۱۳۹۷/۸/۱۸   2:50  بازدید:3798     نماز جمعه


خطبه های ماه ربیع الاول

 


 
خطبه های نماز جمعه 16 آذرماه 1397 مطابق با 29 ربیع الاول 1440 و 7 دسامبر2018 
خطبه اول
خطبه دوم
خطبه های نماز جمعه 9 آذرماه 1397 مطابق با 22 ربیع الاول 1440 و 30 نوامبر 2018 
خطبه اول
خطبه دوم
خلاصه خطبه ها : موضوع استخاره

به معنای عام یعنی طلب خیر نمودن از خدا در تمام امور، اینکه برای مومن بهتر است در کارها و تصمیمات خود از خدا طلب خیر کند و در قلب و نیت و عملش امور را به خدا واگذار کند و از او بخواهد امورش ختم به خیر شود.
طبق این معنا، استخاره به زمان و مکان و شرایط خاصی اختصاص ندارد. این استخاره در واقع نوعی دعا است نه مشاوره.
دمات آن در قرآن کریم و روایات اهل بیت (ع)، گفت: درباب موافق و یا مخالف بودن علما، باید اشاره داشت که در بین عالمان به قرآن و دین،
بخشی موافق روایات و مضمون استخاره به نقل معصومان (ع) هستند، اما بعضی دیگر از علما غیرموافق هستند، البته نه به این معنا که مخالف قول حضرات معصوم (ع) باشند، بلکه می گویند استخاره پایین ترین درجه در تصمیم گیری های امور است

_یک مشکل این است که بعضی استخاره راباتفال اشتباه میگیرند میگه استخاره بگیرببینم این کارجورمیشود من دراین کنکورقبول میشوم ی اخیر
این درست نیست
روایتی از امام صادق (ع) داریم که فرمودند: لا تتفال بالقرآن (کافی، ج2، ص629)

فالگیری برای کارهای آینده است که البته خرافه است ولی استخاره نحوه‌ای از قرعه بوده و قرعه نص صریح قرآن است که در مورد داستان انداختن حضرت یونس(ع) به آب صادق است.

_مشکل دیگراینکه ، استخاره را با پيشگويى نبايد اشتباه گرفت
-مشکل دوم این است که برای هرچیزی سریع میرود سراغ استخاره
._مشکل سوم این است که میخواهد نظرخودش رابه قرآن تحمیل کند بزن تاخوب بیاد
_مشکل چهارم این است که به استخاره عمل نمی‌کند
باید بدانیم که نتیجه هیچ اموری در استخاره بیان نشده است
و بنده با این کارش نتیجه عمل خود را به خدا واگذار می کند.
اولااز نگاه قرآن کریم و حضرات معصوم (ع)، معقول ترین روشی که بخواهیم کاری را انجام بدهیم، تامل، تفکر، تدبر کردن در امور است، که هر آن چیزی که نتیجه بود به آن عمل کنیم.
ثانیااز استخاره نمی توان، طلب غیب داشت، حال اگر شخصی طلب غیب شنیدن را از روحانیون و یا طلاب داشته باشد، دیگر استخاره نیست، و در تعریف آن ما روایتی نداریم، چرا که تنها ائمه معصوم (ع) هستند که می توانند نتیجه کار را بیان کنند و به علوم مشهود باشند.

ثالثا ما باید نزد کسی استخاره کنیم که عالم به قرآن باشد.
بسیاری از بزرگان ما مانند آیت الله بهجت و آیت الله فاضل لنکرانی مقید به استخاره با تسبیح بودند.

رابعا دو چيز را به هنگام استخاره نبايد فراموش کرد: 1ـ استخاره منحصر به جايى است که مثبت يا منفى بودن کار بر انسان روشن نباشد، و با تفکّر و انديشه، و حتّى با مشورت کردن با افراد خبره و صاحب نظر نيز روشن نشود؛ اين جا، جاى استخاره است و در غير اين صورت استخاره کردن، اشتباه است.

2ـ از استخاره هاى مکرّر در يک چيز بايد پرهيز کرد (مگر اين که فاصله قابل توجّهى بشود و يا اين که شرايط تغيير کند.) در استخاره هاى مکرّر، همان استخاره اوّل معتبر است و بقيّه اعتبارى ندارد. بايد انسان بعد از استخاره - با شرايطى که در بالا گفته شد - ترديد نکند و به دنبال آن به راه بيفتد و از خدا خير و صلاح خويش را بطلبد و بر ذات پاک او توکّل کند، و مطمئن باشد نتيجه خواهد گرفت.


خامسا- راضی بودن به نتیجه استخاره:

استخاره کننده باید به نتیجه استخاره راضی و خشنود باشد، گرچه ظاهراً خوشایند او نباشد زیرا خداوند آگاه به خیر و شر و صلاح انسان است.

پس مفهوم خوب آمدن استخاره این نیست که استخاره کننده در انجام آن کار حتما به نتیجه مطلوب خودش می رسد یا هیچ ضرری به او نخواهد رسید، بلکه به این معناست که آن تصمیم یا کار مورد نظر در مجموع به صلاح دنیوی و اخروی اوست و به خیر و سعادت او ختم می شود، اگرچه ممکن است با ضرر و بلا قرین باشد. امام صادق(ع) فرمودند:

“و لتکن استخارتک فی عافیه فانه ربما خیر للرجل فی قطع یده و موت ولده و ذهاب ماله.” (کافی، ج3، ص472گاه انسان براى کارى استخاره مى کند و مطابق آن، به سوى آن کار مى رود و ظاهراً نتيجه اى نمى گيرد؛ امّا بعد از ماه ها، يا سال ها، رمز عجيب آن استخاره را درمى يابد.


سادسا هیچ الزامی در عمل به آن نیست و ترک عمل به استخاره حرام نیست، هرچند علما گفته اند اگر استخاره کرد افضل و بهتر است برخلاف آن عمل نشود.

آیا استخاره شرعا الزام آور است؟ 

جواب: برای کسی که نمی خواهد به استخاره عمل کند، استخاره کردن خوب نیست. 
بهجت
کما اینکه شخصی نزد امام (ع) رسید تا برای شروع تجارت خود استخاره کرد و بَد آمد، هنگامی که به شهر خود برگشت، به حضرت (ع) گفت من سود زیادی کردم ولیکن شما گفتید نروم. امام صادق (ع) فرموند: «من گفتم نرو، به جهت قضا شدن نماز صبح ات.» از این نوع روایت های درباب استخاره را داریم.


در حدیثی از امام صادق (ع) آمده است که فرمودند: یقول الله عز و جل: من شقاء عبدی ان یعمل الاعمال و لا یستخیرنی (وسائل الشیعه، ج8، ص79)


حکایت استخاره و پس گردنی

یکی از اساتید حوزه نقل میکرد میگفت:
روزی یکی از شاگرداش بهش زنگ میزنه که فورا استاد واسش یه استخاره بگیره استاد هم استخاره میگیره وبهش میگه:
بسیار خوبه معطلش نکن و سریع انجام بده.

چند روز بعد شاگرد اومد پیش استاد وگفت:
میدونید استخاره رو برا چی گرفتم؟
استاد:نه!!!
شاگرد:تو اتوبوس نشسته بودم
دیدم نفر جلوییم،پشت گردنش خیلی صافه وباب زدنه؛
هوس کردم یه پس گردنی بزنمش.
دلم میگفت بزن.عقلم میگفت نزن هیکلش از تو بزرگتره میزنه داغونت میکنه.
خلاصه زنگ زدم و استخاره گرفتم وشما گفتین فورا انجام بده.
منم معطل نکردم وشلپ زدمش.
انتظار داشتم بلند شه دعوا راه بندازه امایه نگاهی به من انداخت وگفت استغفرالله.

تعجب کردم گفتم:ببخشید چرا استغفار؟!؟!؟!
گفت: دخترم یه پسر بیکار رو دوست داره  و من با ازدواج اون مخالفت کردم ولی پسر همکارم که وضعیت مالی خوبی دارن به خاستگاریش اومده و میخوام مجبورش کنم که زن پسر همکارم بشه و الان توی دلم داشتم به خدا میگفتم خدایا اگه این تصمیمم اشتباهه یه پس گردنی بهم بزن که بفهمم.
تا این درخواستو کردم تو از پشت سر محکم به من زدی!!!

استخاره در ساعت‌های مختلف

عالم بزرگوار شیخ عباس قمی در کتاب شریف مفاتیح‌الجنان از محدث کاشانی و او نیز از مدخل منظوم محقق طوسی ساعاتی را برای استخاره نقل کرده است که شامل
شنبه از طلوع آفتاب تا ساعت 10 و بعد از اذان ظهر تا ساعت 16،
یک‌شنبه از طلوع آفتاب تا ساعت 12 و بعد از ساعت 16 عصر تا مغرب،
دوشنبه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت 10 تا ساعت 12 ظهر و از ساعت 16 عصر تا عشا آخر(وقت خوابیدن)،
سه‌شنبه از ساعت 10 تا 12 ظهر و بعد از ساعت 16 تا عشای آخر(وقت خوابیدن)،
چهارشنبه از طلوع آفتاب تا ساعت 12 و بعد از ساعت 16 عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن)،

پنجشنبه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت 12 ظهر تا عشا آخر(وقت خوابیدن) و جمعه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از زوال تا ساعت 16 است.

مقاله پیرامون مشاوره

وشاوِرهم فِي‌الاَمر فَاذا عزَمت فَتوکَّل عَلي‌الله اِنَّ اللهَ يُحب المُتوکِلين؛ آل عمران/159
والَذِين استَجابوا لِربِّهم و اَقاموا الصَلاه و اَمرهُم شُوري بينهم و مِمّا رَزقناهم يُنفقون؛ شوري/38
«ﺭﺃﻱ ﺍﻟﺮﺟﻞ ﻋﻠﻲ ﻗﺪﺭ ﺗﺠﺮﺑﺘﻪ» ﺍﺭﺯﺵ ﻫﺮ ﺭﺃﻱ ﺑﻪ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﺻﺎﺣﺐ ﺭﺃﻱ ﺍﺳﺖ.
«ﺃﻥ ﻳﻜﻮﻥ ﺣﺮّﺍً ﻣﺘﺪﻳّﻨﺎً ﺻﺪﻳّﻘﺎً ﻭ ﺍﻥ ﺗﻄﻠﻌﻪ ﻋﻠﻲ ﺳﺮّﻙ» ﺑﺎ ﺍﻓﺮﺍﺩﻱ ﻣﺸﻮﺭﺕ ﻛﻦ ﻛﻪ ﺭﺍﺳﺘﮕﻮ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻭ ﻭﺍﺑﺴﺘﮕﻲ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺭﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﺁﮔﺎﻩ ﻛﻦ ﺗﺎ ﺑﺘﻮﺍﻧﺪ ﺭﺃﻱ ﺟﺎﻣﻊ ﻭ ﻛﺎﻣﻞ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﺩﻫﺪ.
«ﻣﺸﺎﻭﺭﺓ ﺍﻟﻌﺎﻗﻞ ﺍﻟﻨﺎﺻﺢ ﺭﺷﺪ ﻭ ﻳﻤﻦ ﻭ ﺗﻮﻓﻴﻖ ﻣﻦ ﺍﻟﻠّﻪ» ﺩﺭ ﻣﺸﻮﺭﺕ ﺑﺎ ﻋﺎﻗﻞ ﺧﻴﺮﺧﻮﺍﻩ ﺭﺷﺪ ﻭ ﺑﺮﻛﺖ ﻭ ﺗﻮﻓﻴﻖ ﺍﻟﻬﻲ ﺍﺳﺖ.
«ﺷﺎﻭﺭ ﻓﻲ ﺍﻣﻮﺭﻙ ﻣﻦ ﻓﻴﻪ ﺧﻤﺲ ﺧﺼﺎﻝ...» ﺩﺭ ﻛﺎﺭﻫﺎﻱ ﺧﻮﺩ ﺑﺎ ﻛﺴﻲ ﻣﺸﻮﺭﺕ ﻛﻦ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺍﻭ ﭘﻨﺞ ﺧﺼﻠﺖ ﺑﺎﺷﺪ: ﻋﻘﻞ، ﻋﻠﻢ، ﺗﺠﺮﺑﻪ، ﺧﻴﺮﺧﻮﺍﻫﻲ ﻭ ﺗﻘﻮﺍ.

مؤمنان کسانی هستند که برای هر کارى که مى‌‌‏‌خواهند انجام دهند، در باره آن مشورت مى‌‏کنند؛ برای به دست آوردن و استخراج رأى صحیح، دقت به عمل مى‌‏آورند، و به این منظور به صاحبان عقل مراجعه مى‏‌کنند.

اصولاً مردمى که کارهاى مهم خود را با مشورت و صلاح ‏اندیشى یکدیگر انجام می‌دهند، و صاحب‌‏نظران آنها به مشورت می‌‌‏‌نشینند، کمتر گرفتار لغزش مى‌‌‏شوند.
بر عکس افرادى که گرفتار استبداد رأى هستند و خود را بى‌نیاز از افکار دیگران مى‌‏دانند- هر چند از نظر فکرى فوق العاده باشند- غالباً گرفتار اشتباهات بزرگی مى‌‌‏شوند. از این گذشته استبداد رأى، شخصیت مردم را از بین برده، افکار را متوقف مى‌‌‌‏سازد، و استعدادهاى آماده را نابود مى‌‌‏‌کند، و به این ترتیب بزرگ‌‌ترین سرمایه‌‏‌هاى انسانى یک ملت از دست مى‌‌‌‏رود.


«إِذَا کَانَ أُمَرَاؤُکُمْ خِیَارَکُمْ وَ أَغْنِیَاؤُکُمْ سُمَحَاءَکُمْ وَ أَمْرُکُمْ شُورَى بَیْنَکُمْ فَظَهْرُ الْأَرْضِ خَیْرٌ لَکُمْ مِنْ بَطْنِهَا وَ إِذَا کَانَ أُمَرَاؤُکُمْ شِرَارَکُمْ وَ أَغْنِیَاؤُکُمْ بُخَلَاءَکُمْ ْ فَبَطْنُ الْأَرْضِ خَیْرٌ لَکُمْ مِنْ ظَهْرِهَا»؛[9] 


پیامبر اکرم(ص) :

«ما شقى عبد قطّ بمشورة و ما سعد باستغناء برأی‏»

،[8]هیچ‌کس هرگز با مشورت بدبخت و با استبداد رأى، خوشبخت نشده است.

2. همچنین حضرتش فرمود:
3. [10] کسى که استبداد به رأى داشته باشد، هلاک مى‌‏شود و کسى که با افراد بزرگ مشورت کند در عقل آنها شریک شده است.

4. امام صادق(ع) فرمود: مشورت کردن با مردم خوب و اهل علم، مثل تفکّر کردن در آفرینش آسمان‏ها و زمین و فناى آسمان و زمین است که چگونه هر کدام بى‏قید و ستون به جاى خود ایستاده‌‏اند.

 یعنى چنان‌که فکر کردن در اینها باعث شنا کردن در دریاهاى نور معرفت الهى است، و موجب زیاد شدن یقین به وجود خالق حکیم می‌شود،
همچنین مشورت کردن با مؤمنان هم، موجب حصول یقین در کارها و باعث بر طرف شدن شک و تردید در شغل‌ها و عمل‌ها است.[11]

ویژگی‌های مشاوران

امام صادق(ع) در باره شرایط و ویژگی‌های مشاوران فرمود: در کارهاى خود - که از نظر دین نیز جایز باشد- با کسى مشورت کن که در او این ویژگی‌ها باشد.
1. از عقل و اندیشه پاک و روشنى برخوردار باشد؛ یعنی کسی باشد که صلاح و فساد امور را مى‌‏فهمد.
2. داراى علم و دانش باشد.
3. دارای تجربه باشد.
4. در او روحیه خیرخواهی باشد؛ یعنی با خلوص نیت و صفای باطن در باره مسائل جامعه نظر ‌دهد.
5. با تقوا باشد؛ یعنی از محرمات و تمایلات نفسانى خوددارى ‏‌کند، صاحب تقوا و خویشتن‌‏دار باشد.[12]

بدیهی است که با هرکس نمی‌توان مشاوره نمود، و هر فردی صلاحیت ندارد تا طرف مشورت قرار گیرد؛ زیرا گاه آنها نقاط ضعفى دارند که مشورت با آنها مایه بدبختى و عقب افتادگى است، چنان‌که على(ع) در منشوری که برای مالک اشتر -هنگام نصبش به استانداری مصر- می‌نویسد، یاد آور می‌شود که در کارها و امور مربوط به اجتماع و مردم،

از مشورت با سه طایفه پرهیز کن:

1. افراد بخیل: «وَ لَا تُدْخِلَنَّ فِی مَشُورَتِکَ بَخِیلًا یَعْدِلُ بِکَ عَنِ الْفَضْلِ وَ یَعِدُکَ الْفَقْرَ»؛[13] با افراد بخیل مشورت نکن؛ زیرا ترا از بخشش و کمک به دیگران بازمى‌‏دارند و از فقر مى‌‏ترسانند.

2. افراد ترسو: «وَ لَا جَبَاناً یُضْعِفُکَ عَنِ الْأُمُورِ»؛[14]همچنین با افراد ترسو مشورت مکن؛ زیرا آنها ترا از انجام کارهاى مهم بازمى‌‏دارند.

3. انسان‌های حریص و طماع: «وَ لَا حَرِیصاً یُزَیِّنُ لَکَ الشَّرَهَ بِالْجَوْر»؛[15] نیز افراد حریص را مشاور انتخاب نکن که آنها براى جمع آورى ثروت و یا کسب و مقام، ستم‌گرى را در نظر تو جلوه مى‏‌دهند.

امام صادق(ع) می‌فرماید: «وَ لَا تُشَاوِرْ مَنْ لَا یُصَدِّقُهُ عَقْلُکَ وَ إِنْ کَانَ مَشْهُوراً بِالْعَقْلِ وَ الْوَرَعِ »[16] با کسى که عقل و قلب تو نمى‏‌تواند او را تصدیق کند؛ مشورت مکن، اگر چه در میان مردم با عقل و هوش و پرهیزکار شناخته شود.

البته، امام صادق(ع) به این نکته توجه می‌دهد؛ چون با کسى که صلاحیت مشاوره دارد مشور

ت کردى؛ با نظرش مخالفت نکن، اگر چه بر خلاف نظر و رأى تو اظهار عقیده نماید؛ زیرا که نفس انسان از قبول حق خوددارى مى‌‏کند، و حاضر نیست حقیقت را بپذیرد؛ از این‌رو مخالفت کردن با نفس، در برابر مخالفت با حقایق بهتر است.


از این‌رو پیامبر اکرم(ص) می‌‌فرماید: « ما من رجل یشاور أحدا إلا هدی إلى الرشد»؛[7] هیچ‌کس در کارهاى خود مشورت نمى‌‌‏کند، مگر این‌‌که به راه راست و مطلوب هدایت مى‌‌‏شود.

هنگامی که مورد مشورت قرار گرفتید از هیچ‌گونه خیرخواهى فروگذار نکنید که خیانت در مشورت، یکى از گناهان بزرگ محسوب مى‌‏شود. این حکم حتی در باره غیر مسلمانان نیز ثابت است؛ یعنى اگر انسان، پیشنهاد مشورت را از غیر مسلمانى بپذیرد، حق ندارد در مشورت، نسبت به او خیانت کند و غیر از آنچه تشخیص مى‌‏دهد به او اظهار نماید.

در رساله حقوق که از امام سجاد(ع) آمده است:

«وَ أَمَّا حَقُّ الْمُسْتَشِیرِ فَإِنْ عَلِمْتَ أَنَّ لَهُ رَأْیاً حَسَناً أَشَرْتَ عَلَیْهِ وَ إِنْ لَمْ تَعْلَمْ لَهُ أَرْشَدْتَهُ إِلَى مَنْ یَعْلَمُ وَ حَقُّ الْمُشِیرِ عَلَیْکَ أَنْ لَا تَتَّهِمَهُ فِیمَا لَا یُوَافِقُکَ مِنْ رَأْیِه»؛[17]
 حق کسى که از تو مشورت مى‌‌‏خواهد این است که اگر عقیده و نظر مناسبى دارى در اختیار او بگذارى و اگر در باره آن کار، چیزى نمى‌‏‌دانى، او را به سمت کسى راهنمایى کنى که می‌‌داند، و اما کسى که مشاور تو است این حق را بر گردنت دارد تا در آنچه با تو موافق نیست، او را متهم نسازى.
خطبه های نماز جمعه 2 آذرماه 1397 مطابق با 15 ربیع الاول 1440 و 23 نوامبر 2018 
خطبه اول
خطبه دوم
 
خطبه های نماز جمعه 25 آبان ماه 1397 مطابق با 8 ربیع الاول 1440 و 16 نوامبر 2018 
خطبه اول
خطبه دوم
 
خطبه های نماز جمعه 18 آبان ماه 1397 مطابق با اول ربیع الاول 1440 و 9 نوامبر 2018 
خطبه اول
خطبه دوم