چرا شيعيان ، نمازهاي پنجگانه را در سه نوبت مي خوانند ؟
پاسخ : نخست به منظور روشن شدن بحث ، شايسته مي دانيم ديدگاه فقها را در اين زمينه يادآور شويم :
1 ـ همه گروههاي اسلامي در اين مسأله اتفاق نظر دارند که در « عرفه » مي توان هر دو نماز ظهر و عصر را در وقت ظهر ، با هم و بدون فاصله ادا نمود ، و در « مزدلفه » نيز جايز است نماز مغرب و عشا را در وقت عشا بجا آوريم .
2 ـ حنفي ها مي گويند : جمع بين نماز ظهر و عصر در يک وقت ، و نماز مغرب و عشا در يک وقت ، تنها در همان دو مورد « عرفه » و « مزدلفه » جايز است و در ساير موارد ، نبايد صورت پذيرد .
3 ـ حنبلي ها ، مالکي ها و شافعيها مي گويند : جمع بين نماز ظهر و عصر و يا جمع ميان نماز مغرب و عشا در يک وقت خاص ، علاوه بر دو مورد ياد شده ، در حال سفر نيز ، جايز است . برخي از اين گروه ها ، با هم خواندن دو نماز را ، در موارد اضطراري ؛ مانند زماني که باران ببارد و يا نمازگزار بيمار يا در
هراس از دشمن باشد ، جايز مي دانند . ( 1 )
4 ـ شيعه بر آن است که هر يک از نمازهاي ظهر و عصر و نمازهاي مغرب و عشا ، يک « وقت خاص » دارند و يک « وقت مشترک » :
الف ـ وقت خاص نماز ظهر ، از آغاز ظهر شرعي ( وقت زوال ) است تا مقدار زماني که چهار رکعت نماز خوانده مي شود ، در اين مدّت محدود ، تنها نماز ظهر را مي توان بجا آورد .
ب ـ وقت خاصّ نماز عصر ، زماني است که از آن لحظه تا وقت غروب ، تنها به اندازه مدّت خواندن نماز عصر ، فرصت باشد .
ج ـ وقت مشترک بين دو نماز ظهر و عصر ، از انتهاي وقت خاص نماز ظهر ، تا ابتداي وقت خاص نماز عصر است .
سخن شيعه آن است که در تمام اين وقت مشترک ، مي توانيم نماز ظهر و عصر را با هم و بدون فاصله بخوانيم ، ولي اهل تسنّن معتقدند : از اوّل ظهر شرعي ( وقت زوال ) تا آنگاه که سايه هر چيز ، به اندازه خود آن چيز ، گردد ، به نماز ظهر اختصاص دارد و نبايد نماز عصر ، در اين مدّت خوانده شود ، و از آن پس تا موقع مغرب ، به نماز عصر اختصاص دارد و نمي توان نماز ظهر را در آن وقت بجا آورد .
د ـ وقت خاصّ نماز مغرب ، از آغاز مغرب شرعي است تا مقدار زماني که سه رکعت نماز خوانده شود و در اين مدت محدود ، تنها نماز مغرب را مي توان ادا نمود .
هـ ـ وقت خاصّ نماز عشا ، زماني است که از آن لحظه تا نيمه شب شرعي ، تنها به اندازه خواندن نماز عشا فرصت باشد . در اين مدت کوتاه ، تنها نماز عشا را مي توانيم بجا آوريم .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ با اقتباس از : « الفقه علي المذاهب الأربعه » ، کتاب الصلاة ، الجمع بين الصلاتين تقديماً و تأخيراً
و ـ وقت مشترک بين دو نماز مغرب و عشا ، از انتهاي وقت خاص نماز مغرب تا ابتداي وقت خاص نماز عشا ادامه دارد .
شيعه معتقد است : در طول اين مدّت مشترک ، مي توانيم نماز مغرب و عشا را با هم و بدون فاصله بخوانيم ، ولي اهل سنّت مي گويند : از اوّل غروب تا هنگام زوال شفق از مغرب ، به نماز مغرب اختصاص دارد و نبايد نماز عشا در اين مدت خوانده شود . و از هنگام زوال شفق از مغرب تا نيمه شب شرعي ، به نماز عشا اختصاص دارد و نمي توان نماز مغرب را در آن وقت بجا آورد .
نتيجه اين که : بنابر نظريّه شيعه ، پس از فرا رسيدن ظهر شرعي ، مي توانيم نماز ظهر را بخوانيم و بلافاصله به خواندن نماز عصر بپردازيم ، يا نماز ظهر را تا نزديک اوّل وقت خاص نماز عصر ، به تأخير اندازيم بگونه اي که نماز ظهر را پيش از فرا رسيدن وقت خاص نماز عصر به پايان رسانيم و سپس نماز عصر را بخوانيم و بدين سان ، بين نماز ظهر و عصر ، جمع نماييم ، گرچه مستحب است نماز ظهر را پس از زوال و نماز عصر را هنگامي که سايه هر چيز به اندازه خود آن گردد ، بجا آوريم .
همچنين مي توانيم به هنگام فرا رسيدن مغرب شرعي ، نماز مغرب را ادا نماييم و بلافاصله پس از آن ، به خواندن نماز عشا بپردازيم و يا نماز مغرب را تا نزديک وقت خاص نماز عشا به تأخير اندازيم بطوري که نماز مغرب را پيش از فرا رسيدن وقت خاص نماز عشا ، به پايان رسانيم و سپس به خواندن نماز عشا مبادرت ورزيم و بدين سان ، بين نماز مغرب و عشا جمع کنيم ، گرچه مستحب است نماز مغرب را پس از مغرب شرعي و نماز عشا را بعد از زوال شفق از جانب مغرب بجا آوريم .
اين بود نظريّه شيعه ، ليکن اهل سنّت ، جمع بين دو نماز ظهر و عصر و يا دو نماز مغرب و عشا به اين نحو را بطور مطلق در همه جا و همه وقت ،
جايز نمي دانند . بنابراين ، محل بحث ، عبارت است از جمع ميان دو نماز در همه زمان ها و مکان ها ، بطوري که هر دو نماز ، در وقت يکي از آنها ادا شود ؛ مانند جمع ميان دو نماز عرفه و مزدلفه .
5 ـ همه مسلمانان در اين مسأله اتّفاق نظر دارند که پيامبر گرامي ميان دو نماز ، جمع نبود ، ولي در تفسير اين روايت ، دو نظر وجود دارد :
الف ـ شيعه مي گويد : مقصود اين است که در نخستين اوقات نماز ظهر ، مي شود پس از اتمام نماز ظهر ، نماز عصر را بجا آورد و همچنين در نخستين اوقات نماز مغرب ، مي شود پس از خواندن نماز مغرب ، نماز عشا را ادا نمود ، و اين مسأله به زمان يا مکان و يا شرايط خاصّي بستگي ندارد بلکه در همه جا و همه وقت ، جايز است .
ب ـ ديگران مي گويند : مقصود روايت اين است که نماز ظهر ، در آخر وقت آن و نماز عصر در اوّل وقت آن بجا آورده شود و نيز نماز مغرب در آخر وقت و نماز عشا در آغاز وقت آن ادا گردد .
اکنون به منظور روشن شدن مسأله ، به بررسي روايات در اين زمينه مي پردازيم و ثابت مي کنيم که مقصود از جمع در اين احاديث همان است که شيعه مي گويد ؛ يعني دو نماز را در وقت يکي از آن ها بجا آوردن ، نه ادا نمودن يکي از آن ها در آخر وقت آن و بجا آوردن ديگري در اوّل وقت آن :
اينک روايات
1 ـ احمد بن حنبل ـ رهبر گروه حنابله ـ در مسند خود از جابر بن زيد ، چنين روايت مي کند :
أخبرني جابر بن زيد انّه سمع ابن عبّاس يقول : صلّيت مع رسول الله صلّي الله عليه ] وآله [ و سلّم ثمانياً جميعاً و سبعاً
جميعاً . قال قلت له يا أبا الشّعثاء اظنّه أخّر الظّهر و عجل العصر و أخّر المغرب و عجّل العشاء ، قال و أنا أظُنُّ ذلک » . ( 1 )
ـ جابر بن زيد گويد : از ابن عباس شنيدم که مي گفت : با پيامبر گرامي هشت رکعت نماز ( ظهر و عصر ) را با هم و هفت رکعت نماز ( مغرب و عشا ) را نيز با هم به جاي آوردم . مي گويد به « ابوشعثا » گفتم : فکر مي کنم رسول خدا ، نماز ظهر را به تأخير انداخت و نماز عصر را زودتر ادا نمود و نيز نماز مغرب را به تأخير انداخت و نماز عشا را زودتر بجا آورد ، ( ابوشعثا ) گفت : من هم چنين مي انديشم .
از اين روايت به روشني معلوم مي گردد که پيامبر گرامي ، هر دو نماز ظهر و عصر را با هم و هر دو نماز مغرب و عشا را نيز با هم و بدون فاصله ، بجاي آورده است .
2 ـ احمد بن حنبل ، از عبدالله بن شقيق ، روايت ذيل را يادآور مي شود :
« خطبنا ابن عبّاس يوماً بعد العصر حتّي غربت الشّمس و بدت النّجوم و علّق النّاس ينادونه الصّلوة و في القوم رجلٌ من نبي تميم فجعل يقول : الصّلوة الصّلوة : قال فغضب قال أتعلّمني بالسّنّة ؟ شهدت رسول الله صلّي الله عليه ] وآله [ و سلّم جمع بين الظّهر والعصر ، والمغرب و العشاء . قال عبدالله فوجدت في نفسي من ذلک شيئاً فلقيت أبا هريرة فسألته فوافقه » . ( 2 )
ـ ابن عباس بعد از نماز عصر ، براي ما سخنراني نمود تا آنگاه که خورشيد غروب کرد و ستارگان آشکار شدند و مردم نداي نماز دادند و در آن ميان ، مردي از قبيله بني تميم به تکرار کلمه « نماز » پرداخت ، ابن
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ مسند احمد بن حنبل ، ج 1 ، ص 221
2 ـ مسند احمد ، ج 1 ، ص 251
عباس ، خشمگين گرديد و گفت : آيا تو مي خواهي سنّت پيامبر را به من بياموزي ؟ من شاهد و ناظر بودم که رسول خدا بين نماز ظهر و عصر و نماز مغرب و عشا جمع نمود .
عبدالله مي گويد : براي من در اين مسأله ، ترديدي بروز کرد و لذا در ديداري با ابوهريره در اين مورد سؤال کردم و او سخن ابن عباس را تأييد نمود .
در اين حديث ، دو تن از صحابه ؛ « عبدالله بن عباس » و « ابوهريره » بر اين حقيقت گواهي مي دهند که پيامبر گرامي نماز ظهر و عصر و نماز مغرب و عشا را با هم خوانده و ابن عباس نيز به رفتار پيامبر ، تأسّي نموده است .
3 ـ مالک بن انس ـ رهبر گروه مالکيّه ـ در کتاب « موطّأ » اينگونه مي نگارد :
« صلّي رسول الله ( صلّي الله عليه وآله ) الظهّر و العصر جميعاً ، و المغرب و العشاء جميعاً في غير خوف ولا سفر » . ( 1 )
ـ رسول خدا ( صلي الله عليه وآله ) هر دو نماز ظهر و عصر را با هم خواندند و هر دو نماز مغرب و عشا را نيز با هم بجا مي آورد ، بدون اين که از دشمن بهراسد و يا در سفر باشد .
4 ـ مالک بن انس ، از معاذ بن جبل ، چنين روايت مي نمايد :
« فکان رسول الله ( صلّي الله عليه وآله ) يجمعُ بين الظّهر والعصر ، و المغرب و العِشاء » . ( 2 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ موطّأ مالک ، کتاب الصلوة ، ط 3 ( بيروت ) ، ص 125 ، حديث 178
صحيح مسلم ، ج 2 ، ص 151 ، طبع بيروت ، باب الجمع بين الصلاتين في الحضر .
2 ـ موطأ مالک ، کتاب الصلوة ، ص 134 ، حديث176 ، ط 3 ( بيروت ) ، سال 1403 هـ .
صحيح مسلم ، ط مصر ، جزء 2 ، ص 152
ـ رسول خدا ، نماز ظهر و عصر را با هم و نماز مغرب و عشا را نيز با هم مي خواند .
5 ـ مالک بن انس از نافع و او از عبدالله بن عمر چنين روايت مي کند :
« کان رسول الله ( صلّي الله عليه وآله ) إذا عجل به السَّير يجمع بين المغرب والعشاء » . ( 1 )
ـ هرگاه پيامبر براي پيمودن مسيري عجله داشت ، نماز مغرب و عشاء را با هم مي خواند .
6 ـ مالک بن انس ، از ابوهريره چنين روايت مي کند :
« إن رسول الله ـ صلي الله عليه ] و آله [ و سلّم ـ کان يجمع بين الظهّر والعصر في سفره الي تبوک » . ( 2 )
ـ پيامبر گرامي در راه تبوک ، نماز ظهر و عصر را با هم بجا مي آورد .
7 ـ مالک در موطّأ از نافع چنين روايت مي نمايد :
« إنّ عبدالله بن عمر کان إذا جمع الامراء بين المغرب و العشاء في المطر جمع معهم » . ( 3 )
ـ هرگاه اميران ، نماز مغرب و عشا را در باران با هم مي خواندند ، عبدالله بن عمر هم هر دو نماز را با هم ادا مي نمود .
8 ـ مالک بن انس به نقل از علي بن حسين مي نگارد :
« کانَ رسول الله ـ صلي الله عليه ] و آله [ و سلّم ـ إذا أراد أن يسير يومه جمع بين الظّهر والعصر و إذا أراد أن يسير ليله
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ موطأ مالک ، کتاب الصلوة ، ط 3 ( بيروت ) ، ص 125 ، حديث 177
2 ـ موطأمالک ، کتاب الصلوة ، ص 124 ، حديث 175
3 ـ مدرک سابق ، ص 125 ، حديث 179
جمع بين المغرب و العشاء » . ( 1 )
ـ هرگاه پيامبر مي خواست در روز ، طي طريق نمايد ، نماز ظهر و عصر را با هم ادا مي کرد و هروقت مي خواست در شب مسيري را بپيمايد ، نماز مغرب و عشا را با هم بجا مي آورد .
9 ـ محمد زرقاني در شرح موطّأ ، از ابي شعثا چنين روايت مي کند :
« إنّ بن عباس صلّي بالبصرة الظّهر والعصر ليس بينهما شيءٌ والمغرب والعِشاء ليس بينهما شيءٌ » . ( 2 )
ـ عبدالله بن عباس در شهر بصره ، نماز ظهر و عصر را با هم خواند ، بطوري که بين آن دو فاصله اي نبود و نماز مغرب و عشا را نيز با هم ادا نمود ؛ بگونه اي که بين آن دو فاصله اي نيفتاد .
10 ـ زرقاني از طبراني و او از ابن مسعود ، آورده است :
« جَمَعَ النَّبِيُ صلي الله عليه ] و آله [ و سلّم بين الظّهر و العصر و بين المغرب و العشاء . فقيل له في ذلک ، فقال : صنعت هذا لئلاّ تحرج أمّتي » . ( 3 )
ـ پيامبر گرامي ، نماز ظهر و عصر را با هم اقامه کرد و نماز مغرب و عشا رانيز با هم بجا آورد . در اين مورد از وي سؤال شد ، فرمود : براي اين که امت من در رنج و سختي قرار نگيرند .
11 ـ مسلم بن حجاج ، بواسطه ابو زبيرو از سعيد بن جبير و او از ابن عباس روايت مي کند :
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ مدرک سابق ، ص 125 ، حديث 181
2 ـ شرح زرقاني بر موطّأ مالک ، ط مصر ، جزء اول ، باب « الجمع بين الصلاتين في الحضر و السفر » ، ص 294
3 ـ مدرک سابق ، ص 294
« صلّي رسول الله ـ صلي الله عليه ] و آله [ و سلّم ـ الظّهر والعصر جميعاً بالمدينة في غير خوف ولاسفر » . ( 1 )
ـ پيامبر ـ ص ـ در مدينه منوّره ـ بدون هيچ هراسي از دشمن و بدون اين که در حال سفر باشد ، نماز ظهر و عصر را با هم بجا آورد .
سپس ابن عباس ، در مورد هدف پيامبر از اين کار مي گويد : براي اين که مي خواست هيچ کس از امت وي در زحمت نيفتد . ( 2 )
12 ـ مسلم در صحيح خود ، از سعيد بن جبير و او از ابن عباس روايت مي نمايدکه گفته است :
« جمع رسول الله ـ صلي الله عليه ] و آله [ و سلّم ـ بين الظّهر والعصر ، المغرب و العشا في المدينة ، من غير خوف ولامطر » . ( 3 )
ـ پيامبر گرامي ، در مدينه منوره بين نماز ظهر و عصر و نماز مغرب و عشا جمع نمود ، بدون اين که هراسي در ميان باشد و يا باران ببارد .
آنگاه سعيد بن جبير مي گويد : از ابن عباس پرسيدم : چرا پيامبر به چنين رفتاري مبادرت ورزيد ؟ ابن عباس گفت : براي آن که نمي خواست امّت خود را به زحمت بيندازد . ( 4 )
13 ـ ابوعبدالله بخاري باب ويژه اي را تحت عنوان « بابُ تأخيرِ الظُّهر الي الْعَصْرِ » ـ به اين مسأله اختصاص داده ( 5 ) که خود اين عنوان ، گوياترين
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ صحيح مسلم ، جزء 2 ، ط مصر ، ص 151 ، « باب الجمع بين الصلاتين في الحضر »
2 ـ مدرک سابق ، در ذيل حديث ياد شده
3 ـ همان مدرک ، ص 152
4 ـ مدرک سابق ، ص 152 ، در ذيل حديث ياد شده
5 ـ صحيح بخاري ، جزء اوّل ، ص 110 ، کتاب الصلوة ، باب « تأخير الظهر الي العصر » ، ط مصر ، نسخه اميريّه ، سنه 1314 هـ .
شاهد بر آن است که مي توان نماز ظهر را به تأخير انداخت و در وقت نماز عصر ، هر دو را با هم بجا آورد . آنگاه ، بخاري در همان باب ، روايت ياد شده در زير را بيان مي کند :
« إنّ النّبيّ ـ صلي الله عليه ] و آله [ و سلّم ـ صلّي بالمدينة سبعاً و ثمانياً ، الظّهر و العصر ، و المغرب و العِشاء » . ( 1 )
ـ پيامبر ( صلي الله عليه وآله ) هفت رکعت ( نماز مغرب و عشا ) و هشت رکعت ( نماز ظهر و عصر ) را در مدينه به جاي آورد .
از اين روايت به خوبي روشن مي گردد که نه تنها مي توان نماز ظهر را به تأخير انداخت و در وقت نماز عصر ، هر دو را با هم ادا نمود ، بلکه به قرينه سياق استفاده مي شود که به پيروي از پيامبر گرامي ، مي توان نماز مغرب را نيز به تأخير انداخت و در وقت نماز عشا به جاي آورد .
14 ـ و لذا بخاري در جاي ديگر از صحيح مي گويد :
« قال ابن عمر و أبو أيّوب و ابن عبّاس رضي الله عنهم : صلّي النّبيّ صلّي الله عليه ] و آله [ و سلّم المغرب و العِشاء » . ( 2 )
ـ عبدالله بن عمر و ابو ايوّب انصاري و عبدالله بن عباس گفته اند : پيامبر دو نماز مغرب و عشا را با هم ( بدون فاصله ) بجا آورد .
بخاري مي خواهد از اين روايت استفاده کند که پيامبر گرامي نماز مغرب و عشا را با هم خواند وگرنه معلوم است که پيامبر بي نماز نبوده است .
15 ـ مسلم بن حجّاج در صحيح خود ، چنين مي نگارد :
« قال رجلٌ لابن عبّاس الصلوة فسکت ثمّ قال الصّلوة فسکت ثمّ قال الصّلوة فسکت ، ثمّ قال : لا امّ لک أتعلّمنا بالصّلوة و کنّا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ مدرک سابق
2 ـ صحيح بخاري ، جزء اول ، کتاب الصلوة ، باب ذکر العشاء ، ص 113 ، ط مصر ، سنه 1314 هـ .
نجمع بين الصّلاتين علي عهد رسول الله ـ صلّي الله عليه ] وآله [ و سلّم ـ » . ( 1 )
ـ مردي به ابن عباس گفت : نماز ، او سخني نگفت . دوباره گفت : نماز ، ابن عباس سکوت نمود ، باز گفت : نماز ، وي پاسخي نداد . براي چهارمين بار گفت : نماز ، ابن عباس گفت : « لا امّ لک » ؛ « مادر برايت نباشد » آيا تو مي خواهي نماز را به ما بياموزي ؟ در حالي که ما با پيامبر ، بين دو نماز جمع مي نموديم و هر دو را با هم بجا مي آورديم .
16 ـ مسلم روايت مي کند :
« إنّ رسول الله ـ صلّي الله عليه ] و آله [ و سلّم ـ جمع بين الصّلاة في سفرة سافرها في غزوة تبوک فجمع بين الظّهر و العصر ، و المغرب والعشاء . قال سعيدٌ : فقلت لابن عبّاس : ما حمله علي ذلک ؟ قال : أراد أن لايحرج امّته » . ( 2 )
ـ پيامبر گرامي ، جمع بين نمازها را در مسافرت خود در غزوه تبوک انجام داد و بين نماز ظهر و عصر و نماز مغرب و عشا جمع نمود . سعيد بن جبير مي گويد : از ابن عباس سبب آن را پرسيدم ؟ گفت : پيامبر مي خواست که امت خود را در رنج و سختي نيندازد .
17 ـ مسلم بن حجاج ، از زبان معاذ ، چنين حکايت مي کند :
« خرجنا مع رسول الله صلي الله عليه ] و آله [ و سلّم في غزوةِ تبوک فکان يصلّي الظّهر والعصر جميعاً والمغرب و العشاء جميعاً » . ( 3 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ صحيح مسلم ، جزء 2 ، ص 153 ، باب الجمع بين الصلاتين في الحضر
2 ـ صحيح مسلم ، جزء 2 ، ص 151 ، ط مصر
3 ـ مدرک سابق ، ص 152
ـ با پيامبر گرامي در نبرد تبوک ، خارج شديم ، پيامبر نماز ظهر و عصر را با هم بجا مي آورد و نماز مغرب و عشا را نيز با هم ادا مي نمود .
18 ـ مالک بن انس ، در کتاب « موطّأ » مي نگارد :
« عن ابن شهاب انّه سأل سالم بن عبدالله : هل يجمع بين الظّهر والعصر في السّفر ؟ فقال : نعم لابأس بذلک ، ألم تر إلي صلاة النّاس بعرفة ؟ » ( 1 )
ـ ابن شهاب ، از سالم بن عبدالله پرسيد : آيا نماز ظهر و عصر در حين مسافرت با هم جمع مي شوند ؟ پاسخ داد : آري ، اشکالي ندارد ، آيا نماز مردم را در روز عرفه ( در سرزمين عرفات ) نمي بيني ؟
لازم به ذکر است که مسلمانان جايز مي دانند در روز عرفه و در عرفات ، بين نماز ظهر و عصر ، جمع کنند و هر دو را در وقت ظهر و بدون فاصله مي خوانند . در اينجا سالم بن عبدالله مي گويد : همانطور که مردم در عرفه ، هر دو نماز را با هم مي خوانند ، در غير عرفه نيز مي توان بين آن دو جمع نمود .
19 ـ متّقي هندي ، در کتاب « کنزالعمّال » آورده :
« قال عبدالله : جمع لنا رسول الله ( صلي الله عليه وآله ) مقيماً غير مسافر بين الظّهر و العصر ، والمغرب و العشاء . فقال رجلٌ لإبن عمر : لم تري النّبي ( صلّي الله عليه وآله ) فعل ذلک ؟ قال : لأن لايحرج امّته إن جمع رجلٌ » . ( 2 )
ـ عبدالله بن عمر گويد : پيامبر گرامي ، در حالي که ساکن و در حضر بود و در حال سفر نبود ، بين نماز ظهر و عصر و نماز مغرب و عشا جمع نمود .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ موطّأ مالک ، ط 3 ( بيروت ) ، ص 125 ، حديث 180
2 ـ کنزالعمال ، کتاب الصلوة ، الباب الرابع في صلاة المسافر ، باب جمع ، ج 8 ، ص 246 ، ط 1 ( حلب ) ، سنه 1391 هـ .
پس مردي از ابن عمر سؤال نمود : چرا پيامبر به چنين رفتاري مبادرت ورزيد ؟ پاسخ داد : براي اين که امّت خود را در رنج و مشقّت نيندازد ، اگر شخصي بخواهد بين دو نماز جمع نمايد .
20 ـ همچنين در « کنزالعمّال » ، چنين مي خوانيم :
« عن جابر ، أنّ النّبيّ ـ صلي الله عليه ] و آله [ و سلّم ـ جمع بين الظّهر والعصر بأذان و إقامتين » . ( 1 )
ـ جابر بن عبدالله گويد : پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) بين نماز ظهر و عصر با يک اذان و دو اقامه ، جمع نمود .
21 ـ در کنزالعمال ، روايت ذيل را يادآور مي شود :
« عن جابر أنّ رسول الله ـ صلي الله عليه ] و آله [ و سلّم ـ غربت له الشّمس بمکّة فجمع بينهما بسرف » . ( 2 )
ـ جابر بن عبدالله مي گويد : در حالي که پيامبر گرامي در مکه بودند ، خورشيد غروب نمود و هنگامي که به منطقه « سرف » ( 3 ) رسيد ، نماز مغرب و عشا را با هم ادا نمود .
22 ـ در کنزالعمال از ابن عباس ، چنين آمده :
« جمع رسول الله ـ صلّي الله عليه ] و آله [ و سلّم ـ بين الظّهر و العصر ، و المغرب والعشاء بالمدينة في غير سفر و لامطر ، قال : قلت لابن عبّاس : لم تراه فعل ذلک ؟ قال : أراد التّوسعة علي امّته » . ( 4 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ کنزالعمال ، کتاب الصلوة ، الباب الرابع في صلوة المسافر ، باب جمع ، ج 8 ، ص 247 ، ط 1 ( حلب ) .
2 ـ مدرک سابق
3 ـ « سرف » ، منطقه اي است که در نُه ميلي مکّه واقع است ، ( کنزالعمال ، در ذيل روايت حديث ياد شده آورده )
4 ـ کنزالعمّال ، کتاب الصلوة ، الباب الرابع ، باب جمع ، ج 8
ـ پيامبر گرامي ، در مدينه منوّره ، بين نماز ظهر و عصر و نماز مغرب و عشا جمع نمود ، بدون اين که در حال سفر باشد و يا باران ببارد . راوي مي گويد : از ابن عباس پرسيدم : چرا پيامبر بين دو نماز جمع نمود ؟ ابن عباس پاسخ داد : زيرا پيامبر مي خواست در رفتار امّت خود توسعه و تسهيلي ايجاد نموده باشد .
نتيجه
اينک در پرتو روايات ياد شده ، به جمع بندي دلائل روشني که بر صحّت تفسيرِ جمع ، از نظر شيعه گواهي مي دهد ، مي پردازيم :
1 ـ جمع بين دونماز دريک وقت ، به دليل تسهيل امور و پيشگيري از رنج و زحمت :
بسياري از روايات ، بر اين حقيقت گواهي مي دهد که اگر جمع ميان نماز ظهر و عصر و يا مغرب و عشا در يک وقت جايز نباشد ، موجب رنج و مشقّت در کار مسلمانان مي گردد ، و لذا پيامبر به منظور ايجاد نوعي توسعه و تسهيل در امور مسلمانان ، با هم خواندن هر دو نماز را در يک وقت ، تجويز نمودند . در اين زمينه به احاديث دهم ، شانزدهم ، نوزدهم و بيست و دوم ، مراجعه فرماييد .
روشن است که اگر مقصود از روايات ياد شده ، اين باشد که مي توان نماز ظهر و عصر را به آخر وقت آن ، ( نزديک زماني که سايه هر چيز به اندازه خود آن باشد ) در نزد اهل سنّت تأخير انداخت و نماز عصر را در آغاز وقت آن بجا آورد ، بطوري که هر دو نماز با هم و در عين حال در محدوده وقت خود خوانده شود ، يک چنين کاري نه تنها مايه سهولت نيست بلکه موجب مشقّت و زحمت بيشتر است در حالي که هدف از جمع ميان دو نماز تسهيل در امور
است .
با اين بيان ، روشن مي گردد مقصود آن است که مي توان دو نماز را در سراسر وقت مشترک ميان آن دو ، مانند اوائل وقت ياد شده و يا اواخر آن بجا آورد ، نه اين که يکي را در آخر وقت آن نماز و ديگر را در آغاز وقتش ادا نماييم .
2 ـ جمع ميان دو نماز در يک وقت در عرفه ، بيانگر کيفيّت جمع است
همه گروه هاي اسلامي ، جمع ميان دو نماز ظهر و عصر در يک وقت را در عرفه جايز دانسته اند ، ( 1 ) از سوي ديگر برخي از روايات ياد شده ، بر اين معنا گواهي مي دهد که اينگونه جمع ميان دو نماز ، در جاهاي ديگر نيز بسان جمع ميان آن ها در عرفه مي باشد و از اين نظر ، تفاوتي ميان روز عرفه و ساير روزها و يا سرزمين عرفات و ساير سرزمين ها وجود ندارد . در اين مورد ، به حديث هيجدهم مراجعه فرماييد .
بنابراين ، همانگونه که در عرفه مي توان نماز ظهر و عصر را در وقت ظهر ، به اتفاق آراء همه مسلمانان ، بجا آورد ، همچنين در غير عرفه نيز ، جمع ياد شده جايز مي باشد .
3 ـ شيوه جمع ميان دو نماز در سفر ، بيانگر کيفيّت جمع است
از طرفي ، فقهاي حنبلي ، مالکي و شافعي ، جمع ميان دو نماز را در حال سفر ، جايز دانسته اند و از سوي ديگر ، روايات ياد شده تصريح مي نمايد که در اين زمينه ، تفاوتي ميان سفر و حضر وجود ندارد و پيامبر گرامي ( صلّي الله عليه وآله ) هم در سفر و هم در حضر ، ميان دو نماز جمع مي نمود .
در اين مورد ، به روايات سوم ، يازدهم ، سيزدهم ، نوزدهم و بيست و دوم مراجعه فرماييد . بر اين اساس ، همانطور که با هم خواندن دو نماز در يک
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ الفقه علي المذاهب الاربعه ، کتاب الصلاة ، الجمع بين الصلاتين تقديماً و تأخيراً .
وقت در سفر ( به نحوي که شيعه مي گويد ) جايز است ، در حضر نيز جايز مي باشد .
4 ـ شيوه جمع ميان دو نماز در حال اضطرار ، بيانگر کيفيّت جمع در حال اختيار است
تعداد انبوهي از روايات صحاح و مسانيد ، بر اين حقيقت گواه است که پيامبر گرامي و صحابه آن حضرت ، در مواقع اضطراري مانند زمان بارش باران ، و يا ترس از دشمن و يا در حال بيماري ، دو نماز را ـ چنانکه شيعه مي گويد ـ با هم و در يک وقت ، بجا مي آوردند ، و لذا بسياري از فقيهان گروه هاي مختلف اسلامي ، به جواز آن در برخي حالت هاي اضطراري ، فتوا داده اند ، در حالي که روايات ياد شده ، تصريح مي نمايند به اين که از اين جهت نيز ، ميان حالت اضطرار و غير آن ، تفاوتي وجود ندارد و پيامبر گرامي در غير باران و هراس از دشمن نيز ، ميان دو نماز جمع مي نمود . در اين زمينه به روايات سوم ، يازدهم ، دوازدهم ، و بيست و دوم ، مراجعه فرماييد .
5 ـ رفتار صحابه پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) بيانگر کيفيّت جمع است
در ميان روايات ياد شده ، به اين نکته برخورد مي کنيم که بسياري از صحابه پيامبر ، هر دو نماز را در وقت واحد با هم بجا مي آوردند ، چنانکه عبدالله بن عباس ، نماز مغرب را آنقدر به تأخير انداخت تا هوا تاريک گشت و ستارگان آسمان ، پديدار شدند و هر قدر ديگران ، کلمه نماز را ندا مي کردند ، به آنان اعتنا مي نمود و سرانجام نماز مغرب و عشاء را بعد از سپري شدن پاسي از شب ، با هم به جا آورد و در پاسخ اعتراض کنندگان گفت : من شاهد و ناظر بودم که پيامبر هم ، اين چنين نماز مي خواند و ابوهريره نيز ، سخن ابن عباس را تأييد نمود . در اين مورد به روايات دوم ، هفتم ، نهم و پانزدهم ، مراجعه نماييد .
در پرتو روايات ياد شده ، ترديدي نمي ماند که ابن عباس ، به شيوه اي که شيعه بر آن است ، ميان دو نماز در وقت يکي از آنها ، جمع نمود .
6 ـ سيره پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) بيانگر شيوه جمع ميان دو نماز است
از حديث بيست و يکم ، به روشني معلوم گرديد که پيامبر به هنگام مغرب ، هنوز در مکّه بودند و نماز مغرب را به تأخير انداختند تا اين که در منطقه سرف که در فاصله نُه ميلي مکه قرار دارد ، هر دو نماز مغرب و عشا را با هم در يک وقت بجا آورد . در حالي که روشن است اگر آن حضرت ، به هنگام اوّل مغرب هم از شهر مکّه حرکت نموده باشد ، تا زماني که به منطقه سرف برسد ، با توجه به وسائل کُندرو و حمل و نقل قديم ، طبعاً قسمتي از شب ، گذشته بوده است ، و لذا پيامبر گرامي هر دو نماز مغرب و عشا را در وقت نماز عشا با هم ادا نموده است .
از مجموع روايات ياد شده ـ که همگي از منابع روايي و صحاح و مسانيد اهل تسنّن استخراج گرديده اند ، صحّت نظريّه شيعه ، مبني بر جواز جمع ميان دو نماز ظهر و عصر و يا دو نماز مغرب و عشا ، در يک وقت ، به بياني که گذشت و عموميّت و گسترش آن نسبت به همه شرايط و مکانها و زمانها به ثبوت مي رسد .
انتهای پیام |