۱۳۹۵/۱۲/۱۰   1:41  بازدید:3691     فرهنگی ، اعتقادی

به انگیزه روز مادر
مادر معمار تربیت

 


در محیط خانه و اجتماع برجسته ترین نقش مادر نقش تربیتى است. اهمیت این نقش از آن جا روشن مى شود که کودک نخستین بار در آغوش مادر قرار مى گیرد و آداب و رسوم اجتماعى را از او مى آموزد. کودک از دامن مادر یاد مى گیرد که چگونه با دیگران رفتار نماید و چگونه با آنان برخورد داشته باشد. چگونگى رفتار مادر با کودک در شکل دهى ساختار شخصیتى او تأثیرى چشم گیر دارد. از این رو، کارشناسان مسائل تربیتى بر نقش مادر در تربیت فرزند همواره تأکید داشته و دارند.

الف) تربیت جسمانى:

وجود فرزند در روایات به «گل» تشبیه شده است. پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله) فرمود: «الولد الصالح ریحانة من ریاحین الجنّة»؛ «فرزند صالح گلى است از گل هاى بهشت.» وجه تشبیه فرزند به گل این است که فرزند در سال هاى نخست زندگى، مخصوصا نوزادى از نظر ظاهرى و جسمانى همانند گلِ بهارى، جسمى دارد بس لطیف و نازک و روحى دارد با عاطفه و طراوت که نیاز شدیدى به حفظ و نگه دارى دارد و اگر از او مواظبت نشود هر لحظه ممکن است لطافت و جذابیت خود را از دست داده به پژمردگى و زردى بگراید. همان گونه که در جهان متمدن امروز شاهد از بین رفتن بسیارى از کودکانى هستیم که بر اثر بى توجهى والدین و نرسیدن به آن ها، رشد کمّى و کیفى خود را از دست داده، دچار نارسایى جسمى و روانى مى شوند. از این رو، هم از نظر وجدان و شرع و هم بر اساس عرف مردم، توجه جدى به تربیت فرزند و تأمین نیازهاى او در این شرایط حساس ضرورى مى نماید.

تنها کسى که در دوره کودکى مى تواند به نیازهاى جسمى و روحى کودک به صورت مناسب پاسخ دهد، مادر است؛ چرا که مادر از هر کس دیگرى آشناتر به شرائط زیستى و روانى کودک است و اوست که با مهر و رأفت و محبت مى تواند از او حفاظت کند و از آلودگى ها و نا پاکى ها شست و شو دهد و به رفع احتیاجاتش بپردازد. مادر با دست خود کودک را نوازش مى دهد و با یک زمزمه و لالایى خواندن طفل را به خواب مى برد. تر و خشک کردن بچه در سال هاى اول زندگى کارى است بس مشکل و طاقت فرسا که تنها با مهر مادرى امکان پذیر خواهد بود.

تربیت جسمانى کودک از دیگر ابعاد تربیت اهمیت کمترى ندارد، و به همین دلیل گفته شده عقل سالم در بدن سالم است. اگر بدن انسان سلامت نداشته باشد و جسم رشد کافى نکند، فرد به لحاظ روحى و روانى، آدم سالم و نرمالى نخواهد بود. نقش مادر در تربیت جسمى و ظاهرى کودک بر کسى پوشیده نیست و مادران باید در زمینه رشد جسمانى فرزند بسیار حساس بوده و شرایط لازم را فراهم آورند.

ب) تربیت دینى:

تربیت دینى از نظر اسلام و قرآن از اهمیت فوق العاده اى برخوردار است و از آغاز زندگى فرزند باید بدان توجه کرد. نقش مادر در پرورش دینى و مذهبى فرزند روشن است. مادر هم پیش از تولد مى تواند ایفاى نقش کند و هم پس از آن در دوره هاى کودکى، نوجوانى و جوانى. چون هدف از این نوشتار بررسى نقش مادر در تربیت دینى فرزند در این دوره هاست، به تفصیل به این بحث خواهیم پرداخت.

ج) تربیت عاطفى:

مادر به لحاظ روانى - عاطفى سرشار از مهر و محبت و صفا و صمیمیت است. چون ساختار وجودى مادر به گونه اى آفریده شده که قدرت جذب و انجذاب فوق العاده اى دارد و در ابراز احساسات و عواطف از توان بالایى برخوردار است. قدرت گیرایى مادران در سطح بسیار عالى قرار دارد که اگر درست استفاده شود در ایجاد پیوند خانوادگى و چگونگى شکل گیرى روابط اجتماعى و تربیت اولاد نقش سازنده اى خواهند داشت. مادر مى تواند با رعایت اصول و قوانین اسلامى در سامان دهى امور خانواده و پرورش فرزند نقش مهمى ایفا نماید؛ چرا که ویژگى عاطفى زنان بستر مناسبى است براى ایفاى نقش مادرى و تربیت اولاد و مهم ترین نقشى که از یک مادر انتظار مى رود چیزى جز نقش تربیتى او نمى تواند باشد. یکى از جنبه هاى مهم نقش تربیتى مادر، نقش وى در پرورش عواطف فرزند است که آثار آن در اعمال و رفتار وى به زودى نمایان مى گردد.

اسلام، ویژگى عاطفى - روانى مادران را مورد توجه خاص قرار داده و براى این جنبه از ابعاد وجودى آنان اهمیت فراوان قائل شده است. رسول خدا (صلى الله علیه و آله) فرمود: خداوند به زنان و مادران مهربان تر از مردان است. این توجه ویژه خداوند به عواطف مادران، مسئولیت آنان را در برابر فرزندان شان نیز زیادتر مى کند؛ چه این که ایشان باید فرزند را با تعادل عاطفى پرورش دهند و این حالت را در آن ها تثبیت و حفظ نمایند. بى مهرى مادر مهم ترین عامل از بین بردن تعادل عاطفى فرزند است و چه بسا موجب افسردگى و پریشانى وى مى گردد.

د) تربیت اخلاقى:

نقش مادر در تربیت اخلاقى فرزند بر همگان روشن است و چندان نیازى به تبیین ندارد؛ چرا که مادر الگوى رفتارى و اخلاقى براى فرزند است، هر کار ریز و درشتى که انجام دهد در منش و نحوه رفتار او با دیگران تأثیر مى گذارد. مادر با رفتار الگویى خود انسان مى پروراند، فرزند را از عالم نا پاکى ها، حسدها، کینه ها و رذائل اخلاقى دور مى سازد و در دلش مهر و صفا و خیر اندیشى نسبت به همنوعان پدید مى آورد. مادر، سرچشمه فضیلت ها و خوبى هاست، او در محیط خانه مى تواند درس تقوا و خداترسى به فرزند دهد و از کودکى ضعیف و ناتوان شخصیت بزرگ علمى و اخلاقى بسازد و تحویل جامعه دهد.

در مقابل اگر مادر به وظیفه خویش عمل نکند و در برابر چشمان کودک دست به رفتارهاى نامناسب و ناشایست بزند، طبیعى است که کودک از او تبعیت مى کند و در نتیجه پست و منحرف تربیت خواهد شد. امام خمینى «ره» در این زمینه مى فرماید: «مادرِ خوب بچه خوب تربیت مى کند و خداى نخواسته اگر مادر منحرف باشد، بچه از همان دامن مادر منحرف بیرون مى آید و چون بچه ها آن علاقه اى که به مادر دارند به هیچ کس ندارند و در دامن مادر که هستند تمام چیزهایى که دارند، آرزوهایى که دارند خلاصه مى شود در مادر و همه چیز را در مادر مى بینند.»

ه) تربیت عقلانى:

عقل از ابعاد مهم وجود انسان است که اگر شکوفا گردد، توان آن را دارد که خوب را از بد و خیر را از شر تشخیص دهد و صاحبش را به سعادت و خوش بختى برساند. تربیت این بخش از نیروى درونى انسان وظیفه اولیا و مربیان است که باید بدان توجه کنند و در درجه اول اهمیت قرار دهند. انبیاء الهى همه براى تربیت عقلانى آمدند و در این مسیر حرکت کردند و تا آن جا که توانستند به وظیفه شان عمل نمودند. امام على (علیه السلام) در خطبه اول نهج البلاغه مى فرماید: «و یثیروا لهم دفاینً العقول»؛ «خداوند پیامبران خود را پى در پى اعزام کرد تا توانمندى هاى پنهان عقل ها را آشکار سازند.»

از کلام حضرت چنین بر مى آید که عمده هدف انبیاء تربیت عقلانى بشر بوده است. همان گونه که خداوند در قرآن کریم مکرر به این مسئله اشاره فرموده و تربیت عقلانى را در آیات متعدد مورد تأکید قرار داده است. «کذلک یبین الله لکم آیاته لعلّکم تعقلون»؛ «این چنین، خداوند آیات خود را براى شما شرح مى دهد، شاید اندیشه کنید.» ماده «عقل» به هیئت هاى مختلف در قرآن کریم به کار رفته و در همه آن ها به تفکر و اندیشه ورزى انسان تأکید و مواد تعقل نیز ذکر شده است. در آیه یاد شده آیات الهى متعلَّق تأمل و تفکر بیان شده که به دو بخش انفسى و آفاقى تقسیم مى گردد. هر یک از این آیات خداوند زمینه مناسبى براى عقل ورزى و تدبر و تفکر مى باشد.

مادران، در تربیت عقلانى فرزندان شان نقشى بسزا دارند. آن چه مهم است، شیوه اجراى فرایند تربیت عقلانى است که باید مورد توجه مادران قرار گیرد. اتخاذ روش مناسب در شکوفا سازى نیروى اندیشه و تعقل فرزندان بسیار اثر گذار مى باشد. پرسش و پاسخ، طرح مسابقات همراه با تشویق، تفریح و گردش و بازدید از باغ و بوستان و گل ها و شکوفه هاى رنگارنگ و توجه دادن فرزندان به آفریدگار جهان از روش هاى مؤثر در پرورش عقل و اندیشه آنان است.

و) تربیت جنسى:

تربیت جنسى عبارت است از فراهم آوردن زمینه رشد متناسب غریزه جنسى همراه با رشد دیگر جنبه هاى جسمى و معنوى انسان و نیز پیشگیرى از انحرافات و لغزش هاى مربوط به آن. طبیعى است که پرورش درست فرد در حیطه گرایش هاى جنسى مستلزم آموزش و ارائه اطلاعات کافى در این زمینه مى باشد. چون رفتار جنسى انسان مبتنى بر آگاهى ها و نگرش هایى است که وى در حوزه رفتارى مربوطه دارد، بر این اساس مربیان باید شرایط فردى و اجتماعى را به گونه اى فراهم آورند که ضمن رشد و نمو متعادل و طبیعى امیال جنسى بر معلومات متربى در این مورد افزوده گردد و او به انتخاب خود از خطاهاى جنسى اجتناب نماید.

از آن جا که حیات جنسى انسان از بدو تولد شروع مى شود و به تدریج رشد و نمو پیدا مى کند و کم کم خود را نشان مى دهد، مادر مى تواند نقش مؤثرى در این زمینه ایفا کند و روش هایى را در تربیت فرزند به کار گیرد که رشد جنسى وى به صورت طبیعى و توأم با افزایش شناخت دینى و اخلاقى باشد.

وظیفه مادر نسبت به تربیت فرزند، به ویژه تربیت جنسى او بسیار سنگین است؛ چرا که از کودکى اگر مواظبت هاى جنسى و آموزش هایى در مورد آن داده نشود، ممکن است با فرا رسیدن دوران بلوغ کار از کار بگذرد و توصیه هاى تربیتى دیگر اثرى بر او نداشته باشد. مادر از همان آغاز باید به این امر توجه داشته باشد و فضاى خانه را به گونه اى آماده سازد که کم ترین نشانه اى از تحریکات جنسى در آن مشاهده نگردد.

البته در قدم اول باید رفتار مادر کاملاً حساب شده باشد و بدون لباس، به صورت نیمه عریان در برابر پسرى که به سن بلوغ نزدیک است ظاهر نشود. هم چنین اتاق خواب پسران و دختران تا جایى که امکان دارد از هم جدا و یا حداقل در یک بستر نباشد. روشن است که مادر در این مسائل نقش اساسى دارد.

ز) تربیت سیاسى:

تربیت سیاسى تربیت مهمى است که در تحقق هدف هاى مادى و معنوى جامعه نقش اساسى دارد. هر ملتى بر اساس اصول و معیارهاى مورد قبول خود، از زندگى، یک سلسله هدف هایى در نظر مى گیرد و در تحقق آن ها مى کوشد. اما دست یابى به این اهداف، تأمین نیازها و پیشرفت جامعه در همه ابعاد، مستلزم وجود فرهنگ سیاسى قدرتمندى است که متناسب با اوضاع و احوال سیاسى - اجتماعى روز باشد. وجود چنین فرهنگى مبتنى بر اندیشه هاى دینى، در میان نسل جوان جامعه از اهمیت خاصى برخوردار است. از این روست که تربیت سیاسى براى آگاه ساختن مردم، به ویژه جوانان و نوجوانان، از مسائل سیاسى، اجتماعى و اندیشه هاى اساسى نظام حاکم ضرورت دارد؛ زیرا تربیت سیاسى فرایندى است که طبقات گوناگون جامعه را با معیارها و اصول بنیادین حکومت آشنا ساخته، فعالیت هاى سیاسى و اجتماعى را چنان به هم نزدیک مى سازد که هیچ گونه اصطکاک و برخوردى بحران زا روى ندهد.

تربیت سیاسى فرایندى است فراگیر که زمان و مکان معین ندارد و در هر محیط و شرایطى قابل اجراست. شاید مناسب ترین مکان آموزش و پرورش نیروهاى سیاسى همان فضاى خانه هاى کوچک و محقر مردم باشد که سیاست مداران بزرگ از آن جا بیرون مى آیند و تحولى در جامعه ایجاد مى کنند.

اگر تاریخ زندگى رهبران و شخصیت هاى بزرگ دنیا را در گذشته و حال مطالعه کنیم، خواهیم یافت که اغلب آن ها از همین خانه هاى به ظاهر محقر ظهور کرده اند، نه از خانه هاى ثروتمندان ، و نقش مادران در تربیت چنین افرادى جاى تردید ندارد.

امام خمینى «ره» مى فرماید: «یک مادر ممکن است یک بچه را خوب تربیت کند و آن بچه یک امت را نجات بدهد و ممکن است بد تربیت کند و آن بچه موجب هلاکت یک امت بشود». این کلام امام دلیل روشنى بر اهمیت نقش مادران در شکل دادن اندیشه هاى سیاسى فرزندان است. همان گونه که خود ایشان نیز از خانواده مؤمن و طبقه متوسط جامعه ظهور کرد و معادلات سیاسى و نظامى جهان را به هم ریخت.


انتهای پیام