
|