۱۴۰۰/۲/۹   8:49  بازدید:3580     فرهنگی ، اعتقادی


اجمالى از وظايف ما در شب قدر

 


"بسم الله الرحمن الرحیم"

اجمالى از وظايف ما در شب قدر

 
اعمال و وظايف شب هاى قدر را مى توان به دو قسم تقسيم کرد:
1. وظايف مشترک ؛
2. وظايف مخصوص ؛
اينک به برخى از اعمال مشترک در شب هاى قدر اشاره مى کنيم تا آنان که خواهان خوش کامى و خوش بختى هستند، به انجام آنها بپردازند:
1- غسل
شست و شويى کن و آنگه به خرابات خرام   تا نگردد ز تو اين دير خراب آلوده (1) جهت پاکيزگى جسم و صفاى روح و روان ، مستحب است (2) به نيت شب قدر و با قصد تقرب به خدا در اول آن شب ، غسل انجام شود. (3)
سيد ابن طاووس در اقبال به سند خود از امام صادق (عليه السلام) روايت مى کند که پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) در دهه آخر ماه رمضان هر شب غسل مى کرد. (4)
2. احيا و شب زنده دارى
حضرت باقر العلوم (عليه السلام) به نقل از آباء کرامش نقل مى کند:
«رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) نهى کرد که از شب بيست و يکم و شب بيست و سوم ، غفلت شود و نهى کرد که کسى در آن شب بخوابد.» (5)
يحيى بن علاء گويد: «حضرت صادق (عليه السلام) سخت بيمار بود، دستور داد او را به مسجد رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) بردند. آنجا تا صبح شب بيست و سوم ماه رمضان بيتوته کرد.» (6)
براى انسان مومن ، سزاوار نيست تا در شبى که آسمانيان ميهمان او شده اند، حجاب غفلت به روى خويش اندازد و خود را از همنشينى با آنها محروم سازد؛ لذا مستحب است ، آن شب را تا صبحگاهان شب زنده دارى نمايد و اين خود نوعى مبارزه با خمودگى و سستى و خواب سنگينى است که انسان را از هدف هاى عالى اش باز مى دارد و از همه مهم تر اين که طريق شکستن شب و خاتمه دادن به حاکميت ظلمت را به ما مى آموزد و آدمى را به مقام «محمود» مى رساند.
مگو شبى به عبادت چگونه روز کنم        که دوست را ننمايد، شب وصال ، دراز
بر آر دست تضرع ، ببار اشک ندم          ز بى نياز بخواه ، آنچه بايدت بى ناز
3. شناخت شاءن قرآن
4. تلاوت قرآن
چه لذت بخش است که در شب نزول قرآن ، کنار چشمه سار کلام وحى خاضعانه بنشينيم و دل و قلب تشنه را از آن سيراب نماييم . و چه شيرين و شور آفرين است لحظه فرا رسيدن وقت ديدار و عروج که مريضان و دردمندان در ساحت قرآن دست نياز بلند مى کنند و زمزمه «القرآن شفاء» را سر مى دهند.
شبى که تلاوت قرآن (هر قدر ميسور باشد) در آن شب ، بهترين ذکر است ، به خصوص تلاوت سوره هاى «يس»، «عنکبوت»، «روم»، «دخان».
در تلاوت قرآن ، اولين نکته اى که لازم است مورد توجه قرار گيرد، الهام گرفتن از آن براى تقويت فکر و انديشه و ايمان و شناخت مبداء و معاد و يافتن راه سعادت و فلاح و قرب الى الله است و دومين نکته ، اهداى ثواب آن به اروح طيبه انبيا و ائمه هدى (عليهم السلام) و شهدا و صلحا و علما و گذشتگان به خصوص بنيان گذاران مراکز مذهبى که خود سبب مضاعف شدن ثواب مى گردد و سومين نکته ، رعايت آداب قرائت است .
5- توبه و استغفار
چه فرصتى بهتر از شب قدر براى آشتى کردن با خدا و بازگشت به سوى او، شبى که مى توان آبرومندان درگاه حق و ملائکه و روح و قرآن را واسطه قرار داد و آن گاه با دلى سرشار از اميد به رحمت و مغفرت ، متوجه رب العالمين شد؛ به حق ، شب قدر، شب توبه و بازگشت به سوى خداست که :
ان الله يحب التوابين و يحب المتطهرين . (7)
به راستى خدا افرادى را که پى در پى توبه و استغفار مى کنند و نيز طهارت جويان و پاکى طلبان را دوست دارد.
فرارى ها ز عصيان باز گرديد       به الطاف خدا دمساز گرديد
بينديشيد، يزدانى رحيم است          به راه آييد رحمان و کريم است
گناه بنده عاصى ببخشد           به هر ادعوک صد لبيک گويد
در بعضى از اخبار آمده است ، زمانى که فرد گنهکار از کرده خود پشيمان شد و به سوى خدا بازگشت و گفت :
الهى انا اءساءت . يقول الله تعالى : و انا سترت ؛
خدايا من بد کردم . خداوند متعال مى فرمايد: من آن را پوشاندم .
فيقول : «الهى انا ندمت ؛ من پشيمان شدم .»
خداوند مى فرمايد:
«و انا قبلت ؛ من هم قبول کردم .»
و مى فرمايد:
ايها الشاب ، اذا تبت ثم نقضت ، فلا تستحى ان ترجع الينا؛
اى جوان ! چنان چه توبه کردى و شکستى ، از اين که دوباره به سوى ما باز گردى شرمگين مباش .
و اذا انقضت ثانيا، فلا تستحى او يمنعک الحياء ان تاءتينا ثالثا، و اذا انقضت ثالثا، فارجع لينا رابعا...
«هر گاه براى دومين بار توبه خود را شکستى ، شرمگين مباش و مبادا حيا تو را از بازگشت به سوى ما براى سومين بار باز دارد و اگر بار سوم هم توبه خود را شکستى ، باز هم براى چهارمين بار به سوى ما باز گرد.»
فاءنا الجواد الذى لا ابخل ؛
«منم بخشنده اى که بخل نمى ورزم .»
و انا الحليم الذى لا اعجل ؛
«منم حليم و بردبارى که عجله نمى کنم .»
و انا الذى استر على المعاصى و اقبل التائبين و اعفو عن الخاطئين و ارحم النادمين و انا ارحم الراحمين ؛
«منم آن که بر گناهان پرده مى افکنم و توبه کنندگان را مى پذيرم و از خطاکاران در مى گذرم و به پشيمانان رحم مى نمايم و منم ارحم الراحمين .»
من ذا الذى اءتى الى بابنا فرددناه ؛
«چه کسى به درگاه ما آمد و او را رد کرديم ؟»
من ذا الذى ، لجاء الى جانبنا، فطردناه ؛
«چه کسى به ما پناه آورد و ما او را رد کرديم ؟»
من ذا الذى ، تاب الينا و ما قبلناه .
«چه کسى به نزد ما بازگشت که او را نپذيرفتيم ؟»
من ذا الذى ، طلب منا و ما اعطيناه .
«چه کسى از ما خواهشى کرد که به او عطا نکرده باشيم ؟»
من ذا الذى استقال (استغفر) من ذنبه فما غفرناه ؛
«چه کسى از ما طلب آمرزش کرد که ما او را نيامرزيده باشيم ؟»
انا الذى اغفر الذنوب ، و استر العيوب ، و اغيث المکروب ، و ارحم الباکى الندوب و انا علام الغيوب ؛ (8)
«منم خدايى که گناهان را مى آمرزم و عيب ها را مى پوشانم و اندوهناکان را يارى مى رسانم و بر گريه کننده و زارى کننده رحم مى کنم و منم داناى امور آشکار و نهان .»
چرا بايد استغفار کرد؟
هر عملى داراى آداب و رسوم و شرايط و موانعى است که با رعايت آنها استغفار واقعى تحقق مى يابد.
شرايط توبه و استغفار
اول : پشيمانى از گناه (الندم على ما مضى).
دوم : تصميم هميشگى بر ترک گناه و کج روى ها و کج انديشى ها (العزم على ترک العود اليه ابدا.)
سوم : اداى حقوق مردم (ان تؤ دى الى المخلوقين حقوقهم .)
چهارم : تدارک واجبات (ان تعمد الى کل فريضه عليک ضيعتها فتؤ دى حقها.)
پنجم : از بين بردن گوشت هاى حرام ان تعمد الى اللحم الذى ، نبت على السحت ، فتذيبه بالاحزان ...
ششم : چشيدن رنج عبادت (9) ان تذيق الجسم اءلم الطاعة کما اذقته حلاوه المعصيه .
6. خواندن دعاى جوشن کبير و ديگر ادعيه ماءثوره
از جمله :
اللهم انى امسيت لک عبدا داخرا، لا املک لنفسى نفعا و لا ضرا و لا اءصرف عنها سوءا، اشهد بذلک على نفسى ، و اعترف لک بضعف قوتى و قلة حيلتى ، فصل على محمد و آل محمد و اءنجز لى ما وعدتنى و جميع المؤ منين و المؤ منات من المغفرة فى هذه الليلة و اءتمم علىّ ما آتيتنى فانى عبدک المسکين المستکين الضعيف الفقير المهين ، اللهم لا تجعلنى ناسيا لذکرک فيما اوليتنى و لا غافلا لاحسانک فيما اعطيتنى و لا آيسا من اجابتک و ان ابطاءت عنى فى سراء او ضراء او شدة او رخاء او عافية او بلاء او بؤ س ‍ او نعمآء، انک سميع الدعاء؛ (10)
خداوندا، من در حالى که بنده آستان بوس تو بودم ، شب را به پايان بردم ، مرا انديشه سود و زيانى براى خويشتن نيست و قدرت آن را در خود نمى بينم که بدى را از خويش دور نمايم ، اين اعتراف را به زيان خود و به سبب ناتوانى و درماندگى مى کنم ، پس از تو مى خواهم که بر محمد و آل او رحمت فرستى و آنچه را که از آمرزش به من و همگى زن و مرد مؤ من نويد داده اى ، به انجام رسان و نعمت خود را بر اين بنده فقير و بيچاره و ناتون ، کامل گردان ؛ خداوندا، مرا از ياد خود فراموشى مده ، به خاطر آنچه که به من ارزانى داشته اى و مرا بى خبر از احسان و نوميد از رحمتت قرار مده ، هر چند سستى در نهان و آشکار و سلامت و بيمارى و سختى و آسودگى از سوى من بوده باشد، که تو دعاى ما را مى شنوى و اجابت خواهى کرد.»
7. توسل به ولايت ائمه هدى
با توجه به آيه شريفه که مى فرمايد:
يا اءيها الذين آمنوا اتقوا الله و ابتغوا اليه الوسيلة ؛ (11)
اى ايمان آورندگان ! از خدا پروا نموده و وسيله اى براى رسيدن به او بجوييد.
(در لغت به آنچه که توسط آن به چيزى توصل و تقرب جويند، «وسيله» مى گويند.)
در شب مبارک قدر وسيله اى مطمئن تر از ائمه هدى (عليهم السلام) براى انسان وجود ندارد، پس بايد به ايشان توسل جست ، مخصوصا به مولى الموحدين ، على بن ابى طالب (عليه السلام) که «ليالى قدر» مصادف با شهادت مظلومانه آن امام متقين است و نيز با تمسک به زيارت ابا عبدالله الحسين (عليه السلام) به درگاه حضرت احديت به استغاثه پرداخت .
8. نماز
در اين شب فرشتگانى که به زمين فرود مى آيند، بايد شاهد و ناظر رکوع و سجود خالصانه و متواضعانه انسان باشند تا بدين وسيله ، اشرفيت و خليفة اللهى او براى ايشان تفسير گردد و رمز سجده ملائکه را در برابر آدم دريابند؛ لذا در رديف اعمال و وظايف ليالى قدر، نماز که سرلوحه همه عبادات است ، به طرق مختلف وارد شده است :
اولا: خواندن نمازهاى قضا شده در گذشته - به خصوص نمازهاى سال اخير؛
ثانيا: خواندن نمازهاى مستحبى براى کسب ثواب بيشتر، از جمله نمازهاى ذيل :
الف) خواندن دو رکعت نماز با يک سلام ، همچون نماز صبح ، با اين تفاوت که در هر رکعت پس از حمد، هفت مرتبه «سوره توحيد» بخواند و بعد از سلام ، هفتاد مرتبه «استغفر الله و اتوب اليه» (12) بگويد.
ب) خواندن صد رکعت نماز، هم چون نماز صبح به صورت دو رکعتى و نيز مجاز است به جاى اين صد رکعت ، شش روز از نمازهاى قضا شده خود را به جا آورد، به گونه اى که از ظهر روز اول شروع کرده و در عشاى روز ششم ختم نمايد.
9. قرآن بر سر گرفتن
بر سر گرفتن قرآن با آن حالات خضوع و خشوع ، نشانه تسليم در برابر دستورهاى حياتبخش و سعادت آفرين آن است و بيانگر اين که مسلمان ، کسى است که قرآن را دائما در انديشه و فکر خويش دارد و دستورها و احکام آن را در عمل پياده مى کند.
استاد حسن زاده آملى - دام ظله الوارف - در نکته 490 کتاب هزار و يک نکته خود گويد:
«در ليالى قدر، قرآن به دل کن ، نه فقط قرآن به سر، که اولى جوهر ذات تو گردد و دومى خارج از گوهر تو است .»
10- تجديد عهد با امام زمان (عج) و خواندن دعاى فرج
از ائمه معصومين نقل است که در شب بيست و سوم ماه رمضان و در طول آن ماه مبارک ، در هر حالى (نشسته و ايستاده) و هر زمانى پس از ذکر و ياد خداى تعالى و درود فرستادن بر محمد و آل او (عليهم السلام) اين دعا را بخوان :
اللهم کن لوليک الحجه بن الحسن صلواتک عليه و على آبائه فى هذه الساعه و فى کل الساعه وليا و حافظا و قائدا و ناصرا و دليلا و عينا، حتى تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فيها طويلا. (13)
«بارالها در اين هنگام و براى هميشه ولى امرت ، امام زمان حجه بن الحسن را - که درودهايت بر او و پدرانش باد - سرپرست و نگهدار و رهبر و ياور و نگهبان باش تا گيتى را به فرمان او آورى و تا دير زمان بهره مندش ‍ گردانى .»
و نيز دعاى شريف افتتاح که به امر آن حضرت مستحب است تا در هر شب رمضان خوانده شود و دعاهاى ماءثور و غير ماءثور ديگر که در خصوص ‍ حضرتش وارد شده است ، زيرا گفته اند:
«دعا به آن بزرگوار، نوعى از اداى حق ايشان است ، که جزء بهترين اعمال مى باشد و فوايد بى شمارى نيز براى خود ما هم دارد.»
تذکرات لازم:
1. براى اين که اعمال و عبادات ما مقبول درگاه حق تعالى واقع گردد، بايد موانع قبولى عبادت ها و اجابت دعاها را برطرف ساخت ؛ مثلا اگر حقوقى - اعم از مالى و عرضى - از ديگران به گردن ما هست ، يا آن را به صاحبانش ‍ برگردانيم و يا از آنها طلب بخشش کنيم و حلاليت بطلبيم .
امام جعفر صادق (عليه السلام) فرمودند:
اذا اءراد اءحدکم اءن يستجاب له ، فليطب کسبه ، وليخرج من مظالم الناس ‍ و ان الله ، لا يرفع اليه دعاء عبد و فى بطنه حرام او عنده مظلمة من خلقه .
اگر بر اثر غلبه شهوات و هواهاى نفس و مغلوب شدن قواى عقلانى ، مرتکب معصيتى شديم ، استغفار کنيم و تصميم بگيريم که ديگر بار گرد آن گناه نگرديم .
تاکنون کردى گنه ، ديگر مکن   تيره کردى آب را ديگر مکن و اگر روحمان بيمار است و داراى بيمارى هاى روانى ، از قبيل : کينه ، حسد، بخل و... هستيم ، خود را مداوا کرده و به جاى آنها بذر حلم و بردبارى ، ايثار و گذشت ، جود و بخشش در دلهايمان کشت نماييم ، زيرا که «شب قدر» فرصتى است طلايى براى شست و شوى آينه دل ؛ چه شيرين است که به حرمت اين شب ، خوبى ها جاى بدى ها، صلح و صفا جاى اختلاف و تفرقه ، برّ و احسان جاى ظلم و ستم ، احسان به والدين جاى عاق والدين ، صله رحم جاى قطع رحم و... را بگيرد؛ فرصتى است تا با اداى زکات و صدقات ، قدمى در جهت عمران و آبادانى خانه عقبى برداشت و از همين جاست که برخى از مؤ منان و متديّنان ، خمس و زکات خود را در اين شب تاءديه مى کنند تا از ثواب بيشترى بهره مند شوند.
گفتنى است چنان که ثواب اعمال نيکو در اين شب دوچندان است ، کيفر معصيت هم در اين شب ، بيشتر است ، چرا که حرمت اين شب مبارک هتک شده است ؛ لذا در تاريخ مى خوانيم که على (عليه السلام) به نجاشى شاعر، که در ماه رمضان شراب خورده بود، زياده از حد شرابخوار، تازيانه زد.
در مقام پاسخ به سوال نجاشى که عرض کرد: يا على ! اين زياده براى چيست ؟ فرمودند:
«براى هتک احترام ماه خدا.» (14)
2. از آن جا که شب قدر، شب دعا و نيايش است ، ضرورى است جهت اجابت دعاها، امور زير را رعايت کنيم :
الف) ابتدا نمودن به تمجيد و تحميد خداوند (متعال) و صلوات بر پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) و آل او.
حارث بن مغيره مى گويد: از امام صادق شنيدم که فرمودند:
اياکم اذا اراد احدکم ان يساءل من ربه شيئا من حوائج الدنيا و الاخره ، يبداء بالثناء على الله - عز و جل - و المدح له و الصلاه على النبى (صلى الله عليه و آله و سلم)، ثم يساءل الله حوائجه ؛ (15)
«هيچ يک از شما نبايد در مقام حاجت خواهى از خدا بر آيد، مگر اين که نخست به تمجيد و ثناى خدا و درود فرستادن بر پيامبر با کرامت اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم) بپردازد و سپس از پروردگار خود، حاجتهايش ‍ را مسئلت نمايد.»
محمد بن مسلم از امام صادق (عليه السلام) نقل کرده که فرمود: در کتاب على (عليه السلام) آمده است :
ان المدحة قبل المساءله ، فاذا دعوت الله - عز و جل - فمجّده ، قلت : کيف امجده ؟ قال : تقول : يا من هو اقرب الىّ من حبل الوريد، يا فعّالا لما يريد، يا من يحول بين المرء و قلبه ، يا من هو بالمنظر الاعلى ، يا من ليس ‍ کمثله شى ء. (16)
«ستايش خدا قبل از سوال و تقاضا از اوست ؛ لذا وقتى خداوند را مى خوانى ، او را تمجيد کن . گفتم : چگونه او را تمجيد کنم ؟
فرمودند: بگو، اى کسى که از رگ گردن به من نزديکترى ، اى کسى که هر چه را بخواهى انجام مى دهى ، اى آن که بين انسان و قلبش حائل مى شود، اى کسى که بر ديدگاه بلند مستقرى ، اى فردى که چيزى همانندش ‍ نيست .»
امام صادق (عليه السلام) در حديث ديگرى فرمود:
اذا دعا اءحدکم فليبدء بالصلاة على النبى فان الصلواة على النبى (صلى الله عليه و آله و سلم) مقبولة و لم يکن الله ليقبل بعض الدعاء و يرد بعضه ؛ (17)
«هرگاه فردى از شما به دعا کردن بپردازد، دعاى خود را با درود و تحيت بر محمد (صلى الله عليه و آله و سلم) شروع کند، زيرا صلوات بر پيامبر مقبول درگاه خداوند قرار مى گيرد و چنين نيست که خداوند بخشى از اين دعا را بپذيرد و قسمت ديگر آن را رد کند.»
ب) مقدم داشتن ديگران بر خود در دعا.
امام صادق (عليه السلام) فرمود:
من قدّم اربعين رجلا من اخوانه ، فدعا لهم ، ثم دعا لنفسه ، استجيب له فيهم و فى نفسه ؛ (18)
«هر کس چهل تن از برادران دينى اش را بر خود مقدم دارد و درباره آنان دعا کند و پس از آن درباره خويش دعا نمايد، دعاى او مستجاب خواهد شد.»
پ) تواءم بودن دعا با الحاح و اصرار.
گفت پيغمبر که گر کوبى درى   عاقبت زان آن در برون آيد سرى با کمال ادب ، حاجت هاى خود را بر زبان آورد و با متانت و آهسته او را بخواند، زيرا که فرموده است :
(ادعوا ربکم تضرعا و خفية) (19)
پروردگارتان را با حالت زارى و پنهانى بخوانيد.
حضور يافتن در مکان هاى مقدس ، همچون مساجد و شرکت در اجتماع نيايش گران ، ضمن اين که بر ثواب اعمال شب قد مى افزايد، باعث کفاره گناهان و عمران خانه آخرت نيز مى شود.
هر که در اين خانه شبى راز کرد   خانه فرداى خود آباد کرد و خداوند سبحان فرمود:
واصبر نفسک مع الذين يدعون ربهم .
با کسانى باش که خداى خود را صبح و شام مى خوانند.
و در روايت آمده است :
و الزموا السواد الاعظم ، فان يد الله على الجماعة ؛ (20)
به توده مردم بپيونديد که دست خدا بر سر جمعيت است .
ت) قبل از دعا در محضر خدا اعتراف به گناهان خود کرده و استغفار نمايد.
ث) به هنگام دعا دست هاى خود را بالا ببرد.
ج) پدر و مادر، فرزندان خود را دعا کنند و فرزندان نيز والدين خود را دعا کنند که چنين دعايى مستجاب است . (21)
نکته قابل ذکر اين که :
بايد از انجام عبادات و اعمالى که در کتاب و سنت ، وارد نشده است ، خوددارى کرد، زيرا که فرموده اند:
«قليل فى سنة خير من کثير فى بدعة .»
قطع اميد از ديگران
يکى از مسائل مهم که در دعا و به اجابت رسيدن آن موثر است ، قطع اميد از غير خداست ، از اين رو ادب دعا اقتضا مى کند که قبل از آن چند بار با قرائت :
اءمن يجيب المضطر اذا دعاه و يکشف السوء. (22)
اين معنا را متواضعانه اعلام نموده و زمينه توجه و فضل الهى را فراهم نمايد.
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
اذا اراد احدکم ان لا يساءل الله شيئا، الا اعطاه ، فليياءس من الناس کلهم ، و لا يکون له رجاء الا من عندالله جل ذکره ، فاذا علم الله (جل و عز) ذلک من قلبه ، لم يساءل الله شيئا الا اعطاه فحاسبوا انفسکم قبل ان تحاسبوا عليها، فان للقيامة خمسين موقفا، کل موقف مقداره «الف سنة» ثم ، تلا قوله تعالى : «فى يوم کان مقداره خمسين الف سنة مما تعدون .» (23)
«اگر يکى از شما بخواهد که خداوند حاجتش را بر آورد، بايد اميدش را از ديگران قطع کند و به غير خداوند اميدى نداشته باشد و هنگامى که خداوند، اين وضع را در قلبش ببيند، آن چه او طلب کند اجابت مى شود؛ بنابراين شما خود به حساب خويش برسيد، پيش از آن که به حسابتان برسند، زيرا در قيامت ، پنجاه توقفگاه وجود دارد که هر يک هزار سال است .»
11. اعتکاف
پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود:
اعتکاف العشر الاواخر من شهر رمضان يعدل حجتين و عمرتين . (24)
اجر اعتکاف نمودن در ده روز آخر ماه رمضان ، مساوى با ثواب دو حج و دو عمره است .
منظور از اعتکاف ، توقف نمودن و ساکن شدن در مسجد جامع به قصد قربت و عبادت به مدت سه روز يا بيشتر با رعايت شرايط مخصوص آن که داراى ثواب بسيار زياد است و از جمله عبادات مستحب مى باشد که بزرگان دين به انجام آن ، اهتمام ورزيده اند.
در کتاب کافى از جعفر بن محمد الصادق (عليه السلام) نقل شده است که فرمودند:
کان رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم) اذا دخل العشر الاواخر، اعتکف فى المسجد و ضربت له قبة من شعر، و شمّر المئزر و طوى فراشه ؛
رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) چون دهه آخر ماه رمضان فرا مى رسيد، در مسجد اعتکاف مى نمود و براى حضرتش خيمه اى مويين مى زدند و کمرش را براى عبادت مى بست و بستر خويش را جمع مى کرد.
در حديث ديگرى از امام صادق (عليه السلام) آمده است :
کانت بدر فى شهر رمضان و لم يعتکف رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم)، فلما ان کان من قابل اعتکف عشرين عشرا لعامه ، و عشرا قضاء لما فاته ؛
جنگ بدر در ماه رمضان اتفاق افتاد و (از اين رو) رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) موفق به اعتکاف نشدند، لذا در سال آينده ، بيست روز (ده روز به عنوان اعتکاف همان سال و ده روز ديگر را نيز به عنوان قضاى اعتکاف سال گذشته) به اعتکاف پرداختند.
طبق آن چه در ارکان اسلام (ص 163) آمده است ، پس از پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) همسران آن حضرت نيز چنين اعتکافى داشتند.
در تاريخ آمده است که علماى بزرگ شيعه نيز اين سنت حسنه را در دهه آخر ماه رمضان انجام مى داده اند.
براى مطالعه بيشتر درباره اعتکاف به اين منابع مراجعه فرماييد:
اللمعة الدمشقيه ، ج 2، کتاب الاعتکاف ؛ شرائع الاسلام ، ج 1، ص 251؛ التهذيب ، ج 4، ص 217؛ مستمسک العروة الوثقى ، ج 8، ص 536، روضة المتقين ، ج 3، ص 496، اعتکاف در اسلام به قلم نگارنده .
اين بخش را به کلامى از مصلح مجاهد، شيخ محمد عبده ، پايان مى بريم :
شب قدر، شب عبادت و تضرع و تذکر و يادآورى نعمت هاى خدا و دين است ، لکن متاسفانه بسيارى از مسلمانان در چنين ايام و ليالى و موقعيت هاى مناسبى درباره مسائل و موضوعاتى سخن مى گويند که مورد رضا و عنايت خداوند نيست ؛ به آياتى از کلام الله گوش مى دهند، اما در مفاهيم آنها نمى نگرند و از معانى بلند آنها عبرت نمى گيرند... فقط به صدا و نغمه زيباى قارى قرآن توجه دارند، در اين شب در اوهام و خيالاتى غوطه ور مى شوند که شايسته عقول کودکان نيست تا چه رسد به عقل هاى اشخاص رشيد و بالغ .
برترين اعمال در شب قدر
از شيخ صدوق نقل شده است که فرمود:
و من احيى ، هاتين الليلتين ، بمذاکرة العلم فهو افضل ؛ (25)
افضل اعمال در احياى اين دو شب (بيست و يکم و بيست و سوم ماه رمضان) مذاکره علم است .
زيرا در سايه علم و معرفت و آگاهى است که ما به عظمت اين شب و آينده اى درخشان و بهره ورى از قرآن و مکتب انبيا و اوصيا رهنمون مى شويم و بى جهت نيست که امام باقر (عليه السلام) مى فرمايد:
دانشمندى که مردم از دانش او بهره مند گردند، بر هفتاد هزار عابد فضيلت دارد.
استاد حسن زاده آملى مى نويسد:
سند اين حکم محکم خود را صدوق از حضرت رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم) در من لا يحضره الفقيه روايت کرده است :
قال النبى (صلى الله عليه و آله و سلم): بادروا الى رياض الجنة . قالوا يا رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم): و ما رياض الجنة ؟ قال : حلق الذکر. (26)
فيض کاشانى (قدس سره) در کتاب خود، پس از نقل حديث در بيان آن گفته است :
منظور از حلقه ذکر، همنشينى با علماست ، هم چنان که از حديث اول اين باب استفاده مى شود. (27)
نويسنده شهير شيعه ، مرحوم محمد جواد مغنيه در کتاب مع علماء النجف نقل مى کند:
طلبه اى مبتدى ، شيخ اعظم انصارى (رحمه الله عليه) را در حرم مطهر حضرت اميرالمؤ منين در شب قدر مى بيند، از ايشان مى پرسد: در اين شب خجسته ، انجام دادن چه عبادتى افضل است ؟
شيخ در جواب از او مى پرسد؟ چه درسى مى خوانى ؟
طلبه جواب مى دهد: «الفيه ابن مالک .»
شيخ مى فرمايد: افضل اعمال آن است که به حجره اى بروى و الفيه را مطالعه کنى . (28)
مرحوم شيخ ذبيح الله محلاتى مى نويسد:
از مرحوم سيد جواد حسينى عاملى ، صاحب مفتاح الکرامه پرسيدند: در شب قدر، افضل و بهترين اعمال چيست ؟ فرمود: تحصيل علوم مذهبى .
درباره اين بزرگوار نوشته اند، به قدرى در تحصيل ، جدى بود که در «شب قدر و روزهاى عيد» از تحصيل خوددارى نمى کرد، حتى در حال مريضى و ناتوانى و پيرى هم به تحصيل اشتغال داشت ؛ گفتنى است که در آن موقعى که وى کتاب مفتاح الکرامه را مى نوشت ، وهابيان به نجف اشرف حمله کردند و در تمام مدت ، اين بزرگوار از نوشتن کتاب ، دست برنداشت . (29)
مرحوم صاحب جواهر در آخر کتاب «ديات» مى نويسد:
تمّ کتاب جواهر الکلام ، فى شرح شرائع الاسلام ، فى مسائل الحلال و الحرام فى ليلة الثلاثاء، ثلاثة و عشرين من شهر رمضان المبارک ، ليلة القدر التى کان من تقدير الله تعالى فيها، اءن يتفضل علينا باتمام الکتاب المزبور.
و نيز حکيم سبزوارى در آخر شرح منظومه در حکمت چنين گويد:
و قد فرغ المؤ لف الفقير، عن تسويد هذا الشرح فى يوم الجمعه الثالث و العشرين من شهر رمضان المبارک من سنة واحد و ستين و ماءتين بعد الالف ؛
متن اين شرح را در روز جمعه 23 ماه مبارک 1261 به پايان بردم .
مفسر بزرگ قرآن ، علامه سيد محمد حسين طباطبايى - حشره الله مع نبيه و اوصيائه الطاهرين - در آخر تفسير کم نظير الميزان ، تاريخ فراغ از تاليف اين اثر ارزشمند را شب 23 رمضان ذکر فرموده است .
از علامه مجلسى نقل شده است که فرمودند:
بهترين اعمال در اين شبها طلب آمرزش و دعا براى مقاصد دنيا و آخرت خود و پدر و مادر، خويشان و برادران ايمانى ، اعم از زندگان و مردگان و اذکار و صلوات بر محمد (صلى الله عليه و آله و سلم) و اهل بيت اوست .
سيد ابن طاووس نيز مى فرمايد:
نبايد از دعا درباره اهل حق و برادران مسلمان در اين شب امتناع کرد.
و در روايتى وارد شده است که از رسول اکرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) سوال شد:
در شب قدر چه از خدا بخواهيم ؟ فرمودند: عافيت و سلامتى .
آية الله شيخ جعفر شوشترى (رحمه الله عليه) مى فرمايد:
بهترين عبادت ها يقين پيدا کردن به خداوند و زدودن پليدى و آلودگى شک و ترديدها از دل ها و دور کردن کافر ماجرايى از خويشتن است . (30)
پی نوشت :
1- حافظ.
2- يحيى بن سعيد در نزهه الناظر، ص 14. غسل هاى مستحبى را 45 غسل مى داند.
3- وسائل الشيعه ، ج 2، ص 936.
4- سيد محسن امين ، مفتاح الجنات ، ج 3، ص 283.
5- دعائم الاسلام ، ج 1، ص 281 و بحارالانوار، ج 97، ص 4.
6- امالى طوسى ، ص 676 و بحارالانوار، ج 97، ص 4.
7- بقره (2) آيه 222.
8- الطريق الى الله ، ص 172 و 173.
9- نهج البلاغه (فيض الاسلام)، ح 409؛ وسائل ، ج 6، ص 77 و المحجة البيضاء، ج 7، ص 63.
10- کفعمى ، المصباح ، ص 585 و بحارالانوار، ج 95، ص 148.
11- مائده (5)، آيه 35.
12- سيد ابن طاووس ، الاقبال بالاعمال الحسنه ، ص 186.
13- حسين نورى ، نجم الثاقب ، ص 510.
14- وسائل الشيعه ، ج 18، ص 474.
15- وسائل الشيعه ، ج 4، ابواب الدعاء، باب 31، حديث 1.
16- وسائل الشيعه ، ج 4، ابواب الدعاء، باب 31، حديث 3.
17- شيخ طوسى ، الامالى ، ج 1، ص 157.
18- شيخ طوسى ، الامالى ، باب 5، ح 4.
19- اعراف (7)، آيه 55.
20- محمد رضا حکيمى و ديگران ؛ الحياة ، ج 1، ص 238.
21- شرايط ديگرى نيز در کتب مربوطه ، از قبيل عدة الداعى و وسائل الشيعه آمده است که علاقه مندان به آنها رجوع فرمايند.
22- نمل (27)، آيه 62.
23- وسائل الشيعه ، ج 1، باب 96، جهاد النفس ، روايت 2.
24- سيد محمد حسين طباطبايى ، سنن النبى (صلى الله عليه و آله و سلم)، ص 299 و وسائل الشيعه ، ج 7، ص 397.
25- صدوق ، الامالى ، ص 747، مفاتيح الجنان ، 222.
26- حسن حسن زاده آملى ، هزار و يک کلمه ، ص 673.
27- الوافى ، ج 1، باب مجالسة العلماء و صحبتهم ، ص 46.
28- فرازهايى از زندگانى خاتم المجتهدين شيخ انصارى (رحمه الله عليه)، ص 46.
29- سيد نعمت الله حسينى ، مردان علم در ميدان عمل ، ص 60 و ذبيح الله محلاتى ، اختران تابناک ، ج 1، ص 134.
30- رک : شيخ جعفر شوشترى ، فوائد المشاهد.
 

انتهای پیام