۱۳۹۲/۵/۳۱   9:6  بازدید:2114     شبهات و پاسخ ها


چرا در اذان أشهد أنّ علياً وليّ الله مي گوييد و به ولايت علي ( عليه السلام) گواهي مي دهيد ؟

 


                "بسم الله الرحمن الرحیم"
چرا در اذان أشهد أنّ علياً وليّ الله مي گوييد و به ولايت علي ( عليه السلام) گواهي مي دهيد ؟
پاسخ : شايسته است در پاسخ اين سؤال ، نکات ذيل در نظر گرفته شوند :
1 ـ فقهاي شيعه همگي در کتابهاي فقهي خود ؛ اعم از استدلالي و غيره ، تصريح مي کنند که شهادت بر ولايت علي ( عليه السلام ) جزء اذان و يا اقامه نيست و هيچ کس حق ندارد آن را به عنوان جزء آن دو بر زبان جاري کند .
2 ـ علي ( عليه السلام ) ، از ديدگاه قرآن ، يکي از اولياي خدا قلمداد گرديده است و در همان آيه ، به ولايت وي بر مؤمنان تصريح مي نمايد ، آنجا که مي فرمايد :
« إنَّما وَليُّکُمُ اللهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذيْنَ آمنُوا الَّذِيْنَ يُقِيمُونَ الصَّلوةَ وَيُؤْتُونَ الزَّکوةَ وَهُمْ راکِعُونَ . ( 1 ) »
ـ تنها سرپرست شما خدا و رسول او و کساني هستند که ايمان آورده اند و نماز را به پاي مي دارند و در حال رکوع ، زکات مي پردازند .
روايات صحاح و مسانيد اهل سنت نيز بر اين امر تصريح نموده اند که آيه شريفه در حق علي ( عليه السلام ) آنگاه که در حال رکوع ، انگشتر خود را به فقير بخشيد فرود آمده است . ) 2 ) هنگامي که اين آيه درباره علي ( عليه السلام ) نازل گشت ، حسان بن ثابت اين واقعه را چنين به نظم درآورد :
فأنْتَ الَّذيْ أعْطَيْتَ إذْ أنْتَ راکع * * * فَدَتْکَ نَفُوسُ القَوْمِ يا خَيرَ راکِع
فَأنْزَلَ فِيْکَ الله خَيْرَ وَلايَة * * * و بينها فِي مُحْکَماتِ الشَّرايِع
ـ تو آن کسي هستي که در حال رکوع ، بخشش نمودي ، جانها فداي تو باد اي برترين رکوع کنندگان .
ـ پس خدا بهترين ولايت را درباره تو فرو فرستاد و آن را در احکام خلل ناپذير شريعتها بيان فرمود .
3 ـ پيامبر گرامي فرمود : « انَّما الاعمالَ بالنيّات » « ميزان و حقيقت واقعيت هر عملي ، به نيت انسان بستگي دارد . »
بنابراين هرگاه « ولايت علي » ( عليه السلام ) يکي از اصولي که قرآن بدان تصريح فرموده است باشد ، و از سوي ديگر جمله ياد شده به قصد جزئيت گفته نشود و جزيي از اذان محسوب نگردد ، چه مانعي دارد که اين حقيقت نيز ، در کنار شهادت بر رسالت پيامبر گرامي بازگو گردد ؟
در اينجا مطلبي لازم به گفتن است و آن اين که : اگر افزودن جمله اي بر اذان ، امري است غير مستحسن و بدين جهت بر شيعه خرده گرفته
مي شود ، اين دو موردي که در زير مي آوريم ، چگونه توجيه مي گردد :
1 ـ تاريخ صحيح گواهي مي دهد که فصل « حَيّ عَلي خَيْرِ الْعَمَلِ » جزء اذان بوده است(3) در حالي که در دوران خلافت خليفه دوم به تصور اين که مردم با شنيدن آن گمان مي برند که نماز بهترين عملها است و ديگر به سراغ جهاد نمي روند ، آن را حذف کرد و به همين حالت باقي ماند) . 4(
2 ـ جمله « ألصَّلوة خَيْرٌ مِنَ الْنَّومِ » ، در زمان رسول اکرم ( صلّي الله عليه وآله ) جزء اذان نبوده و بعدها بر فصول آن اضافه گرديده است (5)و لذا شافعي ، در کتاب « الاُمّ » مي گويد :
« اکره في الاذان الصَّلوة خيرٌ من النَّوم لأنَّ أبا مَحْذورة لم يذکره » .( 6 )
ـ يعني براي من خوشايند نيست که در اذان بگويم : الصّلوة خيرٌ من النوم ؛ زيرا أبا محذوره ( يکي از راويان و محدّثان ) ، آن را ( در حديث خود ) نياورده است .
پی نوشت:
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ مائده : 55
2 ـ مدارک نزول اين آيه در مورد مذکور ، بيش از آنست که در اينجا گردآوري شود . لکن از ميان اين مدارک انبوه ، به برخي از آنها اشاره مي نماييم :
 (1ـ تفسير طبري ، ج 6 ، ص 186
2 ـ احکام القرآن ( تفسير جصاص ) ، ج 2 ، ص 542
3 ـ تفسير بيضاوي ، ج 1 ، ص 345
4 ـ الدرّ المنثور ، ج 2 ، ص 293)
3 ـ کنزالعمال ، کتاب الصلوة ، ج 4 ، ص 266 عن الطبراني : « کان بلال يؤذّن بالصبح فيقول : حيّ علي خيرالعمل . و سنن بيهقي ، ج 1 ، ص 424 و 425 . و موطأ مالک ، ج 1 ، ص 93 .
4 ـ کنزالعرفان ، ج 2 ، ص 158 . و کتاب « الصراط المستقيم و جواهر الأخبار و الآثار » ، ج 2 ، ص192 . و شرح التجريد ( قوشچي ) ، مبحث امامت ، ص 484 : « صعد المنبر و قال : أيّها الناس ثلاث کنّ علي عهد رسول الله أنا أنهي عنهنّ و اُحرّمهنّ و أعاقب عليهّن و هي متعة النساء و متعة الحج و حيّ علي خير العمل » .
5 ـ کنزالعمال ، کتاب الصلوة ، ج 4 ، ص 270 .
6 ـ به نقل از « دلائل الصدق » ، ج 3 ، القسم الثاني ، ص 97
 

انتهای پیام